برنامههای در حال انجام, حوزه های تخصصی, دیدگاه تخصصی, محصولات, مطالعات سیاسی و بینالملل, میزهای منطقهای
دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا روز چهارشنبه ۶ دسامبر قانون سال ۱۹۹۵ کنگره آمریکا درباره انتقال سفارت این کشور از تلآویو به بیتالمقدس را اجرا کرد و ضمن اعلام به رسمیت شناختن این شهر بهعنوان پایتخت رژیم صهیونیستی از وزارت خارجه آمریکا خواست که مقدمات انتقال سفارت را فراهم کند. این تصمیم با مخالفتها و اعتراضات گستردهای در سطح بینالمللی و منطقهای مواجه شد. جمهوری اسلامی ایران نیز بهعنوان یکی از اصلی-ترین مدافعان و حامیان همیشگی فلسطین بهشدت نسبت به تصمیم دونالد ترامپ برای انتقال سفارت آمریکا در اسرائیل از تلآویو به بیتالمقدس اعتراض کرد. رهبر جمهوری اسلامی ایران این اقدام را نشانه عجز و ضعف رژیم صهیونیستی و آمریکا دانست و آقای روحانی رئیسجمهوری ایران ضمن غیرقانونی دانستن تصمیم ترامپ از همه مسلمانان خواست که برای مقابله با این اقدام متحد شوند. مخالفت جمهوری اسلامی ایران با این اقدام دولت آمریکا در راستای سیاست اصولی و ثابت حمایت از فلسطین صورت میگیرد و طبیعتاً ایران با همکاری سایر دولتهای اسلامی و با حمایت از جنبش مقاومت فلسطین تمام تلاش خود را برای مبارزه با این اقدام به کار خواهد بست. اما سؤالی که مطرح میشود این است که با توجه به شرایط کنونی و روند تحولات جاری در منطقه، این تصمیم ترامپ چه پیامدهایی برای جمهوری اسلامی ایران و سیاستها، منافع و متحدان آن در منطقه خواهد داشت؟
فرصتها:
با توجه به روند تحولات و اوضاع منطقه پیش از اعلام تصمیم ترامپ، به نظر میرسد که این اقدام وی در کوتاهمدت به نفع جمهوری اسلامی ایران بوده و درواقع دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا با این اقدام خود بهصورت ناخواسته مسیر تحولات منطقه را به سود ایران تغییر داده است. اما درصورتیکه دولت آمریکا بتواند از این طریق یک الگوی توافق و صلح پایدار بین فلسطین و اسرائیل ایجاد کند، تبدیل به چالشی برای منافع ایران در بلندمدت خواهد شد.
دونالد ترامپ از زمان روی کار آمدن خود هماهنگ و همصدا با نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل سیاست ایرانهراسی را در صدر اولویتهای خود در منطقه قرار داده است تا از یکسو ایران را از مزایای برجام محروم کند و از سوی دیگر مانع نفوذ روزافزون ایران در منطقه شود. در این راستا، آنها ضمن اعمال تحریمهایی بر ضد ایران و حزبالله تلاش زیادی برای محدود کردن ایران در عراق و سوریه و تحتفشار قرار دادن حزبالله انجام دادهاند. درواقع، آنها تلاش کرده-اند تا ایران و نفوذ این کشور را به مسئله اصلی در منطقه تبدیل کنند. اما با این اقدام ترامپ، سیاست مذکور عملاً خنثیشده و برعکس این اسرائیل است که بار دیگر بهعنوان مشکل اصلی در منطقه مطرحشده است و مسئله فلسطین میتواند بار دیگر به صدر اولویتها و دغدغههای کشورهای مسلمان و منطقه بازگردد. در مهمترین اقدام صورت گرفته در این زمینه سازمان همکاری اسلامی یک هفته پس از تصمیم ترامپ در ترکیه نشست اضطراری برقرار کرد و با صدور بیانیهای ضمن محکوم کردن اقدام آمریکا قدس شرقی را پایتخت فلسطین معرفی و از همه کشورها خواست که آن را به رسمیت بشناسند. همزمان افکار عمومی جهان اسلام و منطقه نیز بار دیگر مسئله فلسطین را در صدر توجهات و حساسیتهای خود قرار داده است.
از سوی دیگر، در طی سالهای اخیر با خارج شدن مسئله فلسطین از دستور کار دولتهای عربستان، اردن و مصر و درنتیجه تبلیغات و تحریکات رژیم صهیونیستی مقابله با ایران تبدیل به اولویت اصلی دولتهای عربی شده بود. درنتیجه، اتحادی روزافزون بین اسرائیل و این کشورها علیه ایران در حال شکلگیری بود و روزبهروز ابعاد و نشانههای آن علنیتر میشد تا جایی که در هفتهها و ماههای اخیر مقامات دو طرف از لزوم برقراری روابط دیپلماتیک و تقویت همکاریها برای مقابله با ایران سخن میگفتند. این مسئله همواره توسط دولت آمریکا بهویژه در دوره ترامپ و با محوریت جرارد کوشنر داماد وی پیگیری و حمایت میشد. انعقاد توافق صلح بین فلسطین و اسرائیل آخرین قطعهای این پازل بود که در ماههای اخیر دولت ترامپ برای تحقق آن فشار زیادی به عربستان وارد ساخت تا با استفاده از نفوذ خود طرفهای فلسطینی را بهپای میز مذاکره و قبول توافق بکشاند.
با تحقق این مسئله، تمام موانع برای همکاری علنی اسرائیل و دولتهای عربی و اتحاد آنان بر ضد ایران از بین میرفت. اما اقدام اخیر ترامپ تمام تلاشهای صورت گرفته در این زمینه را خنثی کرد و دورنمای تحقق توافق صلح در آینده نزدیک را از بین برد. با توجه به برانگیخته شدن احساسات مسلمانان و توجه افکار عمومی مردم این کشورها به تصمیم ترامپ، آنها دیگر نمیتوانند بهراحتی از نزدیک شدن به اسرائیل و لزوم اتحاد با آن برای مقابله با ایران سخن بگویند. برعکس، رهبران این دولتها در تنگنا قرارگرفته و برای حفظ مشروعیت خود ناگزیر هستند که مواضع سختتری نسبت به گذشته در مقابل آمریکا و اسرائیل اتخاذ کنند. بهویژه که بهخوبی میدانند رقبای منطقهای آنها یعنی ایران، قطر و ترکیه تمایل و توان لازم برای بهرهگیری از فرصت و تحریک افکار عمومی علیه آنان را خواهند داشت. درنتیجه، تصمیم ترامپ، اتحاد در حال شکلگیری و عملیاتی شدن برخی دولتهای عربی و اسرائیل علیه ایران را با چالش مواجه کرده و دولتهای عربی دیگر نمیتوانند بهراحتی گذشته در این راستا اقدام کنند.
چالشها:
به نظر میرسد تصمیم دونالد ترامپ برای انتقال سفارت در راستای تلاشهای دولت او برای تحقق صلح بین فلسطین و اسرائیل صورت گرفته است. اما برخلاف روسای جمهوری قبلی آمریکا او تصور میکند که این کار باید مقدمه رسیدن به توافق باشد نه آخرین اقدامی که آمریکا در این راستا انجام میدهد. هرچند تردیدهای جدی در این زمینه وجود دارد و غالب تحلیلگران معتقدند که ترامپ با این اقدام امکان رسیدن به توافق را از بین برده است و موقعیت آمریکا را بهعنوان بازیگر بیطرف در این زمینه به چالش کشیده است اما توجه به تجربیات گذشته و روند تحولات مناقشه اعراب/فلسطین با رژیم صهیونیستی بیانگر این است که بعید نیست این مسیر به توافق صلحی تحمیلی با تحقق حداقل خواسته فلسطینیها منجر شود. از آغاز منازعه، اسرائیل همواره تلاش کرده است تا با تغییر تحولات میدانی به سود خود بهمرور فلسطین و سایر بازیگران و جامعه بینالمللی را وادار به پذیرش واقعیتهای موجود بکند. در هفتهها و ماههای آینده نیز شاهد تلاش اسرائیل برای جلب موافقت سایر کشورها جهت انتقال سفارت خود به بیتالمقدس خواهیم بود؛ مسئلهای که هفته گذشته هم از سوی دو کشور اروپای شرقی عضو اتحادیه اروپا یعنی مجارستان و رومانی مطرح شد و آنها ضمن وتو کردن قطعنامه اتحادیه اروپا در مخالفت با این تصمیم ترامپ، اعلام کردند که احتمالاً از این اقدام دولت آمریکا پیروی خواهند کرد.
نتیجهگیری:
ترامپ با این تصمیم خود ناخواسته آمریکا را در منطقه و جهان بیشازپیش منزوی، ادعای آمریکای در بیطرفی در خصوص موضوع فلسطین را نفی و ضربهای مهلکی به سیاستهای پیشین خود و متحدانش در ضدیت با ایران وارد آورده است. با تقویت احتمال شکلگیری انتفاضه سوم فلسطینیها و اتحاد و همبستگی مسلمانان در حمایت از آنها، این روند تشدید و توجهات منطقهای و جهانی بیش از گذشته از ایران بهسوی فلسطین سوق خواهد یافت. جمهوری اسلامی ایران باید از یکسو با هماهنگی و همکاری دولتها، افراد، نهادها و گروههای مسلمانی که حساسیت بیشتری در این زمینه دارند، به رایزنی در سطح بینالمللی و جلوگیری از تکرار اقدام مشابه آمریکا توسط سایر دولتها بپردازد. از سوی دیگر، آمریکا و اسرائیل به همراه عربستان در آینده تلاش خواهند کرد تا بار دیگر ایرانهراسی و لزوم مقابله با ایران به مسئله محوری منطقه تبدیل شود. راهبرد مفید و مؤثر برای جمهوری اسلامی ایران مقابله با این سیاست و جلوگیری از شکلگیری ایرانهراسی در منطقه و جهان است. دشمنان ایران ناخواسته با اقدامات نسنجیده موجب انزوای خود شدهاند؛ باید این فرصت را درک و متناسب با آن اقدام کرد. مسئله اصلی جهان اسلام مسئله قدس است؛ جهان اسلام باید یکپارچه از مردم فلسطین و قدس شریف دفاع کند. به نظر میرسد وحدت جهان اسلام مهمتر از آن است که کدام کشور پرچمدار مبارزه با این ظلم باشد. جمهوری اسلامی ایران میتواند به همراه سایر کشورهای مسلمان از منافع فلسطینیان و بیتالمقدس دفاع نماید؛ اجتناب از تکروی و تندروی شرط موفقیت در وضعیت جدید منطقه است.