روزنوشت اقتصاد
بازیکنانِ داوراگر شما داور خط نگهدار یا داور وسط یک مسابقه فوتبال باشید، و همزمان بازیکن یا سهامدار یکی از تیمهای این مسابقه باشید، نتیجه مسابقه چه خواهد بود؟ اگر با یکی از تیمها قرار گذاشته باشید که بلافاصله پس از اتمام مسابقه، یک قرارداد پرسود مربیگری با او امضا کنید چطور؟ آیا از بازیکنان تیم خودتان خطا یا آفساید خواهید گرفت؟ آیا بهتر و آبرومندانهتر نیست که تیم مقابل ترک زمین کند و اعلام باخت ۳-۰ نماید؟
در بازی اقتصاد، دولت که وظیفه اصلیاش مقررات گذاری و نظارت است، در حکم داور، و بخش خصوصی و عمومی غیردولتی که در پی تولید و کسب سود هستند، در حکم بازیکنان و تیمهای این مسابقهاند.
حال اگر یک وزیر یا معاون وزیر یا مدیرکل در وزارت بهداشت، سهامدار یک بیمارستان خصوصی باشد، آیا با تخلفات آن بیمارستان برخورد میکند و حامی و حافظ حقوق بیماران خواهد بود؟
یا اگر یک وزیر یا معاون وزیر یا مدیرکل در وزارت صنعت، سهامدار پتروشیمی و معدن و خودروسازی باشد چطور؟ آیا پتروشیمیها و معادن را ملزم به شفافسازی عملیات مالی و تجاریشان خواهد کرد؟ آیا بهمنظور افزایش رقابت در صنعت خودرو، تعرفهها را بهصورت تدریجی کاهش خواهد داد؟
یا اگر یک معاون یا مدیرکل بانک مرکزی، وام کلانی از یکی از بانکها دریافت کرده باشد یا سهامدار یک بانک خصوصی باشد چطور؟ آیا در صورت تخلف، قوانین و مقررات را بهطور کامل در مورد آن بانک اجرا میکند؟ آیا پیگیر شفافسازی صورتهای مالی بانکها خواهد بود؟
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:
اصل یکصد و چهل و یکم: رئیسجمهور، معاونان رئیسجمهور، وزیران و کارمندان دولت نمیتوانند بیش از یک شغل دولتی داشته باشند و داشتن هر نوع شغل دیگر در مؤسساتی که تمام یا قسمتی از سرمایه آن متعلق به دولت یا مؤسسات عمومی است و نمایندگی مجلس شورای اسلامی و وکالت دادگستری و مشاوره حقوقی و نیز ریاست و مدیریت عامل یا عضویت در هیئتمدیره انواع مختلف شرکتهای خصوصی، جز شرکتهای تعاونی ادارات و مؤسسات برای آنان ممنوع است. سمتهای آموزشی در دانشگاهها و مؤسسات تحقیقاتی از این، حکم مستثنی است.
آیا بهراستی در حال حاضر در کشور ما به این اصل عمل میشود؟ آیا اصلاً ابزاری داریم برای تشخیص اینکه آیا به این اصل عمل میشود یا خیر؟ سایر کشورها هم این مشکلات را دارند؟ آنها چطور مسئله را حل کردهاند؟ آیا در سایر کشورها، افراد اخلاقیتر و باتقواتر و میهندوستتر از ما، مدیر و وزیر هستند؟
ما بهعنوان مردم یا کارشناسان چه کنیم و چه بخواهیم؟ اگر دیدیم داور خطای حریف را نگرفت، به نشانه اعتراض فریاد بزنیم؟ اگر ناعادلانه به نفع حریف پنالتی گرفت، بریزیم درون زمین؟ اگر بازی را باختیم، غصه بخوریم و به داور فحش بدهیم؟ یا پیش از شروع بازی حواسمان باشد که چه کسی داور شده؟ یا از سازمان لیگ بخواهیم تا همه قراردادها را کاملاً شفاف در اختیار همگان قرار دهد؟
اگر ما رفتارها و خواستههای خودمان از دولتهایمان را اصلاح میکردیم، بسیاری از مشکلات بهطور ریشهای حل میشد. البته شاید ما مردم هم، خودمان داور بازی دیگری هستیم و با یکی از طرفین مسابقه قرارداد بستهایم… .