اقتصاد سیاسی, دیدگاه تخصصی, پولی بانکی
نقدینگی
حدود یک قرن پیش، سیدجمالالدین اسدآبادی در نامهی خود به میرزای شیرازی، برای توصیف پیچیدگی و اهمیت نهاد بانک، عبارت «البنک و ما ادراک ما البنک» را عنوان کرده بود. امروز یکی از مخلوقات نهاد بانک، یعنی «نقدینگی» که خود نیز امری پیچیده است، بهعنوان یکی از علل اصلی مشکلات اقتصادی کشور از زبان مسئولین و کارشناسان اقتصادی مطرح میشود. بسیاری، علت تشدید نوسانات ارزی و افزایش قیمتها را حجم نقدینگی میدانند. برای بررسی نقش نقدینگی در مشکلات امروز اقتصاد کشور، قدم اول آن است که چیستی این پدیده مورد بررسی قرار گیرد.
نقدینگی برگردان واژهی «Liquidity» و اصطلاحاً نوعی از پول است که شامل اسکناس و مسکوک نزد مردم، سپردههای جاری و پسانداز و سرمایهگذاریهای مدتدار میشود. در واقع نقدینگی (پول) شامل اسکناس و مسکوک و سپردههای مردم در بانکها است، اما برخلاف تصور عموم، سهم اسکناس و مسکوک از این پول، بسیار ناچیز است. بر اساس آمارهای بانک مرکزی در پایان مرداد ۱۳۹۷ تنها ۲.۶۵ درصد از نقدینگیِ ۱۶۴۶ هزار میلیارد تومانی بهصورت اسکناس و مسکوک بوده است و مابقی پول مردم بهصورت سپردههای بانکی است.
در طول یک سال منتهی به مرداد ۹۷ بیش از ۲۸۰ هزار میلیارد تومان به حجم پول در اقتصاد کشور افزوده شده است که تنها حدود ۳ هزار میلیارد تومان آن بهصورت اسکناس و مسکوک توسط بانک مرکزی بوده و بقیهی ۲۷۷ هزار میلیارد تومان آن توسط بانکها و مؤسسات اعتباری غیربانکی ایجاد شده است. برای جلوگیری از پیچیدگی، در ادامه تنها بر بخش سپردهای پول که سهم آن بیش از ۹۷ درصد است، تمرکز میشود.
بحران چگونه شکل گرفت؟
منظور از سپردههای بانکی که وجه غالب پول امروز است، مجموع موجودی حسابهای اشخاص حقیقی و حقوقی در حسابهای سپردهای بانکها است. با جابهجایی سپردهها از یک بانک به بانک دیگر، اگرچه حجم سپردههای یک بانک، کم و سپردههای بانک دیگر افزایش مییابد، اما مجموع حجم پول در اقتصاد تغییری نمیکند. البته اگر پرداخت از بانک به صاحب سپرده و یا بالعکس صورت گیرد، حجم پول در اقتصاد تغییر میکند. بهطور کلی هر پرداختی که از سوی بانک برای مشتری انجام میشود، منجر به خلق پول جدید در اقتصاد میشود. مصداق بارز خلق پول بانکی، اعطای تسهیلات بانکی، خرید دارایی و یا کالا از سوی بانک و پرداخت سود سپرده است. در همهی این موارد، حجم سپردههای طرف معاملهی بانک افزایش یافته و حجم پول در اقتصاد افزایش مییابد. در مقابل، با پرداختهایی که از سوی مشتری به بانک صورت میگیرد مثل اقساط مربوط به اصل و یا سود تسهیلات و یا خرید اموال و داراییهای بانک، حجم سپردهها و به بیان دیگر حجم پول در اقتصاد کاهش مییابد. بر این اساس افزایش ۲۷۷ هزار میلیارد تومانی حجم پول از ناحیهی افزایش سپردههای بانکی به این معنا است که حجم سپردههای بانکی خلقشده به این میزان بیشتر از سپردههای هدمشده بوده است.
در سالهای اخیر علیرغم اینکه رشد حجم نقدینگی در هر سال بیش از ۲۴ درصد بوده است و رشد اقتصادی نیز محدود بوده است، شاهد آن بودیم که نرخ تورم روند کاهشی داشت و پیش از شوک ارزی اخیر به زیر ۱۰ درصد نیز رسید. در این شرایط نسبت حجم نقدینگی به تولید اسمی کشور از ۰.۶۴ در سال ۱۳۹۲ به ۱.۰۳ در سال ۱۳۹۶ رسید. این شاخص نشان میدهد که رشد نقدینگی (خلق پول توسط بانکها) بهصورت غیرطبیعی بسیار بیشتر از روند متغیرهای کلان اقتصاد کشور بوده است.
تداوم رکود اقتصادی و افزایش مطالبات غیرجاری بانکها در کنار رقابت بانکها بر سر جذب سپردهها (جلوگیری از خروج سپردهها به بانکهای دیگر) با افزایش نرخ سود سپردهها، ضمن اختلال در فرایند خلق و هدم سپردههای بانکی و البته انباشت زیان در ترازنامهی بانکها، باعث شد نقدینگی عمدتاً نه از محل پرداخت تسهیلات جدید -که میتوانست بخشی از مشکلات بنگاههای کشور را حل کند- بلکه از محل پرداخت سود سپردههای بانکی به مشتریان افزایش یابد. این شکل از خلق پول بهواسطهی توزیع بسیار نابرابر سپردههای بانکی میان مشتریان، پیامدهای توزیعی ناگواری نیز داشت.
علاوه بر رقابت بانکها که بهشدت بهلحاظ جریان وجوه نقد خود دچار مشکل بودند، سیاست انقباضی بانک مرکزی نیز منجر به افزایش بیشتر نرخ سود بانکی شد. در این دوره بسیاری از فعالان تولیدی نفع خود را در این دیدند که به جای تولید و سرمایهگذاری در بخش واقعی، اقدام به سپردهگذاری در بانکها کنند و لذا سهم سپردههای سرمایهگذاری مدتدار نسبت به سپردههای دیداری بهشدت افزایش یافت بهطوری که سهم سپردههای سرمایهگذاری در نقدینگی از ۸۰ درصد در پایان سال ۱۳۹۲ به ۸۷ درصد در سال ۱۳۹۶ افزایش یافت. علت نرخ تورم تکرقمی علیرغم نرخ رشد نقدینگیِ بیش از ۲۴ درصدی نیز همین نرخ سود بالای سپردههای بانکی و پارک شدن پول در حسابهای سرمایهگذاری مدتدار (کاهش سرعت گردش پول) بود. نکتهی مهمی که باید در نظر داشت آن است که بانکها با بدهکارتر کردن خود و خلق سپردهی جدید، این سودهای بالا را پرداخت میکردند و با توجه به رکود حاکم بر اقتصاد و کاهش درآمدهای عملیاتی و غیرعملیاتی بانکها، این شرایط منجر به انباشت زیانهای قابل توجه در ترازنامهی بانکها شد.
بهواسطهی محدودیتهای واردشده بر مبادلات ارزی و خروج آمریکا از برجام، جهشی در نرخ ارز رخ داد و بهواسطهی پیشی گرفتن سود سفتهبازی در بازار ارز و بازار سایر داراییها و کالاهای بادوام نسبت به سپردهگذاری در بانکها، بخشی از سپردههای سرمایهگذاری به سپردههای دیداری تبدیل شد و سرعت گردش پول افزایش یافت. در واقع با جهش نرخ ارز، نقدینگی که بهواسطهی مشکلات بانکها و سیاستگذاری پولی ناصحیح بانک مرکزی خفته بود، بیدار شد و باعث التهاب در بازارهای دارایی و کالاها شد و نرخ تورم ماهانه در شهریورماه امسال به ۶.۱ درصد رسید که در طول دو دههی اخیر بیسابقه بوده است.
راهکار
آنچه در شرایط پیشرو باید دنبال کرد آن است که ضمن کاهش التهابات و نوسانات در بازار ارز، کنترل بیشتری روی نقدینگی موجود و خلق نقدینگی جدید صورت گیرد. کنترل و نظارت بر نقل و انتقالات سپردهها امری است که در بسیاری از کشورهای دنیا صورت میگیرد؛ بهطور ویژه استانداردهای مربوط به پولشویی در زمینهی نقل و انتقال سپردههای بانکی، بسیار سختگیرانه است و اجرایی کردن آنها در داخل کشور، کمک بسیاری در کنترل بازار داراییها و کالاها خواهد کرد.
در حوزهی خلق نقدینگی جدید نیز میبایست با بهبود مشوقها و نظارتها و البته مؤثرتر کردن جرایم و تنبیهات، بانکها را به سوی تأمین مالی بخش مولد اقتصاد هدایت کرد و از اینکه پول جدید خلقشده صرف سفتهبازی و التهاب در بازار ارز، طلا و … شود، جلوگیری کرد.
منتشر شده در سایت خبری khamenei.ir در تاریخ ۱ اسفندماه ۱۳۹۷٫