روزنوشت اقتصاد
خامسا: مواد ۵ و ۶ این طرح با مواد ۳ و ۵ قانون احکام دائمی برنامههای توسعه مغایر است چراکه در مواد مزبور سازوکارهای لازم برای راهاندازی صندوقهای بیمه مکمل و نیز حسابهای انفرادی در قالب نظام چندلایه رفاهی پیشبینیشده است. در مواد ۳ و ۵ قانون احکام دائمی برنامههای توسعه آمده است:
«ماده ۳- بهمنظور فراهم نمودن شرایط رقابتی و افزایش کارآمدی بیمههای بازنشستگی و جلوگیری از ایجاد هرگونه انحصار یا امتیاز ویژه برای صندوقهای بازنشستگی اعم از خصوصی، تعاونی یا دولتی اجازه داده میشود صندوقهای بازنشستگی غیردولتی با تضمین پوشش تعهدات آتی بیمهشدگان بازنشسته بر اساس آییننامهای که به پیشنهاد وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و سازمان برنامهوبودجه کشور به تصویب هیئتوزیران میرسد، ایجاد گردد.
تبصره- فعالیت اینگونه صندوقها در لایه بیمههای مکمل و در قالب نظام تأمین اجتماعی چندلایه است.
ماده ۵- بهمنظور برقراری بیمه تکمیلی بازنشستگی، صندوقهای بیمه اجتماعی مجازند نسبت به افتتاح حسابهای انفرادی شخصی جهت بیمهشدگان با مشارکت فرد بیمهشده اقدام نمایند».
بهعبارتدیگر، احکام قانونی متناظر با طرح در حال حاضر وجود دارد و یا میتواند در قانون شرح وظایف وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی گنجانده شود و یا میتواند در ذیل شورای عالی رفاه و تأمین اجتماعی در قالب شوراهای راهبردی و تخصصی زیرمجموعه آن (موضوع تبصره ماده ۱۶ قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی) و یا در وظایف دبیرخانه شورای عالی رفاه و تأمین اجتماعی، ملحوظ نظر قرار گیرد چراکه دربند ” ه “ماده”۱۵” قانون مزبور و در تعیین شرح وظایف شورای عالی یادشده، آمده است:
«هـ – پیشنهاد ضوابط کلی نحوه مدیریت وجوه، ذخایر و سرمایهگذاریهای دستگاههای اجرایی، دولتی و عمومی، سازمانها، مؤسسات و صندوقهای فعال در قلمروهای مختلف نظام تأمین اجتماعی با تصویب هیئتوزیران.»
و در شکل پیشرفتهتر و جامعتر آن میتوان با ایجاد سازمان و یا سازوکار “رگولاتوری بیمههای اجتماعی”
(تنظیم گری مقررات) در ذیل وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به این اهداف دستیافت، چراکه هیئت نظارت پیشنهادی در طرح بدون سازمان و سازوکار اجرایی عملاً نمیتواند اهداف طراحان محترم را محقق سازد. بهبیاندیگر اگر ارادهای برای اجرای قانون و یا نظارت وجود داشته باشد، احکام قانونی مربوطه وجود دارد.
سادساً: در ماده ۵ پیشنهاد راهاندازی بیمههای مکمل توسط سازمان بورس ارائهشده است. سؤال اولی که در این خصوص به ذهن متبادر میشود این است که چرا متولی چنین بیمههایی، سازمان بورس قرار دادهشده است و ناهماهنگیهای متعاقب آن با وزارت کار، رفاه و تعاون اجتماعی چگونه قابلرفع است. ثانیاً، چگونه میتوان بار مالی چنین پیشنهادی برای صندوقهای ورشکسته فعلی را به حداقل رساند؟
سابعاً: در ماده ۶ پیشنهاد راهاندازی حسابهای انفرادی بازنشستگی ارائهشده است. ایراد اول این پیشنهاد این است که مجدداً نسبت آن با نظام جامع چندلایه رفاهی تبیین نشده است. ثانیاً، متولی اعمال حکمرانی و تنظیمگری بر این حسابها و سازمانها/شرکتهایی که این حسابها توسط آنها مدیریت خواهد شد، نیز معلوم نیست. نهایتاً، قواعد اعمال حاکمیت و تنظیمگری بر این سازمانها/شرکتها و حسابها نیز مسکوت گذاشتهشده است.