بازار نفت و گاز, برنامههای در حال انجام, حوزه های تخصصی, حکمرانی انرژی و توسعه پایدار, محصولات, گزارش
تجربه خاموشیهای متعدد در تابستان ۹۷ که پس از سالها در سطحی وسیع، مجدداً گریبانگیر صنعت برق ایران شد، شاید بهانه مناسبی برای پرداختن به ریشه مشکلات این صنعت و ارائه پاسخها و پیشنهاداتی متناسب با وضع موجود، باشد.
رشد تقاضای انرژی الکتریکی در سالهای اخیر و بروز عدم تعادل بین نرخ رشد تولید و مصرف در این بخش، در کنار چالشهای سمت عرضه برای ایجاد نیروگاههای جدید و توسعه شبکه انتقال و توزیع خصوصاً در دوره تحریم، ضرورت بهرهگیری از راهکارهای سمت تقاضا و بهبود ساختارهای حکمرانی متناسب با این تغییر رویکرد را بیشازپیش روشن ساخته است. این راهکارها که عمدتاً باهدف ایجاد تعادل در عرضه و تقاضای انرژی و از حدود نیمقرن پیش (پس از بحران انرژی دهه ۷۰ میلادی) در بسیاری از کشورهای جهان مورداستفاده قرار گرفتهاند، با بهرهگیری از ابزارهای متنوع مالی، تنظیم گری، رفتاری و داوطلبانه، سعی در مدیریت مصرف یا کاهش آن در بلندمدت دارند.
مطالعات انجامشده در بین کشورهای موفق در اجرای سیاست مدیریت تقاضا، نشان میدهد اصلیترین عوامل موفقیت این سیاستها، ایجاد چارچوبهای تنظیم گری مناسب و برقراری مشوقهای متناسب با انگیزههای بازیگران این سیاست (اعم از دولت، شرکتهای تأمین انرژی، تنظیمگر و مشترکین) میباشد.
در گزارش حاضر، با معرفی مختصر انواع سیاستهای سمت تقاضا، تجربیاتی متفاوت از اجرای سیاستهایی که ذینفع اصلی آن شرکتهای تأمین برق هستند، ارائه و در بخش بعد با بررسی ساختار صنعت برق ایران و رابطه شرکت توانیر و شرکتهای توزیع در اجرای سیاست مدیریت مصرف و همچنین نظام منفعتی حاکم بر این شرکتها، پیشنهاداتی جهت بهبود ساختار و اصلاح این رابطه ارائه میگردد.
درمجموع دو پیشنهاد بهمنظور اصلاح نظام انگیزشی حاکم بر رابطه توانیر و شرکتهای توزیع در این گزارش ارائه شده است که موضوع اول اصلاح نظام بودجهای شرکتهای توزیع باهدف جداسازی عواید حاصله برای شرکتهای توزیع از میزان فروش انرژی آنها (سیاست موفق decoupling که در بسیاری از کشورها تجربیاتی موفق از اجرای آن وجود دارد) و پیشنهاد دوم سازوکاری بهمنظور ایجاد منافع برای شرکتهای توزیع در صورت عملکرد مثبت و موفق در اجرای سیاست مدیریت تقاضا، میباشد. منوط کردن اعطای بخشی از بودجه این شرکتها و یا اختصاص مبالغی جداگانه، به عملکرد شرکتها در اجرای موفق برنامههای کاهش پیک بار و یا افزایش بهرهوری، سیاستی است که در صورت اجرای دقیق آن میتواند موجبات بهبود عملکرد در این بخش را فراهم کند.
الگوی پیشنهادی، در صورت بررسی ابعاد و جوانب آن تا پیش از بهار ۹۸، قابلیت پیادهسازی بهصورت آزمایشی (در قالب یک صندوق) در سطح چند شرکت توزیع و یا همه شرکتها در تابستان ۹۸ را خواهد داشت که ارزیابی موفق آن میتواند زمینهساز اجرای بلندمدت آن در صنعت برق گردد.
با توجه به ملاحظات و تعهدات حرفهای اندیشکده در انتشار محصولات، در صورت تمایل جهت حضور در اندیشکده و مطالعه نسخه چاپشده گزارش با دفتر اندیشکده تماس حاصل فرمایید.