متن یادداشت
صحن علنی مجلس شورای اسلامی در روزهای آغازین خرداد ماه سال جاری، در شرایطی میزبان نمایندگان تازهنفس دوره دوازدهم بود که کشور در سایه سانحه سقوط ناگهانی بالگرد حامل رئيس جمهور ایران، سید ابراهیم رئيسی و همراهان ایشان و درگذشت شهادت گونه رئیس جمهور و همراهانش، ضایعه ای ملی را تجربه می کرد.
اما افزون بر این ضایعه ملی، مجلس دوازدهم با چالش های دیگری نیز روبرو بود که ریشه در فضای سیاسی کشور در دوران انتخابات مجلس و ترکیب متنوع و بعضا متضاد نمایندگان منتخب داشت. بر این اساس مجلس شورای اسلامی در این دوره، از همان ابتدای راه با کشمکش های بین جناح های مختلف و حتی درون جناحی، روبرو بوده است.از حواشی مربوط به رد صلاحیت ها، لیست های انتخاباتی و رقابت های درون جناحی میان چنارها و پاجوش ها گرفته تا اتهامات مرتبط با تخلفات انتخاباتی و خرید و فروش رای، و همچنین حضور چهرههای ناشناخته و دارای زمینه ای متفاوت از سنت نمایندگی مجلس، در کنار نامزدهای با سابقه بیشتر و جناحی، ترکیبی متضاد و چالش برانگیز را در مجلس جدید رقم زد. وضعیتی که شاید از ابتدای امر خبر از دوره ای متفاوت و احتمالا پر فراز و نشیب از نمایندگی در مجلس دوره دوازدهم را می داد.
عملکرد اولیه این مجلس در همین مدت کوتاه از آغاز به کار نیز نشان از الگوهای جدیدی در بازی قدرت و تعاملات جریانهای سیاسی کشور در صحن مجلس دارد. عملکردی که شگفتیها و نگرانیهایی را نیز به همراه داشته است. در این راستا یکی از نکات قابل توجه، نقش تعیین کننده نمایندگان مستقل مجلس تحت فراکسیون مستقلین ولایی در انتخاب رئیس و هیئت رئیسه مجلس بود.
این گروه که ظاهراً از جریانهای اصلی سیاسی فاصله دارد، با رأی حیاتی خود به محمدباقر قالیباف، مانع از روی کار آمدن گزینههای مورد نظر سایر جریانها در ریاست مجلس شدند. این در حالی بود که آقای قالیباف در انتخابات مجلس دوره دوازدهم نسبت به دوره قبل، حدود ۶۰ درصد از آرای خود را از دست داده بود و با کسب جایگاه چهارم از حوزه انتخابیه تهران، موقعیت ضعیفتری نسبت به رقبای خود داشته و از پایگاه اجتماعی پایین تری در نزد مردم برخوردار بود. با این وجود، رأی نمایندگان مستقل مجلس توانست او را بر کرسی ریاست دوره دوازدهم بنشاند. رویدادی که نشان می دهد نمایندگان جدید و تازه نفس در مجلس تحت عنوان مستقلین، میتوانند نقشی تعیینکننده در معادلات قدرت در مجلس و فرایند قانونگذاری در دوره چهار ساله نمایندگی خود ایفا کنند.
در عین حال واکنشهای اعتراضی برخی نمایندگان به انتخاب نواب رئیس و درخواست ایشان برای شمارش مجدد آرا، نشانگر اختلافات درونی در مجلس و عدم رضایتِ بخشی از نمایندگان از ترکیب هیأت رئیسه منتخب است. این نشانهها حاکی از آن است که دور دوازدهم مجلس، دورهای پرفراز و نشیب و احتمالاً پرتنش میان جریانهای سیاسی خواهد بود.
اما آنچه که حائز اهمیت و توجه بیشتری است آن است که مجلس دوازدهم، ظرف ماه های آینده، با وظیفه سرنوشتساز و بسیار مهم رأی اعتماد به کابینه دولت جدید روبرو است. رویدادی که نه تنها سمت و سوی عملکرد دولت آینده را تعیین می کند، بلکه می تواند تاثیر مستقیمی بر تعامل میان مجلس دوازدهم و دولت چهاردهم و همچنین میزان همگرایی یا واگرایی جریان های سیاسی در کشور داشته باشد. لذا نحوه عملکرد مجلس در بررسی و رای اعتماد به وزراء سنگ محکی برای ارزیابی کارآمدی و عملکرد نمایندگان و تعاملات مثبت و منفی میان قوا خواهد بود.
در چنین شرایط حساس و سرنوشتسازی، ضروری است تا نمایندگان از گرفتار شدن در دام رقابت های سیاسی و بازی های قدرت، عوامزدگی، شعارزدگی و رفتارهای پوپولیستی اجتناب نموده و با تعاملی سازنده با سایر نمایندگان و جریانها از مجلس، صحنه تکرویها، تصمیمگیریهای احساسی و تسویه حسابهای جناحی نسازند.
کار جمعی، گفتگو و تعامل سازنده، نگاه کارشناسانه و وفاق برای پیشبرد فرایند قانونگذاری و نظارت مؤثر در مجلس، تنها راهی است که میتواند این نهاد قانونگذار و نظارتی را از گردابه اختلافات حاشیهای رها سازد و آن را به سمت تصمیمات راهبردی و مطلوب برای عبور از چالشهای و موجود و پیش روی کشور، سوق دهد.