برنامههای انجام شده, حوزه های تخصصی, در رسانه, دیدگاه تخصصی, محصولات, مشروعیت سیاسی, مطالعات سیاسی و بینالملل
دونالد ترامپ در روز ۲۲ دیماه ۹۶ ضمن تمدید تعلیق تحریمهای هستهای علیه ایران برای ۴ ماه دیگر اعلام نمود که این آخرین باری خواهد بود که تعلیق تحریمها را تمدید خواهد کرد و باید توافق هستهای مورد بازنگری قرار گیرد؛ چراکه وی برجام را «بدترین توافقنامه تاریخ ایالاتمتحده» میداند. اعلام این موضع از سوی ترامپ موجی از واکنشهای مختلف از مقامات و کارشناسان را در پی داشت که طیفی از نظرات خوشبینانه و بدبینانه را نسبت به این اعلام موضع در بر میگیرد. ترامپ خواهان این مسئله است که دوره دهسالهٔ توقف غنیسازی اورانیوم توسط ایران باید دائمی گردد چراکه به نظر وی در غیر این صورت ایران همچنان توان دستیابی به سلاح اتمی را خواهد داشت. بعلاوه وی خواستار مذاکره درباره برنامه موشکهای دوربرد ایران نیز میباشد. طبیعی است که این بازنگری موردنظر ترامپ بههیچوجه موردقبول جمهوری ایران نخواهد بود و چنانکه قبلاً هم از سوی مقامات ایرانی اعلامشده، ایران بر سر برنامه دفاعی و موشکی خود مذاکره نخواهد کرد. حتی با فرض پذیرش شرط ترامپ در بازنگری برجام به نظر نمیرسد که بتوان پایانی برای تحریمهای آمریکا متصور شد؛ چراکه با توجه به سابقه عملکرد آمریکا به نظر میرسد حتی با فرض بازنگری در برجام، آمریکا بهانههای دیگری برای اعمال تحریمهای دیگر برای ایران خواهد یافت. همه اینها در حالی است که سایر طرفها یعنی چین، روسیه، بریتانیا، فرانسه و آلمان (باوجود بعضی موضعگیریهای متناقض ولی اندک طرفِ اروپایی) خواهان حفظ توافق فعلی هستند و آن را مطلوب میدانند. با توجه به نزدیک بودن ۲۲ اردیبهشتماه- یعنی زمانی که ترامپ باید در مورد تمدید یا عدم تمدید تعلیق تحریمها تصمیم بگیرد- در این یادداشت بررسی خواهیم کرد که در صورت عملی شدن موضع ترامپ، چه گزینههایی پیش روی ایران قرار خواهد داشت و رفتار مطلوب ایران در قبال این عملِ آمریکا چه خواهد بود؟
سناریوی اول پایبندی آمریکا به برجام است. این سناریو در حالتی رخ خواهد داد که قدرتهای اروپایی بتوانند ترامپ را قانع نمایند که پایبندی به برجام علاوه بر خود آنها به نفع آمریکا نیز خواهد بود؛ بااینحال باید توجه داشت که با توجه وضعیتِ پیچیده منطقه و اصرار ترامپ در مذاکره بر سر برنامه موشکی ایران، این سناریو احتمالاً در صورتی اتفاق خواهد افتاد که اروپا وعدههایی برای مذاکره بر سر مسائل مذکور ارائه دهد. این سناریو گرچه تبعات و پیچیدگیهای خود را خواهد داشت اما به نظر میرسد برای تمام طرفها بهترین سناریوی ممکن باشد.
اما اگر آمریکا و یا به عبارت دقیقتر دونالد ترامپ به گفتهٔ خود یعنی تمدید نکردنِ تعلیقِ تحریمها عمل نماید ما با چند سناریوی مختلف مواجه خواهیم بود. دلیل تعدد سناریوها در این حالت، وجود دو متغیر اصلی میباشد: اول، میزان فشار آمریکا بر سایر بازیگران و دوم، واکنش سایر بازیگران، بخصوص بازیگران اروپایی.
در این حالت یک سناریو بدینصورت خواهد بود که آمریکا ضمن خروج از برجام، بتواند اروپا را با خود در بازگشت و یا اعمال تحریمهای جدید همراه نماید. در این سناریو احتمالاً دامنه تحریمها به دلیل پیچیدگی وضعیت منطقه گستردهتر خواهد شد و برنامههای نظامی و موشکی ایران را نیز هدف قرار خواهد داد. در این حالت گرچه با احتمال بسیار بالا، روسیه و چین با ایران همراه خواهند بود، اما این واقعیت غیرقابلانکار است که منافع اقتصادی بسیاری برای ایران از دست خواهد رفت. هرچند در این حالت ادامه پایبندی ایران به برجام – بهعنوان یک معاهده بینالمللی- تقریباً معنای خود را از دست خواهد داد بااینحال نباید از نفوذ ایران در منطقه غافل شد. ایران بهعنوان یک گزینه، بهره بردن از نفوذ منطقهای خود را در دست خواهد داشت که میتواند از آن بهره ببرد. درنهایت این سناریو امکان حصول به نتیجهای برای پایان یافتن مناقشات منطقهای را به حداقل خواهد رساند.
در سناریویی دیگر ترامپ از برجام خارج شده، اما دستِ اروپا را برای ادامه تعاملات اقتصادی با ایران باز خواهد گذاشت و سعی نخواهد کرد که فشار زیادی بر اروپا وارد نماید. در این سناریو هرچند منافع اقتصادی ایران از برجام حفظ خواهد شد اما این اقدام یکجانبه، به معنای رو در رویی بیشتر ایران و آمریکا خواهد بود و حل معادلات منطقهای را بیشازپیش پیچیده خواهد نمود. از طرف دیگر نباید فراموش نمود که بریتانیا و فرانسه در حملات اخیر خود با آمریکا همراه شدند و این به معنای احتمال رویارویی ایران با آمریکا بعلاوه اروپا در منطقه خواهد بود.
در سناریوی بعدی آمریکا ضمن خروج از برجام، هزینه پایبندی اروپا به برجام را تا حدی بالا خواهد برد که عملاً منافع پایبندی به برجام برای آنها از بین برود. در این سناریو آمریکا تلاش خواهد کرد تا با ابزارهایی همچون تحریمهای ثانویه تجاری و بانکی عملاً مانع همکاری تجاری اروپا با ایران شود.. در این حالت عملاً اروپا باید بین تعامل تجاری با ایران یا آمریکا یک گزینه را انتخاب نماید. به دلیل تبعات سنگین تجارت اروپا با ایران، در این صورت به نظر میرسد با توجه بهقاعده هزینه/فایده به احتمال فراوان گزینه معقول برای آنها رعایت این موانع و تحریمهاست. در این سناریو هرچند اروپا در برجام باقی خواهد ماند اما حضور آن – حداقل در کوتاهمدت- بیشتر جنبه تشریفاتی خواهد داشت
اما با توجه به سناریوهای مطرحشده میتوان گزینههای پیشِ روی ایران در صورت خروج آمریکا از برجام را نیز بررسی نمود. هرچند میتوان گزینههای زیادی را بهعنوان واکنشهای محتمل ایران نسبت به خروج آمریکا بررسی نمود، اما با فرض خروج آمریکا از برجام و باقی ماندنِ اروپا در برجام (حتی در صورت تن دادن به تحریمهای ثانویهٔ احتمالی و حضور تشریفاتی اروپا در برجام) بهطورکلی دو گزینه رو در روی ایران وجود دارد: خروج از برجام و یا باقی ماندن در معاهده برجام. اما پیش از ورود به این گزینهها و بررسی آنها باید به چند واقعیت موجود توجه کرد. اول اینکه در صورت آسیب رسیدن به برجام، جهان آمریکا و ترامپ را مقصر آن تلقی خواهد کرد و نه ایران را؛ چراکه ایران همواره به تعهدات خود ذیل برجام پایبند بوده و این مسئله را آژانس بینالمللی انرژی اتمی همواره تأیید نموده است. همچنین برجام نه صرفاً یک قرارداد چندجانبه، بلکه یک معاهده بینالمللی است که ذیل شورای امنیت سازمان ملل است و این عمل آمریکا نهتنها امکان اجماع جهانی و همراهی اروپا را پایین میآورد، بلکه به مشروعیت و وجههٔ بینالمللی آمریکا ضربه خواهد زد. واقعیت دوم این مسئله است که محبوبیت ترامپ از ابتدای تصدی وی در پست ریاست جمهوری همواره روندی نزولی را طی کرده است؛ بهطوریکه در نظرسنجیها محبوبیت وی به زیر ۴۰ درصد کاهشیافته و طبق آن بیشتر مردم آمریکا از اقدامات وی ناراضی هستند. طبق نظرسنجیها، ترامپ در مقایسه با روسای جمهور آمریکا در دهههای اخیر کمترین محبوبیت را دارد. طبق نظرسنجی گالوپ در سال جدید، محبوبیت وی بسیار کمتر از زمانی است که باراک اوباما کاخ سفید را ترک نمود. این واقعیت ازاینجهت اهمیت دارد که به ما نشان میدهد که احتمال انتخابِ مجددِ ترامپ چندان بالا نبوده و وضعیت وی در رقابتهای آینده ریاست جمهوری بسیار دشوار خواهد بود چنانکه پیروزی وی در انتخابات ۲۰۱۶ نیز پیروزی خفیفی بشمار میرود. در حال حاضر که ادامه یافتن برجام تا حد زیادی بستگی به تصمیمات شخصِ ترامپ پیدا کرده است، این یک واقعیت مهم بشمار میرود که در تحلیلها و بررسی گزینههای پیش روی ایران حائز اهمیت است. واقعیت دیگر، باز بودن دست ایران در منطقه و افزایش نفوذ آن نسبت به سالهای پیش است. ایران میتواند از این گزینه بهعنوان ابزاری در مقابل سیاستهای احتمالی آمریکا در صورت خروج از برجام بهره ببرد.
اکنون میتوان با در نظر داشتن این واقعیتها، گزینههای پیش رویِ ایران را در صورت خروج آمریکا از برجام بررسی نمود. این نکته را باید مدنظر داشت که ایران هنوز موضع خود را مشخص ننموده و به نظر میرسد در انتظار است تا ابتدا موضع آمریکا و سایر کشورها را دیده و بر اساس سناریوهای موجود موضعگیری نماید. این را میتوان از گفتههای مقامات ایرانی در روزهای اخیر برداشت نمود. علیاکبر ولایتی ضمن بیان آنکه «همه گزینهها روی میز است» بیان داشته که «هر نوع گزینهای که به مصلحت ملی باشد را در صورت خروج آمریکا از برجام انتخاب میکند.» علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران نیز ضمن اعلام بازگشتپذیری غنیسازی ۲۰ درصد در فردو، اظهار داشته است: «هر اتفاقی که بیفتد جمهوری اسلامی ایران سناریوهای مختلفی را برای هر اتفاقی طراحی کرده است». بر اساس اظهارات مقامات آمریکایی و اروپایی و همچنین دیدگاه عمده کارشناسان، سناریوهایی که خروج آمریکا از برجام و باقی ماندن اروپا را در نظر دارند؛ محتملتر است. بنابراین اظهارات و بر اساس سه واقعیت طرحشده، به نظر میرسد که بین دو گزینه باقی ماندن یا خروج ایران؛ باقی ماندن ایران در برجام گزینه مطلوبتری ازنظر تأمین منافع ملی باشد. این سیاست را میتوان نوعی «سیاست صبر، احتیاط و استفاده از فرصتها» نامید. صبر ازاینجهت که احتمال انتخاب نشدن ترامپ در دوره بعدی انتخابات ریاست جمهوری رو به کاهش بوده است و بنابراین ایران میتواند با تعامل با اروپا -حداقل تا ۲ سال آینده و انتخابات آینده آمریکا- در برجام باقی بماند. احتیاط و استفاده از فرصتها از این منظر که ایران -بخصوص با توجه به وضعیت منطقه- میتواند همواره گزینههای متفاوتی را در اختیار داشته باشد و از فرصتهای موجود در کشاکش قدرتهای بزرگ بهره ببرد. در پایان شاید ذکر این نکته مهم به نظر برسد که گزینه تن دادن به مذاکره با آمریکا بر سر برجام؛ بخصوص با توجه به تغییرات اخیر؛ یعنی تصدی پستهای وزارت خارجه و مشاور امنیت ملی توسط پمپئو و بولتون که همواره مواضعی خصمانه نسبت به جمهوری اسلامی ایران داشته و بعضاً مروج سیاستِ تغییر رژیم در ایران بودهاند؛ همانطور که از مواضع مقامات ایرانی هم برمیآید هرگز بهعنوان یک گزینه منطقی برای ایران مطرح نخواهد بود.
منتشر شده در خبرگزاری برنا در تاریخ ۳ اردیبهشت ۱۳۹۷