هدایت نقدینگی اقدام سهل و آسانی نیست و نمیتوان به راحتی تعیین کرد که مردم پول خود را چگونه مدیریت کنند. به نظر میرسد در رابطه با این موضوع آنچه بیشتر باید مدنظر قرار بگیرد این است که این نقدینگی به هر سمت و سویی نرود. به عبارتی هر چند وقت یکبار نقدینگی ابزار رفتارهای سوداگرانه در بازارهای مختلف نشود و گاه و بیگاه تودهها به امید یافتن سودهای یکروزه به سمت بازار هجوم ببرند. ذکر این نکته اهمیت دارد که ممانعت از شکلگیری رفتارهای سوداگرانه و استفاده بهینه از نقدینگی موجود در گرو استفاده از ابزارهای تنظیمی است. یکی از مهمترین این ابزارها مالیات بر عایدی سرمایه است که از مدتها قبل مطرح شده اما به دلایل گوناگون مورد مخالفت بوده و تاکنون هم به نتیجه نرسیده است. درحالی که اگر تنها همین یک ابزار را در اختیار داشتیم امروز یا با این حجم عظیم تغییرات در بورس مواجه نمیشدیم یا لااقل درآمد مشخصی از این منفعتی که اجازه دهید اسم بادآورده بر آن بگذاریم برای بخش عمومی ایجاد میشد. همانطور که عنوان شد مالیات بر عایدی سرمایه ابزار مهم کنترل اینگونه نوسانات ناشی از نقدینگی بالا است که در بازار بورس، مسکن و خودرو میتوانست اثرات مفیدی بر جای بگذارد. ابزارهای دیگری هم مثل مالیات بر مبادلات و مالیات بر مجموع درآمد با ملاحظات خاصی میتواند تأثیر مشابهی داشته باشد. حتی میتوان این تفکیک را هم قائل شد که نرخ مالیات درآمد ناشی از برخی فعالیتهای تولیدی متفاوت معاف از درآمدهای بهدست آمده از عایدی سرمایه باشد. پس اگر ابزارهای مالیاتی مناسب وجود داشت تبعات نقدینگی بهتر کنترل میشد.در نهایت مردم خودشان با بررسی بازارها تصمیم میگیرند که اگر تولید بستر مناسبی است آنجا سرمایهگذاری کنند که آن مهم هم مستلزم آماده سازی زیرساختی و تسهیل کسب وکارها مثل رفع موانع آنهاست. در نهایت مسأله لزوماً این نیست که پول مردم را چگونه به سمت خاصی هدایت کنیم که آن هم امری بسیار دشوار است، بلکه اولویت این است که نقدینگی باعث رفتارهای سوداگرانه و مخرب در اقتصاد نشود.
منتشر شده در روزنامه ایران در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹