ارتقای فرهنگ و حمایت از آن همچون منافع عمومی دیگری چون تنوع و دسترسی که با تکرار بیشتری موردتوجه قرار میگیرند، بهعنوان یک منفعت عمومی مهم در بسیاری موارد موردتوجه سیاستگذار یا تنظیمگر در کشورهای مختلف بوده است. مظاهر و مؤلفههای مختلف فرهنگ هرکدام بسته به اهمیت، نمود بیشتر یا کمتری در قوانین و مقررات و یا بهطورکلی مداخلات داشته و دارند. طبیعتاً زبان ملی بهعنوان یکی از مظاهر و مؤلفههای بااهمیت فرهنگ، از این توجه مستثنی نیست. در کشورهای مختلفی زبان ملی در اسناد حقوقی موردتوجه ویژه قرار گرفته است؛ ازجمله در کشورهایی چون ترکیه و ایران که فرهنگ ملیشان هرکدام بهنحوی موردتوجه سیاستگذارانشان بوده است. یک بررسی کوتاه میتواند جالبتوجه باشد.
مسئلهی زبان در قوانین و مقررات رسانهای ترکیه
کشور ترکیه تاحدی متکی بر قانون اصلی پخش رادیو-تلویزیونی است تا مقررات و ضوابط پخش. در ماده ۱۵ قانون اصلی پخش رادیوتلویزیونی این کشور با عنوان «قانون تأسیس بنگاههای رادیویی و تلویزیونی و خدمات رسانهای آنها» مصوب و همچنین آییننامهای که بدان ملحق شده، بر زبان ترکی و اصل پخش برنامهها بدان زبان تاکید شده است(بینا،۲۰۱۱a و بینا، ۲۰۱۱b). باقی موارد مورداشاره در این اسناد را میتوان بدین شکل دستهبندی داشت:
۱-لزوم استفادهی صحیح و درست از زبان ترکی و عدم استفاده از اصطلاحات عوامانه و نادرست و غیررسمی و مواردی ازاینقبیل
۲ -لزوم استفاده از زبان ترکی در برنامههای کودکان
۳-مورد سوم به بحث مجوزدهی پخش زبان غیرترکی بازمیگردد. ترکیه کشوری است که در تاریخ خود همچون تعداد زیادی از کشورها یک دورهی حضور انحصاری رسانهی خدمت عمومی را تجربه کرده است و پس از آن به دورهی آزادسازی و حضور سرویسهای رسانهای بخش خصوصی منتقل شده است. براساس قانون مصوب ۲۰۱۱، سرویسهای خصوصی میتوانند برای پخش غیرترکی درخواست مجوز بدهند. زمانی که صحبت از مجوز میشود، طبیعتاً نهاد تنظیمگر بهمیان میآید. در بخشی از قوانین این کشور، اجراییات اخذ مجوز برای پخش زبان غیرترکی تشریح شده است(بینا،۲۰۱۱a). درحال حاضر ۳۲ سرویس رسانهای از «شورای عالی رادیو و تلویزیون»، تنظیمگر این کشور مجوز پخش به زبان غیرترکی دارند(بینا، ۲۰۱۱b).
مسئلهی زبان در قوانین و مقررات رسانهای ایران
در ایران قانونگذاری و مقرراتگذاری نسبت به موضوع مقاله نسبت به ترکیه متفاوت است. دلیل تفاوت آن در این است که در ایران وقتی صحبت از قانون و مقررات زبان در رادیو و تلویزیون میشود، نگاه معطوف به صداوسیماست. به همین جهت وقتی از مقررات صحبت میشود، تاحد زیادی منظور، مقررات حاکم بر این سازمان است. در مقررات تدوینشده توسط ساترا، تنظیمگر صنعت صوت و تصویر فراگیر نیز نمود خاصی پیرامون زبان ملی برای بازیگران بخش خصوصی در فضای مجازی دیده نمیشود. در ایران، در اصل پانزدهم قانون اساسی بر لزوم صیانت از زبان فارسی بهطورکلی و همچنین در رسانههای گروهی تأکید شده است:
«زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانههای گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است»(بینا، ۱۳۵۸)
طبیعتاً میتواند انتظار بر این باشد که قوانین مبتنی بر این اصل قانون اساسی تدوین شوند اما دو سند حقوقی مهم پیرامون سازمان صداوسیما یعنی «قانون ادارهی سازمان صداوسیما» مصوب ۱۳۵۹ و «اساسنامهی سازمان صداوسیما» مصوب ۱۳۶۲ به چنین موضوعی نپرداخته اند.
درسطح پایینتر، مقررات حاکم بر پخش رادیو-تلویزیونی صداوسیما تدوین شدهاند. این اسناد بهطور جزئی و با دقت بیشتر نسبت به کشور ترکیه به مسئلهی زبان پرداختهاند. دو سند «ضوابط و رویههای اجرایی تولید، تأمین و پخش سازمان صداوسیما» و «سیاستها، ضوابط و اصول ممیزی سازمان صداوسیما» معروف به کتاب سبز سازمان که محتوایی تقریباً یکسان دارند، یک فصل از خود را به بحث زبان اختصاص دادهاند. مادههای زیادی ذیل این عنوان در این اسناد مدون شده است. میتوان این مادهها را ذیل موارد ذیل دستهبندی کرد:
۱-تعریف زبان رسمی معیار و معرفی زبان فارسی بهعنوان زبان رسمی رسانه
۲-ممنوعیتها: این موارد بهطور مطلق یا با قید ممنوع شدهاند که شامل موارد ذیل است:
-تحقیر و توهین زبان رسمی بهطور کلی و همچنین در برنامههای نوجوانان
-ترویج ادبیات و زبان بیگانه در گفتار و نوشتار مخصوصاً در برنامههای کودکان مگر در برنامههای آموزشی
-استفادهی عمومی از هرگونه نارسایی همچون لکنت زبانی
-استفادهی بیدلیل از اصطلاحات عوامانه
-واژهسازی یا تلفظ غلط
-توجه به زبانهای غیررسمی و البته عدم تحقیر و توهین آنها
۳-موارد ایجابی: مواردی که الزامآور هستند یا بدانها توصیه شدهاند:
-فصیح بودن گفتار
-اعلام نامهای خاص براساس استاندارد
-لحن درست برای عدم سوءتفاهم
-استفاده از گفتار محاورهی تنها مجاز در عرف
-ترجیح زبان فارسی در برنامههای استانی و البته برنامهها برای ایرانیان خارج از کشور
همانگونه که دیده میشود، این دو کشور هرکدام بهشکلی به بحث زبان پرداختهاند. این مسئله در کشور ترکیه در خود قوانین نمود اصلی خود را داشتهاست اما در ایران در ضوابط و مقررات برودکست سازمان صداوسیما موردتوجه بیشتر قرار گرفته است.
همچنین ظاهرا در ایران-اابته بهواسطهی ریزپردازیهای متداول در اسناد مقرراتی و حقوقی- به جزییات بیشتری نسبت به اسناد کشور ترکیه پرداخته شده است. هرچند ازطریق قوانین و مقررات که خود عموماً نمودی از تنظیمگری و یا سیاستگذاری بهعنوان یکی از پنج کارکرد حکمرانی هستند نمیتوان چنین نکتهای را برداشت کرد، اما بهنظر میرسد توجه اصلی در این موضوع در دو کشور یادشده روی همین دو کارکرد بوده است تا سه کارد دیگر یعنی تسهیلگری، بازتوزیع و ارائه خدمات.
منابع
-بینا(۱۳۵۸). قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
-بینا(۱۳۵۹). قانون اداره صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران
-بینا(۱۳۶۲). اساسنامه سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران
-بینا(۱۳۹۱). ضوابط و رویههای اجرایی تولید، تأمین و پخش سازمان صداوسیما. تهران: سازمان صداوسیما
-بینا(۱۳۹۵). سیاستها، ضوابط و اصول ممیزی سازمان صداوسیما. تهران: سازمان صداوسیما
-RTUK(-). List of Broadcasting Organizations Broadcasting in Different Languages and Dialects Traditionally Used by Turkish Citizens in Their Daily Lives (Broadcasts).Turkey:RTUK. Access at March 30th ,2021. https://www.rtuk.gov.tr/yayin-izni-verilen-kuruluslar/5165/5046/yayin-izni-verilen-kuruluslar.html
-RTUK(-).Publications in Different Languages and Dialects: Procedures and Principles. Turkey:RTUK. Access at March 30th ,2021. https://www.rtuk.gov.tr/usul-ve-esaslar/5164/5045/usul-ve-esaslar.html
–(۲۰۱۱a). Law on the Establishment of Radio and Television Enterprises and their Media Services. Turkey
–(۲۰۱۱b). By-Law On The Procedures And Principles Of Media Services. Turkey