انتخابات برنامه محور یا شعار محور؟

انتخابات برنامه محور یا شعار محور؟


سیاست گذاری اقتصاد



در یک دوره چهارساله با انقلابی اقتصادی درآمد کشور را دو و نیم برابر افزایش می‌دهم، ۵ میلیون شغل ایجاد کنم و … . یارانه سه دهک اول جامعه را تا سه برابر افزایش می‌دهم. با ایجاد سالی ۱٫۵ میلیون شغل می‌توان بحران بی‌کاری را از بین برد و …

در دروس مدیریت و برنامه‌ریزی، پس از تعریف هدف یا همان چه چیز (What) به توضیح سیاست یا همان چگونگی (how) می‌پردازند. یعنی پس از مشخص شدن هدف، بایستی مسیر رسیدن به آن تعریف گردد. تا این لحظه، اکثر نامزدهای انتخابات با بیان وعده‌های ریزودرشت در حال جلب نظر مردم هستند. اما کمتر به چگونگی عمل به وعده‌ها اشاره می‌کنند.

برای مثال در مورد اشتغال، دولت دو رویکرد کلی می‌تواند داشته باشد. اول اینکه با بهبود فضای کسب‌وکار و جلب سرمایه‌گذاری خارجی، رونق اقتصادی ایجاد کند تا بخش خصوصی فعال‌شده و زمینه افزایش اشتغال فراهم شود. رویکرد دیگر که کمتر مورد وفاق نخبگان است، سرمایه‌گذاری گسترده دولت در زیرساخت‌ها و همچنین بخش‌های اقتصادی منتخب است تا منجر به رونق و اشتغال‌زایی گردد. در رویکرد نوع دوم نیاز است که دولت خود را به‌اندازه بودجه محدود نکند و به عبارتی بیش از درآمد هزینه نماید. زمانی که نامزدهای ریاست جمهوری وعده ایجاد اشتغال را می‌دهند، بایستی مشخص کنند که چگونه می‌خواهند به وعده‌هایشان عمل کنند (لطفاً گول مدیریت خوب و قوی و برنامه تدوین‌شده دارم را نخورید، این جواب چگونگی نیست!).

سه برابر کردن یارانه سه دهک پایینی، با چند مشکل سیاستی روبرو است، اولاً بایستی توضیح داده شود منابع آن از کجا می‌آید، دوما مکانیزم شناسایی سه دهک پایینی چیست و از همه مهم‌تر نظام رفاهی کشور چه نسبتی با این مسئله دارد. به‌عبارت‌دیگر تا چه زمانی می‌توان به سه دهک پایینی جامعه یارانه نقدی داد و چه برنامه‌های دیگری برای بهبود وضعیت آن‌ها در نظر گرفته‌شده است.

عدم توجه به چگونگی یا سطح سیاستی وعده‌ها، در دیگر وعده‌های انتخاباتی نیز مشهود است. تا زمانی که نامزدها چگونگی عمل به وعده‌هایشان را مشخص نکرده‌اند نبایستی به آن‌ها اعتماد کرد. چراکه اولاً مشخص نیست اصلاً برای تحقق بخشیدن به اهداف و وعده‌هایشان، برنامه‌ای دارند یا ندارند؛ دوما سیاست‌های نامزدها به بوته نقد کارشناسان و مردم گذاشته نمی‌شود و از همه مهم‌تر، اگر نامزدی صرفاً با وعده بدون برنامه، برنده انتخابات شود، امکان دارد از روش‌های غیرمنطقی و خطرناکی برای عمل به وعده‌هایش استفاده کند.

به نظر می‌رسد ایجاد فضای مطالبه گری سیاستی (و نه سیاسی) از نامزدها، سطح انتخابات را از یک کارزار وعده‌ووعیدهای هیجان‌انگیز به یک رقابت تخصصی و برنامه محور تغییر می‌دهد.

اگر نامزدی وعده‌ووعیدهای جذاب و هیجان‌انگیز داد، لطفاً این سؤال فراموش نشود؛ چگونه؟!