بر این اساس هر کار و چیزی دارای فرهنگ خاصی است که باید از سوی مردم موردتوجه قرار گیرد و در رفتارها و نگرشها، خود را نشان دهد (محمدعلی ربانی، روزنامه کیهان).
هنگامیکه از فرهنگسازی سخن به میان میآید، چنین برمیآید که فقدان این مسئله میتواند در جامعه آثار سویی بهجا گذارد، ازاینرو نیازی بهعنوان فرهنگسازی، دغدغهای جدی برای غالب سیاستگذاران است. بهعبارتدیگر یکی از مسائل و مشکلات هر جامعه وجود فرهنگهای غلط و نادرست است.
مسئله فرهنگسازی از دو جهت خود را بر جامعه و مسئولان آن تحمیل میکند و بهعنوان یک مسئولیت و وظیفه مهم در حوزه جامعهپذیری خود را نشان میدهد. از جهتی فقدان فرهنگ استفاده از چیزی، نیاز به فرهنگسازی را توجیه میکند و از سوی دیگر وجود فرهنگی نامناسب، فرهنگسازی مناسب را میطلبد.
در این راستا استفاده از مفاهیم اقتصاد رفتاری میتواند گرهگشا باشد، بهطوریکه با طراحی مکانیزمهای مختلف، انسانها را به استفاده درست از آن فرهنگ سوق داده و بتوان دغدغههای سیاستگذاران را مرتفع ساخت.
استفاده از عابر بانک و مترو، ایستادن عابران پشت چراغقرمز، استفاده از تلگرام، الگوی مصرف آب و برق و … موضوعاتی هستند که فرهنگ خاص خود را میطلبند و عدم توجه به فرهنگ میتواند آثار زیانبار مالی و ضد ارزشی و هنجاری بر جامعه تحمیل کند.
در تصویر بالا میتوانید فرهنگسازی ایستادن در صف جلوی عابر بانک را با استفاده از مفاهیم اقتصاد رفتاری ببینید.
نوشته زهرا موسوی