بعضی تحلیلگران بر این عقیده هستند که نامزدهای فعلی ریاست جمهوری در ایران فاقد برنامه و سیاست منسجم و مشخص در حوزههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بوده و صرفاً به بیان چند وعده و هدف کلی بسنده کردهاند. حتی یک نامزد پا را فراتر از این گذاشته و گفته “اینکه بگوییم هر نامزد برنامهاش چیست، غلط است، کشور سند چشمانداز و برنامه ششم دارد”.
برای قضاوت در خصوص سطح برنامه نامزدها، به بررسی برنامههای فردی پرداختیم که در باور عموم تصور میشود که صرفاً با شعار و بار احساسی در انتخابات موفق شده است. اما آیا واقعاً چنین است و دونالد ترامپ بدون برنامهها و سیاستهای مشخص موفق شده؟ در ذیل بعضی مواضع و سیاستهای اقتصادی ترامپ در دوران انتخابات را مشاهده میکنید:
- مالیات بر درآمد: دولت نبایستی مالیات ثروتمندان را افزایش دهد، بلکه بایستی مالیات شرکتهای بزرگ و چندملیتی را نیز کاهش دهد.
- مالیات بر عواید سرمایهای: دولت بایستی مالیات بر خریدوفروش سهام، اوراق قرضه و مسکن را افزایش دهد.
- حداقل حقوق: حداقل حقوق بایستی افزایش یابد.
- سیاستهای حمایتی دولت: بایستی محدودیت بیشتری برای دریافت کمکهای دولتی لحاظ گردد.
- اتحادیههای کارگری: اتحادیه کارگری برای اقتصاد مفید هستند، اما اخیراً قدرت زیادی پیداکرده و بایستی قدرتشان محدود شود.
- برابری دستمزد: آیا دستمزد زنان و مردان بایستی مساوی شود؟ خیر
- نقش دولت در رکود: دولت بایستی باسیاستهای تحریک تقاضا (economic stimulus) به کشور در دوران رکود کمک کند.
- اشتغال: دولت بایستی با ایجاد مشوقهای مالیاتی شغلها را در خاک کشور نگه دارد.
- توافقهای منطقهای: دولت بایستی از توافق NAFTA خارج شود.
- تعرفه واردات: دولت بایستی تعرفه کالاهای وارداتی از چین را افزایش دهد.
- افزایش حقوق: تا زمانی که بدهی ملی کاهش نیافته، با افزایش حقوق بازنشستگی کارکنان دولت مخالف هستم.
- یارانه دولتی: دولت بایستی بهتمامی سوبسیدها پایان دهد و بگذارد بازار آزاد کار خودش را انجام دهد
- تجارت الکترونیک: دولت بایستی پول مجازی (Bitcoin) را بهعنوان یک پول رایج قانونی بپذیرد.
با توجه به موارد ذکرشده جا دارد از نامزدهای محترم سؤال شود، نظرشان در مورد حداقل حقوق، اتحادیههای کارگری و حق چانهزنی کارگران چیست؟ در مورد مالیات بر عواید سرمایهای که میتواند ناجی بخش مولد اقتصاد شود چه نظری دارند؟ در مورد حمایتها و سوبسیدهای بیقیدوشرط دولت از بعضی صنایع که موجب کند شدن پیشرفت آنها شده چه برنامهای در پیش خواهند گرفت؟ نظام تأمین اجتماعی چندلایه بهعنوان کاملترین راهکار سیاستی تحقق عدالت در کشور در کجای برنامههای نامزدها قرار دارد؟ نظر نامزدها در خصوص تعرفه واردات و در کل سیاستهای حمایتی چیست؟ بهعبارتدیگر چه نظام حمایتی را پیشنهاد میکنند که انتقال فنآوری و افزایش بهرهوری در صنایع کشور انجام گیرد. نظرشان در مورد پایه حقوق و تبعیض یا تساوی دستمزد زنان و مردان چیست؟ برای خروج از رکود چه سیاستهای اقتصادیای را پیشنهاد میکنند؟ برای حفظ برندهای باسابقه ایرانی و تقویت و رقابتپذیر کردن آنها چه برنامههایی دارند (آیا آنگونه که بعضی نامزدها میگویند صرفاً هدایت منابع مالی بهصورت وام و تأمین مالی مشکلات بخش تولیدی و صنایع را حل میکند)؟
ازایندست سؤالهای اساسی در حوزههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی فراوان است که انتظار میرود نامزدها حداقل به بخشی از آنها پاسخ دهند. مگر میشود نامزدی ادعای عدالت داشته باشد و در خصوص نظام جامع تأمین اجتماعی و سیاستهای رفاهی کشور برنامه مشخصی نداشته باشد. مگر امکان دارد بدون مشخص کردن سیاستهای اقتصادی (رویکرد بهبود فضای کسبوکار در مقابل سیاست صنعتی) از رونق و رشد اقتصادی پایدار صحبت کرد؟
انتخاب بدون آگاهی از رویکردها، سیاستها و برنامههای یک نامزد مانند این است که فرد، اتوبوسی را صرفاً به دلیل رنگ و نقش و مدل آن بدون توجه به اینکه از چه مسیری میرود و مقصد آن کجاست برای یک سفر چهارساله خانوادگی انتخاب کند.