ساترا و سوپراپلیکیشنهای بومی
ظهور فناوریهای تحولآفرین(Disruptive) نه تنها نظامهای مرسوم تنظیمگری و مقرراتگذاری، بلکه رژیمهای نوآوری جهانی را نیز با تغییرات مخرب و بنیانبرافکن روبرو کرده است. مادامی که نهادهای تنظیمگر چندگام از روندهای فناورانه روز جهان و در یک کلام آنچه در بازار اقتصاد دیجیتال میگذرد عقبتر هستند، تلاش آنها برای دفاع از منفعت عمومی(اعم از ملی، شهروندی و ...) در برابر نفع خصوصی(سود اقتصادی) لاجرم مذبوحانه خواهد ماند. از سوی دیگر، نوآوری که عامل اصلی رشد اقتصادی بلند مدت و درآمد سرانه محسوب میشود با تداوم شکاف میان رگولاتوری و فناوریهای نوظهور هر لحظه خطر اتخاذ تصمیمات رادیکال و یکجانبه نهادهای تنظیمگر در سطح ملی و بینالمللی را احساس میکند. اگرچه نوآوریهای فردی میتواند اقتصاد و جوامع را به طرز چشمگیری تحت تأثیر قرار دهد، این نوآوریهای فناورانه در عین حال، محصول رژیمهای نوآوری در اقتصاد ملی هستند. این یادداشت بررسی میکند چگونه تغییرات مخرّب و انقلابی ناشی از فناوریهای نوظهور در حوزه اطلاعات و ارتباطات همزمان با اثرگذاری بر رژیمهای نوآوری ملی، حاکمیت اقتصادی جهانی و نظامهای تنظیمگری ملی را وادار به تغییر شکل و تکامل ساختاری میکند.
سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر (ساترا) به عنوان تنها نهاد تنظیمگر زیستبوم رسانههای برخط صوتی و تصویری، نماینده و ضامن تحقق منافع عمومی در این حوزه محسوب میشود. سوپراپلیکیشنها به عنوان یکی از تازهترین تحولات انقلابی دنیای دیجیتال امروز، در طول یک دهه اخیر با ظهور از شرق آسیا و توسعه به سایر نقاط جهان به طور اساسی در حال دگرگون ساختن زنجیره ارزش محصولات دیجیتال و زیستبوم فناوری بودهاند. با ادامه این روند، ورود جدی مصادیق آن به کشور(شکلگیری سوپراپلیکیشنهای بومی از سال 1396) و تحت الشعاع قرار گرفتن بازار رسانههای نوین(پلتفرمهای صوت و تصویر فراگیر)، به نظر میرسد اتخاذ سیاست مناسب در قبال این زیستبوم نوظهور-که توأمان ظرفیتها و تهدیدهایی را پیشروی منافع عمومی و ملی قرار میدهد- بیش از همیشه احساس میشود. اگرچه به طور سنتی ساترا با بهره مندی از تجربیات اندوخته شده طی سالیان متمادی در سازمان صدا و سیما، مسئول تنظیم گری رسانههای نوین قلمداد میشود، در دنیای سوپراپها دایره و قلمرو تنظیمگری لاجرم به طور جدی به لایههای دیگر زنجیره ارزش همچون: زیرساخت، اپراتورهای تلفن همراه و پلتفرمهای تجمیعکننده نیز گره میخورد. بر این اساس، علیرغم ارزش قابلتوجه تجربیات اندوخته این سازمان در زمینه فضای مجازی و رسانه های مبتنی بر آن، تمایز اساسی سوپراپلیکیشنها با نسل قدیم پلتفرمهای دوطرفه و چندطرفه برای هیچ کس پوشیده نیست چه اینکه این موجودیت شرقی آشکارا با میزبانی از دو یا چند پلتفرم حول یک سرمایه مرکزی عملا به ادغام عمودی که در گذشته(و بر اساس پارادایم تنظیمگری غالب) در محدوده ممنوع-یا دستکم پرمخاطره- برای بنگاههای تجاری جای میگرفت، رسمیت تجاری میبخشد. در حال حاضر و طبق بحثهای ارائه شده تا این مرحله از پروژه، روبیکا، اسنپ، ایرانسل من، آپ و کافه بازار خط مقدم سوپراپلیکیشنهای ایرانی را تشکیل میدهند که مطابق با آمارهای رسمی جمعا بیش از 40 میلیون کاربر منحصربهفرد جامعه دیجیتالی ایران به نصب فعال آنها مبادرت ورزیدهاند.
آنچنان که در خروجیهای پیشین مورد ادعا قرار گرفت، تنظیمگری در عصر سوپراپلیکیشنها، ابعاد تازهای به خود میبیند چنانکه بهرهبرداری از کلانداده، ذائقهسنجی دادهمحور مخاطبان، مدلهای تبلیغات دیجیتال هدفمند در مقیاس گسترده و نظایر آن کمینه امکاناتی هستند که صاحبان سوپراپ به راحتی و در کمترین زمان ممکن پس از فاز توسعه فنی و دستیابی به توده بحرانی میتوانند در دسترس خود ببینند. سوپراپها تا جایی که آخرین شواهد برآمده از چین، ژاپن، اندونزی و هند(اصلیترین کشورهای میزبان این پدیده) گواهی میدهد، به سرعت به امکانات پرداختهای مالی خرد و کیف پول اختصاصی مجهز میشوند، از طریق ایجاد شبکه اجتماعی یا بازارگاهها کاربران خود را وفادار میسازند و به ابرپلتفرمی برای میزبانی ساختیافته از بازیگران خرد و عمدتا تازهوارد به بازار در حوزههای پرمخاطب نظیر: بازی، برنامههای کاربردی، رسانههای اجتماعی و امثالهم تبدیل میگردند. از این رو، سند حاضر به عنوان یک توصیهنامه سیاستی قصد دارد با در نظر گرفتن ابعاد مختلف تنظیمگری سوپراپلیکیشنها از صیانت از داده و حریم خصوصی گرفته تا رابط و تجربه کاربری و مدل کسب و کار از منظر توسعهای محورهای اصلی نقشه راه ساترا در مواجهه با سوپراپلیکیشنهای بومی را در قالب چهار بسته سیاستی ترسیم نماید.
ادامه این گزارش را میتوانید از اینجا دنبال کنید.