در بررسی تاریخچه این مفهوم میتوان به مقاله ۱۹۵۳ هاوارد باون اشاره کرد؛ ازنظر باون، مسئولیت یک شرکت فقط سودآوری نیست بلکه توجه به منافع اجتماعی و زیستمحیطی نیز هست. همچنین، درجایی که فریدمن شرکت را تنها در قبال سهامدارانش مسئول میداند، فریمن (۱۹۸۴)، شرکت را در برابر همه موجودیتهایی که به نحوی با آنها تعامل دارد، مسئول میداند. ازاینرو، بخشی از ادبیات مسئولیت اجتماعی، ناظر به بررسی ذینفعان و اولویتبندی آنهاست. تا جایی که میتوان گفت مسئولیت اجتماعی، برآوردن نیازهای ذینفعان و تعامل درست با آنهاست. مسئولیت اجتماعی را همچنین میتوان مبتنی بر مفهوم پایداری توضیح داد. در اینجا، شرکت ارگانیسم زندهای است که در یک زیستبوم (اکوسیستم) بر دیگر ارگانیسمها تأثیرگذار است؛ ازاینرو، شرکت در قبال دیگر ارگانیسمهای حال یا آینده مسئول است.
دکتر عربلو، در ادامه، مدلهای مسئولیت اجتماعی را توضیح داد. این مدلها، انواع مسئولیتها را دستهبندی میکند. مثلاً در هرم مسئولیت اجتماعی کارول، مسئولیتهای شرکت چنین ترسیمشده است:
هرچه شرکتی بهقاعده هرم نزدیکتر شود، مسئولانهتر رفتار خواهد کرد. البته با توجه به تفاوتهای فرهنگی کشورها میتوان در اولویتبندی ترسیمشده، بازنگری کرد.
در حوزه حکمرانی مسئولیت اجتماعی، برای مثال میتوان به پیشنهادهای بانک جهانی اشاره کرد. ازنظر بانک جهانی نقش حکومتها در حوزه مسئولیت اجتماعی عبارت است از الزامآوری و مقررات گذاری، تسهیلگری، شراکت و درنهایت پشتیبانی و اطلاعرسانی. اتحادیه اروپا نیز شش توصیه اساسی برای ایفای نقش حاکمیت پیشنهاد کرده است: افزایش دانش، توسعه تبادل تجارب، ترویج مهارتهای مدیریتی، تسهیل همگرایی بر سر مسئولیت اجتماعی، تسهیل گفتوگوی ذینفعان و تلفیق مسئولیت اجتماعی باسیاستهای جامعه مدنی. در هر دو پیشنهاد بهویژه بر نقش تسهیلگرانه و شبکهسازی دولت تأکید شده است. همچنین دولت نقش بسزایی در ایجاد بسترهای قانونی و انگیزشی مناسب برای سوق یافتن شرکتها به ایفای نقش جدیتر در این حوزه دارد.
اندازهگیری مسئولیت اجتماعی شرکتها ابزاری مهم برای دولت یا دیگر نهادهایی است که نقشی تنظیمگرانه در حوزه مسئولیت اجتماعی دارند. در این راستا، دکتر عربلو بهاختصار به برخی از ابزارهای اندازهگیری مسئولیت اجتماعی اشاره کرد: الف) گزارشهای منتشرشده خود شرکتها مثلاً بر اساس استاندارد GRI؛ ب) اندازهگیری ادراک مدیران از مسئولیت اجتماعی از طریق مصاحبه یا پرسشنامه؛ ج) پیمایشهای پرسشنامهای که در میان ذینفعان انجام میشود؛ د) داشتن استانداردهای مدیریتی مثل استاندارد ۲۶۰۰۰ (مربوط به محیطزیست) و ۱۴۰۰۰؛ ه) دادههای شرکتهای اندازهگیری کننده مسئولیت اجتماعی مثل MSCI؛ و) داشتن نشانهای اجتماعی و زیستمحیطی مثل نشان زیستمحیطی اتحادیه اروپایی؛ ز) بررسی نحوه سرمایهگذاری اجتماعی مسئولانه.
در پایان، آینده مسئولیت اجتماعی بررسی شد. در ادبیات، ۵ مرحله برای مسئولیت اجتماعی برشمرده شده است: مرحله طمعورزی، مرحله نوعدوستی، مرحله بازاریابی، مرحله مدیریت و مرحله مسئولیت. به نظر میرسد در مدلهای توسعهیافت
هتر مسئولیت اجتماعی شرکتها به مرحله آخر نزدیک میشوند. در مرحله مسئولیت، مسئولیتپذیری اجتماعی وارد مدل کسبوکار میشود. پیشبینی ویسر برای سال ۲۰۲۰ یکی از آیندهپژوهیهای شایان توجه است. ازنظر ویسر، در آینده، حکومتها نقش بیشتری در الزام شرکتها به مسئولیتپذیری اجتماعی بازی میکنند؛ شرکتها ملزم میشوند که در قبال کل چرخه عمر محصولاتشان مسئولیت بپذیرند؛ همچنین، مسئولیتپذیری اجتماعی، رفتهرفته، تخصصیتر میشود.