برنامههای انجام شده, حوزه های تخصصی, حکمرانی در عمل, حکمرانی در عمل گزارش, رویدادها, مشروعیت سیاسی, مطالعات سیاسی و بینالملل
گزارش حکمرانی در عمل ۱۱: نیمرخ اجتماعی کودتای نافرجام ترکیهیازدهمین نشست حکمرانی در عمل با موضوع «نیمرخ اجتماعی کودتای نافرجام ترکیه» با حضور آقای فلاح، کارشناس مسائل اوراسیا، و دیگر کارشناسان در محل اندیشکده مطالعات حاکمیت و سیاستگذاری برگزار شد.
اهم مسائل مطرحشده در این نشست به شرح ذیل است:
ترکیه از کشورهای مهم همسایه ایران است که تحولات آن بهصورت تاریخی موردتوجه جامعه سیاسی و فرهنگی ایران بوده است. در شرایط فعلی نیز کودتای نافرجام ۲۵ تیرماه پدیده سیاسی، امنیتی و نظامی مهم در ترکیه بود که درک ابعاد و ماهیت آن از منظر اجتماعی و همچنین روندهای احتمالی پس از کودتا مهم به نظر میرسد.
آشنایی با لایههای هویتی ترکیهاین کشور دارای لایههای هویتی مختلفی است که هرکدام سهم و وزن خود را در کارکردهای اجتماعی و سپهر سیاسی ایفا میکنند. اگر تحلیل دقیق از قلمرو این هویتها اجتماعی و فرهنگی در ترکیه صورت نگیرد مسلماً در درک ریشهها و روندهای سیاسی با دشواری مواجه میشویم. با این اوصاف به چندلایه هویتی ترکیه اشاره میگردد
- از منظر قومی؛ حدود ۸۰ درصد مردم ترکیه ترکزبان هستند.۱۶ درصد کردزبان و بقیه از اقوام بالکان، عرب و اوراسیایی هستند.
- از منظر اندیشه سیاسی؛ در جامعه ترکیه قطببندی جدی بر مبنای سکولاریسم و دینگرایی شکلگرفته است و کارکرد جدی در عرصه رویکرد سیاسی دارند.
- از منظر دینی و مذهبی؛ ۹۹ درصد مردم ترکیه مسلمان میباشد که حدود ۲۵ درصد آن علوی مذهب و بقیه سنی حنفی میباشد. حدود ۲ میلیون نفر شیعه جعفری نیز در ترکیه زندگی میکنند. البته در بین مسلمانان ترکیه شبکههای طریقتی مختلفی وجود دارد که مهمترین آنها نقشبندیه، قادریه، بکتاشیه و …میباشد
- هویت جماعتی؛ در ترکیه بیش از صد جماعت فعال میباشد. از بین آنها جماعت فتحالله گولن بانفوذترین آنهاست.
- فرهنگ راهبردی در سیاست خارجی؛ در ترکیه در عرصه سیاست خارجی سه پارادایم فکری و هویتی متفاوت حاکم بوده است؛ ۱- اسلامگرایی یا پاناسلامیسم، ۲- پانترکیسم ۳- غربگرایی ۴- نوعثمانی گرایی.
باوجود ابهامات فراوان دربارهٔ عوامل کودتای نافرجام، هر گروه از تحلیلگران مبتنی بر فرضیاتی، حدس و گمانهایی میزنند که بهطور مختصر به بررسی هر یک میپردازیم:
تحلیلگران آشنا به جامعهشناسی قدرت در ترکیه، با توجّه به مخالفتهای جدی اقشار مختلف با اردوغان، امکان طرّاحی و پیادهسازی چنین نقشهای را از دست اردوغان خارج میبینند.
پرسشی که در اینجا مطرح میشود، نقش عوامل خارجی در کودتای نافرجام است. آیا این کشورها طرّاح کودتا بودهاند یا تقویتکنندهٔ آن؟
در بین این چهار کشور، آمریکا بیشترین تسلّط را بر روی قلمرو قدرت در ترکیه و تحوّلات آن دارد. پایگاه نظامی اینجرلیک آمریکا در ترکیه بهعلاوهٔ هزار کارمند سفارت آمریکا به این کشور کمک کرده است تا با تمام گروههای اجتماعی فعّال در ترکیه ارتباط داشته باشد. همچنین ارتباط آمریکاییها در چند مورد با کودتاگران مسجّل شده است.
از طرف دیگر، کودتای نافرجام، مطلوبیت روسها را تأمین میکرد. اسنادی در مورد ارائهٔ خدمات فنی روسهای به طرفین درگیر در کودتا موجود است. مصر و عربستان نیز فاقد نقشی راهبردی در کودتا بودند و کمکهای صرفاً مالی به کودتاگران ارائه نمودهاند.
از بدو روی کار آمدن اردوغان، به علّت اختلافنظر ارتش با قرائت اردوغانی، ارتش با او همراه نبود، هرچند اردوغان بهوسیلهٔ محبوبیت و مشروعیتی که داشت توانست تا حدّی به بهانههای مختلفی ازجمله نفوذ جماعت گولن، ارتش را تحقیر کند. محاسباتی که ارتش را به کودتا ترغیب کرد، عبارتاند از:
- اختلافات درونی اعضای حزب عدالت و توسعه
- مسائل امنیتی ترکیه و زیر سؤال رفتن امنیت در ترکیه
- شکست سیاست خارجی دولت بهخصوص در مورد سوریه
- حل اختلافات با همسایگان و بیاعتمادی غرب
- تصمیم اردوغان بر تصفیهٔ ارتش با برکناری یکسوّم از ژنرالهای ارتش با تشکیل شورای نظامی و فقدان چشمانداز روشن، پیش روی این ژنرالها
جماعت فتحالله گولن بیشتر از آنکه یک نیروی سیاسی و حزبی باشد یک جریان فکری و یا اجتماع معرفتی است که با قرائت آناتولیایی از اسلام با زیرشاخههای؛ اسلامگرایی لیبرال، عثمانی گرایی و ترک گرایی چارچوبهای روایتی خود را شکل دهد. دراینبین با محوریت قرار دادن تربیت نسل جدید از طریق آموزش مدرن، همچنین با تأکید به نقش محوری سرمایه و رسانه دررسیدن به هدف اصلی توانسته علاوه بر ترکیه در ۱۴۰ کشور جهان حضور آموزشی (مدارس و دانشگاه) قوی داشته باشد البته از حمایتهای کشورهای غربی نیز بهرهمند شدهاند. در نوع گزینش افراد برای تحصیل در مدارس و نخبه پروری، این جماعت متدولوژی ویژه خود را داشته که موفقیتهای فراوانی را کسب نمودهاند. در ترکیه بیش از دو میلیون نفر از بسترهای آموزشی گولن بهرهمند و یا فارغالتحصیل شدهاند و به افراد مؤثر در حرفه و رشته خود تبدیل گردیدهاند. پیروان این جریان فکری امروزه در تمام نهادهای رسمی و غیررسمی ترکیه حضور دارند و گاهی به علت آموزههای مکتبیشان مبانی رفتاری مشخص و یکسانی را در برخورد به مسائل مختلف بروز میدهند که مورد نگرانی بیشتر نیروهای سیاسی ترکیه با تفکرات مختلف میباشد. احزاب سکولار، ارتش و بخش لائیک جامعه ترکیه آسیبهایی از عملکرد این جریان فکری در دو دهه اخیر دیدهاند. حزب حاکم ترکیه به رهبری اردوغان بیشترین بهره را از ظرفیتهای جماعت گولن علیه رقبای سکولار خود برده است. تا اینکه از سال ۲۰۱۲ رقابت بین جماعت گولن و دولت اردوغان به وجود آمد. اردوغان جریان گولن را رقیب جدی برای آینده خود و حزبش دانست که قادر است بهعنوان آلترناتیو قوی جریان اسلامگرایی ترکیه را دور خود جمع کند و قرائت اخوانی اردوغان را در حاشیه قرار دهد. با این اوصاف اردوغان در سه سال اخیر تمام تلاش خود را برای سرکوب این جریان به کار بست اما واقعیت این است که هیچ شخصیت معتبر حزبی و غیر حزبی بهصورت واقعی اتهامات اردوغان علیه جماعت را باور نکردند و حتی اکنون نیز وضعیت برای اردوغان بهتر از آن نیست. تا اینکه کودتا صورت گرفت. همکاری و یا همسویی برخی شبکهها و یا افرادی منتسب به جماعت گولن با جریان کودتاگر بهانه لازم برای سرکوب شدید جماعت فراهم کرد. در کل تحلیل من این است که جماعت گولن باوجود دشمنی شدید با اردوغان طراح کودتا نبودهاند اما جریان کودتاگر ارتش توانسته از قابلیتهای متشکل جماعت بهرهمند شود و اهداف خود را پیش ببرد. البته محاسبات ارتش بر این مبنا بود که در صورت موفقیت از ظرفیت جماعت برای آلترناتیو شدن به قرائت اسلامی اردوغان و جریان اسلامگرای ترکیه استفاده نماید. چون هیچکدام از احزاب سنتی و سکولار ترکیه قادر به آلترناتیو و جانشین شدن به حزب حاکم عدالت و توسعه نیست.
پرسش ۱: آیا بین ارتش، احزاب سکولار و حزب حاکم عدالت و توسعه برای سرکوب جنبش خدمت به رهبری گولن اتفاقنظر به وجود آمده است؟
احزاب سنتی و سکولار و حتی ارتش از چند دهه پیش مخالفت خود را در قالبهای مختلف نسبت به این جماعت نشان داده بودند. اما در شرایط فعلی یک توافق نانوشتهای بین دولت و احزاب مخالف وجود دارد. آن این است که ارتش را بیشتر از این تحقیر ملی و تضعیف ننمایند و جریان گولن را بانی این کار معرفی و به سرکوب آن بپردازند. تمام احزاب حاضر در پارلمان ترکیه و بخش کمالیست ارتش در سرکوب جماعت گولن منافع خود را همسو با اردوغان میدانند و حتی فراتر از آن فکر میکنند که درگیری شدید اردوغان با جماعت منجر به تضعیف شدن اردوغان نیز خواهد شد یعنی در هر شرایط آنها منتفع خواهند شد. اما واقعیت این است که همواره بیشترین هوادار جماعت در درون حزب حاکم و هوادارانش میباشد. مرزبندیهای فعلی بین جماعت و حزب حاکم از قدرت حاکمیتی اردوغان و قرائت اخوانی آن تغذیه میشود والا مبانی معرفتی بخش مهمی از کادرهای رسمی و هواداران حزب حاکم مغایرتی با فلسفه اندیشگی جماعت گولن ندارد.
پرسش ۲: چرا کودتا نافرجام ماند و شکست خورد؟
- عوامل مختلفی دلیل شکست کودتا بود که به چند مورد مهم اشاره میکنم؛
- محاسبه نادرست کودتاگران از حمایت بخش ناراضی جامعه ترکیه.
- عدمحمایت کلیت سازمان ارتش از کودتا و فعال شدن شکافهای معرفتی در درون ارتش
- حمایت مردمی از حاکمیت قانون و کنش گری سریع جریانهای اسلامی دولتگرا
- نقشآفرینی شبکههای اجتماعی و جامعه رسانهای علیه کودتاگران
- حمایتهای هماهنگ دستگاه امنیت ملی و پلیس از دولت در مقابل کودتاگران.
- قابلیتهای شخصیتی اردوغان در مواجه با بحرانها
پرسش ۳: جایگاه حزب عدالت و توسعه چیست؟
بیانیه ایدئولوژیک حزب آن را دموکرات محافظهکار معرفی و بر این مسئله تأکید میکند که باید مدرنیته را با تمام ابعادش پذیرفت اما باید بنیانهای فلسفی مدرنیته را از کجفهمی و سو تفاهمها پاکسازی و آن را با ارزشهای بومی ترکیب کرد.
از این جنبه، حزب عدالت و توسعه با سیاست خود سعی دارد قرارداد اجتماعی جدیدی میان بخشهای مختلف جامعه ترکیه ایجاد کند. این سیاست جدید بر مبنای راهبردی سه لایه بناشده است:
- اتخاذ زبان دموکراسی و حقوق بشر بهعنوان سپر گفتمانی.
- بسیج حمایت تودهای بهعنوان شکلی از مشروعیت دموکراتیک.
- ایجاد ائتلاف لیبرال دموکراتیک با بخشهای مدرن/سکولاری که حزب عدالت و توسعه را یک بازیگر سیاسی مشروع تلقی میکنند.
این راهبرد سه لایهای حزب را قادر میسازد بازرگانان، مردم فقیر و گروههای محافظهکار ـ مذهبی را در کنار هم جمع کند. دراینباره اردوغان، طی سخنانی در استانبول در ۱۰ ژانویه ۲۰۰۴، گفته بود که فلسفه حزب عدالت و توسعه ریشه در «سنتهای اجتماعی و فرهنگی» ترکیه دارد و «بازتابی از یک نظام ارزشی بومی و عمیقاً ریشهدار» است. بنابراین باور نظامهای ارزشی محلی/بومی تا حد زیادی هویت حزب را بازتاب میدهند.
در بنیانهای معرفتی حزب عدالت و توسعه چند موضوع در کانون توجه میباشد؛
پرسش ۴: شرایط فعلی ترکیه به لحاظ اجتماعی چه درسآموزیهایی برای ایران دارد؟
نقش مثبت مردم بهعنوان مهمترین عامل تأمین امنیت از ارزش بسیاری برخوردار است که میزانان به نسبت همراهی و همکاری مردم با حکومت در مقابله با تهدیدات داخلی محاسبه میشود. مردمی کردن امنیت یکی از اصول استراتژیک مدیریت بحران در ترکیه بود که اردوغان و جریان فکریاش توانست به بهترین نحو آن را به نمایش گذارد. این تئوری شاخصهها مختلفی دارد که از حوصله بحث فعلی خارج است.





