تردید در فرضیه بازارهای کارا (بخش نخست)

تردید در فرضیه بازارهای کارا (بخش نخست)


سیاست گذاری اقتصاد



اقتصاد رفتاری, اقتصاد سیاسی, برنامه‌های انجام شده, حوزه های تخصصی, کانال اقتصاد رفتاری

زمان موردنیاز برای مطالعه ۳ دقیقه؛ شامل ۶۰۵ کلمه.

جایزه نوبل اقتصاد سال ۲۰۱۷ به #ریچارد_تیلر استاد دانشکده کسب‌وکار دانشگاه شیکاگو اعطا شد. در یادداشت‌های پیشین به‌طور مفصل به دستاوردهای تیلر در حوزه اقتصاد و سیاست‌گذاری عمومی و معرفی مفهوم «#تلنگر» پرداخته‌ایم. اما به جنبه‌ای از تحقیقات او در حوزه مالی رفتاری کمتر پرداخته‌ایم. نمونه‌ای از #نابهنجاری‌های_بازار (Market Anomalies)‌ که در ادامه به معرفی و تحلیل آن می‌پردازیم، اولین بار توسط تیلر در نشست سالانه انجمن اقتصاددانان آمریکا در سال ۲۰۱۶ ارائه شد. برای مطالعه عمیق‌تر این مثال، می‌توانید به مقاله «اقتصاد رفتاری: گذشته، حال و آینده» ایشان مراجعه کنید.

فرضیه #بازار_کارا بیان‌کننده این موضوع است که در بازار، اطلاعات با سرعت بالایی بر قیمت سهام تأثیر می‌گذارد و قیمت‌ها خود را با توجه به این اطلاعات تعدیل می‌کنند. درواقع بازار کارا به سرمایه‌گذاران این اطمینان را می‌دهد که همه آن‌ها از اطلاعات مشابهی آگاهی دارند. پس بازار کارا، بازاری است که بازتاب‌دهنده آن اطلاعاتی است که در بازار موجود و راهنمای سرمایه‌گذاران است. مفهوم بازار کارا بر این فرض استوار است که سرمایه‌گذاران در تصمیمات خریدوفروش خود تمامی اطلاعات مربوط را در قیمت سهام لحاظ خواهند کرد و قیمت سهام شاخص خوبی برای تعیین ارزش سرمایه‌گذاری است. یوجین فرانسیس فاما که او را پدر فرضیه بازار کارا می‌دانند، بازار کارا را بازاری تعریف می‌کند که «به‌سرعت با اطلاعات جدید تطبیق پیدا می‌کند و اگر انتظارات و اطلاعات همه مشارکت‌کنندگان در بازار به‌خوبی توسط قیمت‌ها منعکس شود، تغییر قیمت‌ها غیرقابل‌پیش‌بینی هستند.» صندوق‌های سرمایه‌گذاری محدود (closed-end fund) یک طرح جامع سرمایه‌گذاری است که تعداد سهام مشخصی دارد و قابلیت بازخرید از طرف صندوق‌های دیگر وجود ندارد. صندوق‌های سرمایه‌گذاری محدود، تنها در بورس عرضه شده و به‌صورت عمومی خریدوفروش می‌شوند. قیمت هر سهم نیز از طرف بورس اوراق بهادار تعیین می‌شود که از قیمت پایه تا قیمت ارزش خالص دارایی، متغیر است. بنابراین همان‌طور که گراهام (۱۹۴۹) مطرح کرده است قیمت سهام این نوع از صندوق‌ها همیشه برابر باارزش خالص دارایی اوراق بهادار نیست. سهام صندوق‌ها به‌طورمعمول بین ۱۰ تا ۱۵ درصد پایین‌تر از ارزش خالص آن‌ها به فروش می‌رسد اما گاهی نیز زمان‌هایی وجود دارد که سودهای بزرگی به دست می‌آورند. این یادداشت پیرامون داستان یکی از صندوق‌ها است. صندوق موردنظر در اینجا، دارای نماد CUBA و در سال ۱۹۹۴ تأسیس‌شده است. نام کامل آن عبارت است از Herzfeld Caribbean Basin Fund.

نکته جالب‌توجه در مورد این صندوق این است که حدود ۶۹ درصد از دارایی‌هایش در داخل آمریکا و بقیه در سهام خارجی عمدتاً در مکزیک است. اگرچه دارای اسم #CUBA است اما نه هیچ ارتباطی با کشور کوبا دارد و نه اصلاً برای شرکت‌ها و افراد آمریکایی قانونی است که در کوبا به کسب‌وکار بپردازند. این منع قانونی از سال ۱۹۶۰ برقرار بوده است اگرچه در برخی از مقاطع زمانی این محدودیت‌ها کم شده‌اند. این منع قانونی در کنار توزیع سبد سهام این شرکت در آمریکا به این معنا است که این صندوق هیچ منفعتی در کوبا که اسمش با آن یکسان است، ندارد. (شکل ۱، قیمت سهام و ارزش خالص دارایی را برای صندوق CUBA در بازه زمانی سپتامبر ۲۰۱۴ نشان می‌دهد.) برای ماه‌های اول، به‌روشنی می‌توانیم ببینیم که قیمت سهام به‌صورت نرمال در بازه ۱۰ تا ۱۵ درصد نوسان می‌کند. سپس یک اتفاق ناگهانی در ۱۸ دسامبر ۲۰۱۴ می‌افتد. اگرچه ارزش خالص دارایی این صندوق تقریباً ثابت است، اما قیمت سهام با یک افزایش ۷۰ درصدی مواجه می‌شود. اگرچه پیش‌تر می‌توانستیم یک سهام ۱۰۰ دلاری را به قیمت ۹۰ دلار بخریم، روز بعدازاین اتفاق باید ۱۷۰ دلار برای آن می‌پرداختیم.

شکل ۱:

تردید در فرضیه بازارهای کارآ-۱

منتشرشده در روزنامه دنیای اقتصاد در تاریخ ۱۰ دی ۱۳۹۶