«اینهمه نهاد نظارتی داریم، پس چرا تخلف اینقدر زیاد است؟» همه ما این جمله را بارها گفتهایم و شنیدهایم و مشاهده مشترک اغلب ما است. پاسخی که در بسیاری موارد به این جمله داده میشود این است: «با پلیس و ناظر کار درست نمیشود. برای هر مسئلهای ناظر بگذاریم، برای ناظران هم باید ناظر بگذاریم و… این روند را نمیشود ادامه داد. «کار را باید ریشهای حل کرد!» مشکل از فرهنگ است، تا فرهنگ ما درست نشود، هیچچیز درست نخواهد شد!» طبیعتاً هیچکس نمیتواند منکر اهمیت «فرهنگ» و تأثیرات آن شود، اما آیا با همین تحلیل کلی و سادهانگارانه میتوان صورتمسئله را پاک کرد؟
صندوق بینالمللی پول در گزارشی به تحلیل مؤلفهها و ابعاد «نظارت خوب» پرداخته است. هرچند این مقاله عمدتاً ناظر به بخش مالی نوشتهشده، اما حاوی اصولی است که در سایر بخشهای اقتصاد نیز میتواند به کار گرفته شود. از منظر IMF نظارت خوب دارای دو بال است و تقویت یکی بدون توجه به دیگری، عملاً بیاثر خواهد بود. این دو بال و مؤلفههای آنها را طی چند یادداشت تشریح و تحقق آنها در نظام بانکی ایران را مورد کاوی خواهیم کرد.
بال نخست برای «نظارت خوب»، «توانایی اقدام» (ability to act) است. مقام ناظر باید بتواند بهصورت مستقل و بدون درگیر شدن در فرایندهای اداری، هر زمان که لازم تشخیص داد، نظارت را تشدید یا با متخلفان برخورد نماید. مهمترین مؤلفههای «توانایی اقدام» عبارتاند از:
اما در نظام بانکی ایران که بانک مرکزی «مقام ناظر» است، کدامیک از موارد فوق ضعیف است یا وجود ندارد؟