مقدمه
امروزه حمل و نقل یکی از اجزاء مهم اقتصاد ملی محسوب میگردد و بدلیل داشتن نقش زیربنایی تأثیر فراوانی بـر فرآیند رشد اقتصادي کشور دارد. برای اثبات این ادعا شواهد مختلفی میتوان ارائه کرد، از جمله اینکه هر واحد رشد اقتصادی در کشورها به طور میانگین مستلزم 1.5 تا 2 واحد درصد رشد در بخش حملونقل است. کارآمدی سیستمهای حملونقل، فرصتها و مزیتهای اقتصادی و اجتماعی فراوانی را به همراه دارد که این فرصتها و مزیتها منجر به اثرات مثبت چندوجهی مانند دسترسی بهتر به بازارها، افزایش اشتغال و سرمایهگذاری در اقتصاد و کاهش هزینههای بسیاری از بخشهای اقتصادی میگردد. یکی از مسیرهای حملونقل که مزیتهای منحصر به فردی نسبت به جایگزینهای خود دارد، مسیر ریلی است. امن بودن این مسیر، کمهزینهتر بودن آن نسبت به مسیرجادهای، خودکفا بودن در تولید لوازم مورد نیاز آن، استهلاک بسیار کمتر ناوگان و اشغال کمتر مسیر نسبت به حملونقل جادهای، عوارض زیستمحیطی پایین و مصرف کمتر انرژی و در نتیجه تناسب آن با اصول توسعه پایدار از مزیتهای قابل ذکر این حوزه است. از طرفی با توجه به موقعیت جغرافیایی ویژه کشور و قرارگیری در مسیر کریدورهای شمال-جنوب میتوان با فراهم کردن زیرساختها، ظرفیتها و قوانین لازم، از منافع گسترده این حوزه بهرهمند گردید. براین اساس تا کنون این بخش در انواع اسناد بالادستی مانند سیاستهای کلی حمل و نقل، برنامههای توسعه پنجساله و سایر قوانین مجلس از جمله قانون دسترسی آزاد به شبکه حمل و نقل ریلی ایران مصوب 1384 مورد توجه قرار گرفته است. با این وجود عرصه حمل و نقل ریلی در کشور، با در نظر گرفتن ظرفیتهای موجود هنوز با شرایط مطلوب خود فاصله قابل توجهی دارد و با چالشها و مسائل قابل توجهی روبروست.
مسائل و مشکلات این بخش را از منظرهای مختلفی میتوان مورد بررسی قرار داد، از جمله ابعادی که کمتر مورد توجه قرار گرفته، مطالعه این بخش از منظر نظام حکمرانی و نحوة تخصیص نقشهای مختلف نظام حکمرانی به ساختارهای آن میباشد. به طور کلی نظام حکمرانی را میتوان متشکل از دو جزء اصلی ساختار (بازیگران و ذینفعان مشارکت کننده) و نقش این بازیگران در نظام حکمرانی دانست. به منظور دستیابی به یک نظام حکمرانی مطلوب، برنامهها و اقدامات مختلفی را در ابعاد و زمینههای متعدد میتوان پیش گرفت، اما از آنجا که تحقق اهداف نظام حکمرانی در گرو تخصیص درست نقشها به ساختارهای تشکیل دهنده آن نظام و تعریف فعالیتها متناسب با اقتضائات نقشی است، لذا تحلیل نظام حکمرانی از بُعد نقش-ساختار میتواند زمینة عملکرد مطلوب این نظام را فراهم آورد.
در بخش ریلی نیز میتوان گفت بهرهمندی از منافع و مزایای بیشمار حمل و نقل ریلی، مستلزم برنامهریزی دقیق، عزم ملی و همه جانبه کلیه دستگاهها و نهادهای نقشآفرین مرتبط و تخصیص درست نقشهای مختلف نظام حکمرانی به ساختارهای فعال در این عرصه خواهد بود. این در حالیست که در حال حاضر به علت فقدان تصویر جامعی از کارکردها و روابط میان ذینفعان و نهادهای مختلف بخش حمل و نقل ریلی (شامل سازمانهای خصوصی، دولتی و غیردولتی)، درک ضعیفی در پاسخ به سؤالاتی چون «چه نهادی چه وظایفی را انجام میدهد؟»، «چه نهادی رسماً مسئول چه وظایفی است؟»، «چه نهادی نباید چه فعالیتهایی را انجام دهد؟» و ... وجود دارد. از اینرو با توجه به اهمیت و جایگاه نهادها در توسعه بخش حمل و نقل ریلی کشور، یکی از مواردی که میبایست مورد توجه قرار گیرد، مطالعه و بررسی نظام حکمرانی بخش ریلی کشور، شناسایی خلأها و نواقص آن و در صورت لزوم اصلاح الگوی حکمرانی این بخش میباشد.
با توجه به موارد اشاره شده و لزوم بررسی الگوی حکمرانی بخش حمل و نقل و به ویژه بخش حمل و نقل ریلی، سازمان اداری و استخدامی کشور در سال جاری طرحی را با عنوان "طراحی الگوی حکمرانی مطلوب بخش حمل و نقل" تعریف نموده است که در مطالعه حاضر، خروجیهای مربوط به طراحی الگوی حکمرانی مطلوب بخش حمل و نقل ریلی ارائه شده است. این طرح به دنبال آن است که با ترسیم تصویری از وضعیت موجود نظام حکمرانی بخش حمل و نقل ریلی، شناسایی خلأها، نواقص و چالشهای آن، پیشنهاداتی را برای اصلاح نظام حکمرانی حمل و نقل ریلی ارائه نماید. به عبارتی میتوان گفت این طرح به دنبال پاسخگویی به سوالات اصلی ذیل است:
- وضعیت تخصیص نقشهای مختلف نظام حکمرانی به ساختارهای موجود در بخش حمل و نقل ریلی به چه صورت است؟
- نواقص و خلأهای ساختاری و کارکردی وضع موجود بخش حمل و نقل ریلی کشور کدام است؟
- نظام حکمرانی بخش حمل و نقل ریلی در سایر کشورهای پیشرو در این حوزه به چه شکل است؟
- سناریوی برتر به منظور رفع خلأها و نواقص نظام حکمرانی فعلی بخش حمل و نقل ریلی کشور کدام است؟
ادامه این گزارش را میتوانید از اینجا دانلود کنید.