از مصائب رکود اقتصادی اینکه نرخ بیکاری بالا و نرخ مشارکت اقتصادی پایین است. هرگاه شرایط اقتصادی بهگونهای باشد که نیروهای کار به یافتن شغلی امیدوار باشند، انگیزه آنها برای شرکت در بازار کار و جستوجو برای یافتن شغل افزایش خواهد یافت. از طرف دیگر هر چه امید به یافتن شغل کمتر باشد، انگیزه نیروی کار برای مشارکت در بازار کار کمتر شده و احتمال جستوجو برای یافتن کار پایینتر خواهد آمد. در همین راستا باید گفت نرخ پایین مشارکت اقتصادی، ازجمله مشکلات مزمن اقتصاد ایران است. این نرخ در کشور ما عمدتاً کمتر از ۴۰ درصد بوده است درحالیکه میانگین جهانی این نرخ، همواره بالای ۶۲ درصد مانده است. یکی از دلایل اصلی پایین بودن این نرخ در ایران را میتوان به پایین بودن نرخ مشارکت زنان نسبت داد. البته خوشبختانه این نرخ در دولت یازدهم – هرچند اندک- روندی افزایشی را طی کرده است. برای فهم بهتر وضعیت کلان بازار کار، باید علاوه بر نرخ مشارکت اقتصادی، نرخ بیکاری را نیز موردتوجه قرار داد که متأسفانه از مشکلات همیشگی اقتصاد ایران، میزان بالای بیکاری بوده است. این نرخ بهندرت عددی تکرقمی را تجربه کرد و در دو فصل اول سال جاری به ترتیب ۲/۱۲ و ۷/۱۲ برآورد شده است. این در حالی است که میانگین نرخ بیکاری در دنیا در سه دهه اخیر همواره زیر ۵/۶ درصد بوده و از سال ۲۰۱۱ به شش درصد رسیده است. هرچند نرخ مشارکت اقتصادی در دولت یازدهم روندی نسبتاً افزایشی داشته اما متأسفانه نرخ بیکاری در این دوره افزایشیافته است. بهعبارتدیگر گرچه تغییر دولت و گفتمان برجام منجر به افزایش انتظارات افراد و ایجاد امید نسبت به بهبود شرایط بازار کار شد اما نظام اقتصادی (مشتمل بر عواید اقتصادی منتج از برجام) در اجابت این انتظارات موفق نبوده است.
از دیگر وجوه نگرانکننده بازار کار ایران، نرخ بسیار بالای بیکاری جوانان است بهنحویکه نرخ بیکاری در این قشر حدود سه برابر نرخ بیکاری میانگین جامعه است. در تابستان سال جاری، نرخ بیکاری در جوانان ۱۵ تا ۲۴ سال ۲/۳۰ درصد و در جوانان ۱۵ تا ۲۹ سال ۷/۲۶ درصد بوده است. بهعبارتدیگر بخش بزرگی از نرخ بیکاری بر گرده جوانان و خصوصاً جوانان ۱۵ تا ۲۴ سال بار شده است. تعبیر دیگری که میتوان بر این آمار تحمیل کرد، این است که بازار کار در ایجاد شغل برای تازهواردان و خصوصاً نسل جوان ناتوان بوده است. گرچه در مقام توصیه سیاستی برای ساماندهی بازار کار و افزایش اشتغال نیاز به دادههایی بهمراتب دقیقتر و جزئیتر داریم اما اجمالاً چند مطلب را میتوان با استفاده از همین آمار موردتوجه قرارداد. هرچند بخش قابلتوجهی از وضعیت نامطلوب اشتغال، نرخ مشارکت و نرخ بیکاری را میتوان به رکود نسبت داد اما در کوتاهمدت میتوان با برخی اقدامات، به میزانی ولو اندک از این معضل کاست. بهعنوانمثال همانگونه که پیشتر بیان شد، یکی از مهمترین دلایل پایین بودن نرخ مشارکت اقتصادی در ایران پایین بودن نرخ مشارکت اقتصادی زنان است. این امر نیز تا حد زیادی از ملاحظات فرهنگی- خانوادگی کشورمان نشات میگیرد. لذا به نظر میرسد با استفاده مناسب از فناوریهای نوین و ایجاد بسترهای لازم برای شکلگیری کسبوکارهای بدیع، بتوان فاصله نحوه اشتغال زنان و این ملاحظات را کاهش داد. بهبیاندیگر با استفاده از این فناوریها و تحریک نوآوریهای بومی، میتوان فاصله بین مفهوم سنتی شغل و ملاحظات فرهنگی- خانوادگی را در شغلهای جدید حذف کرد یا کاهش داد. کسبوکارهایی که با ایفای نقشهای مادری و عدم الزام به حضور زن در بیرون خانه همخوانی بیشتری دارند از این جمله هستند.
از اقدامات دیگری که میتواند در کوتاهمدت تا حدی مشکل اشتغال را تعدیل کند، ارتقای فناوریهای جور سازی (matching) در بازار کار است. یکی از مشکلات بازار کار ایران در بخشهای مختلف، عدم استفاده از روشها، ابزارها، نهادها و سازوکارهای مناسب برای تخصیص نیروی کار هماهنگ با موقعیتهای کاری است. این امر باعث شده اصطکاکهای این بازار برای پیدا کردن شغل مناسب توسط نیروی کار و جور کردن نیروی کار مناسب توسط بنگاهها افزایش یابد. بر همین اساس زمان پیدا کردن شغل مناسب افزایش و احتمال یافتن شغل مناسب کاهشیافته است و درنتیجه طبق یک رابطه معکوس، نرخ بیکاری افزایشیافته و نرخ مشارکت اقتصادی، انگیزهای برای افزایش نداشته است. لذا از اقدامات قابل توصیه دیگر، استفاده از فناوریهای مناسب جور سازی نیرویکار-بنگاه در بازارها و بخشهای مختلف خواهد بود.
برای مطالعه این مقاله میتوانید به لینک زیر مراجعه نمایید: