رویکردهای مواجهه با بانک اسلامی در اندیشه شهید صدر

رویکردهای مواجهه با بانک اسلامی در اندیشه شهید صدر


یادداشت



روزنوشت اقتصاد

رویکردهای مواجهه با بانک اسلامی در اندیشه شهید صدر 

شهید صدر در ابتدای کتاب «البنک اللاربوی فی الاسلام: اطروحه للتعویض عن الربا، و دراسه لکافه اوجه نشاطا للبنوک فی ضوء الفقه الاسلامی» به دو رویکرد متمایز در خصوص نحوه پرداختن به موضوع بانک بدون ربا اشاره می‌کند که اهمیت بسیاری دارد، اما در میان اندیشمندان اقتصاد اسلامی مغفول واقع‌شده است.

«در ابتدای این تحقیق که به‌منظور تبیین الگوی بانک بدون ربا انجام می‌شود، می‌خواهم به یک نکته اساسی اشاره‌کنم و آن این است که ما باید به‌صورت بنیادین بین دو رویکرد تمایز قائل شویم:

  • رویکردی که می‌خواهد بانک بدون ربا را در ضمن یک الگوی کلان برای یک جامعه اسلامی طراحی کند. یعنی شرایطی که رهبری کلیه شئون جامعه به دست اسلامی باشد، در این صورت الگوی بانک اسلامی به‌صورت یک جزء از الگوی کلان جامعه اسلامی مطرح می‌شود.
  • رویکردی که بانک بدون ربا را به‌صورت یک عنصر مستقل از سایر عناصر جامعه طراحی می‌کند. یعنی جامعه‌ای با فرض حکومت فاسد، چارچوب غیر اسلامی، بقای مؤسسات ربوی نظیر بانک‌ها و غیره، و جریان نظام سرمایه‌داری در حیات اقتصادی، فکری و خلقیات انسان به طراحی الگوی بانک داری بدون ربا می‌پردازد.» شهید صدر در ادامه بیان می‌کند که کتاب البنک اللاربوی فی الاسلام بر اساس رویکرد دوم نگارش یافته است. «رویکرد ما برای طراحی الگوی پیشنهادی بانک بدون ربا بر مبنای رویکرد دوم است، زیرا مفروض این است که اجتماع فعلی از جهت ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فکری و سیاسی، اسلامی نیست. اگر ما موضوع را بر مبنای رویکرد اول قرار دهیم، الگویی دیگر غیرازآن چیزی که اکنون ارائه می‌کنیم، ارائه می‌شد.»
  • درواقع شهید صدر الگوی عملیات بانکی (تجهیز و تخصیص سپرده‌های مردم) را طراحی کرده است که در آن ربا نباشد. چنین الگویی حتی برای یک بانک در کشورهایی که در آن بانک‌های ربوی فعالیت دارند، نیز قابل‌استفاده است. بر این اساس ربط و نسبت آثار چنین نهادی بر جامعه با اهداف شریعت اسلامی اساساً مسئله ایشان نبوده است. به‌بیان‌دیگر شهید صدر بحثی در خصوص این‌که آثار توزیعی فعالیت‌های بانک بدون ربا چگونه است و آیا این آثار با عدالت اسلامی سازگاری دارد یا خیر نپرداخته است. شاید به همین دلیل نیز باشد که ایشان عنوان کتاب خود را بانک اسلامی یا بانکداری اسلامی قرار نداده‌اند.

    یکی از مصادیق تمایز این دو رویکرد بحث خلق پول و به‌بیان‌دیگر نقش فعالیت‌های بانکی در نظام پولی می‌باشد. در نظام بانکداری مبتنی بر ذخیره جزئی بانک از طریق اعطای تسهیلات، بخش اعظم پول در اقتصاد -که در حال حاضر به‌صورت سپرده‌های بانکی است – را خلق می‌کند و از این حیث جایگاه اساسی در نظام پولی دارد. به‌بیان‌دیگر بانک علاوه بر سپرده پذیری و تسهیلات دهی وظیفه مهم دیگری نیز دارد و آن خلق پول در اقتصاد می‌باشد.

    پول یکی از کلیدی‌ترین متغیرهای اقتصادی است؛ از منظر بسیاری از اقتصاددانان پول بر بخش حقیقی اقتصاد اثر دارد و یکی از عوامل اصلی ایجاد نوسانات اقتصادی (دوره‌های بیکاری و تورم) نوسانات یا شوک‌های پولی می‌باشد. از سوی با توجه به قدرت خریدی که در پول وجود دارد، خلق آن آثار توزیعی در اقتصاد خواهد داشت. لذا میزان خلق پول و چگونگی آن در وضعیت اقتصاد کشور و توزیع بهره-مندی های اقتصادی میان مردم اثر خواهد داشت و از این حیث چنانچه بر اساس رویکرد اول بخواهیم به بانک بپردازیم، خلق پول یکی از موضوعات اصلی خواهد بود. اما چنانچه رویکرد دوم انتخاب شود، خلق پول لزوماً مسئله نخواهد بود، چراکه ما در مقام طراحی نظام پولی و بانکی نیستیم. البته به نظر می‌رسد که با توجه به پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل حکومت مبتنی بر اسلام در ایران، ضرورتاً می‌بایست رویکرد اول در حوزه مطالعات بانکداریاسلامی پیگیری گردد.