بیتردید هر پدیدهای جدیدی در عرصه تکنولوژی ابعاد مثبت و منفی در زمینههای گوناگون خواهد داشت. ازاینرو پس از ظهور هر پدیدهای و پیش از فراگیری آن لازم است با آن آشنا شده و وجوه مختلف آن را، مورد ارزیابی قرار داد تا بتوان به سیاستگذاری کارآمد و اثربخش در خصوص آن پرداخت. آنچه در این گزارش حائز اهمیت است، نگاه گذرا و کلی در ارتباط با قابلیت جدید اینستاگرام به نام تلویزیون اینترنتی اینستاگرام IGTV است. تلویزیونهای اینترنتی پدیدههای جدیدی نیستند، اما هر فناوری جدیدی میتواند قابلیتهایی افزون بر موارد مشابه داشته و درنتیجه اثربخشی و کارکردی متفاوتی به همراه داشته باشد، ازاینرو در این گزارش سعی شده است ابتدا به تعریفی از IGTV پرداخته و مزیت آن را نسبت به پدیدهای مشابه ازنظر بگذرانیم و با توجه به ویژگیهای عنوانشده، پیشبینی از میزان استقبال آن ارائه داده و درنهایت به چالشهایی که این قابلیت در عرصه تنظیمگری رسانه کشورها بهخصوص کشور ایران با توجه به ساختار رسانهای آن پرداخت.
IGTV چیست؟در ۳۰ خرداد ۹۷ مدیر اجرایی اینستاگرام خبر از یک تغییر و افزوده شدن قابلیتی جدید در پلت فرم این شبکه اجتماعی با نام IGTV داد. این قابلیت عبارت است از ویدئوهای بلندمدت عمومی، درواقع این سرویس امکان آپلود ویدئو تا یک ساعت بر بستر اینستاگرام را فراهم میآورد درحالیکه محدودیت قبلی اینستاگرام برای ارسال ویدئو یک دقیقه بود. کوین سیستروم مدیر اجرایی اینستاگرام در خصوص IGTV میگوید: این سرویس ویدئویی ساده و باکیفیت است و با اولویت دادن به تلفن همراه طراحی شده است. به این معنا که برای اولین بار ویدئوها در فرمت عمودی گرفته میشود برخلاف جهت معمول افقی که در تلویزیونها و ویدئوهای دیگر در نظر گرفته میشد. IGTV هم یک اپلیکشن مجزا و هم ویژگی اضافهشده به اپلیکیشن اینستاگرام است.
IGTV و ویدئوهای عمودیاینستاگرام در قابلیت جدید خود با نام IGTV تأکید روی عمودی بودن تصویر دارد، البته این عمودی بودن صرفاً در تضاد با قاب مرسوم افقی تلویزیون و سینما نیست، بلکه ابعاد وسیعتری دارد. IGTV این امکان را به کاربر میدهد که تا سقف یک ساعت ویدئو بارگذاری کند اما این فقط به معنی افزایش طول مدتزمان ویدئوهای قابل پخش در اینستاگرام نیست، بلکه قالبهای جدید محتوایی در این پلتفرم قابلیت پخش دارند مثل برنامههای تحلیلی علمی و خبری، مستندها و فیلمهای زیر یک ساعت و موارد دیگر، اما نکته جالبتوجه تفاوت جدیدی است که پلتفرم IGTV ایجاد کرده، یعنی عمودی بودن تصویر. برنامههایی که ضبط سنتی دارند از قاب افقی استفاده میکنند و قاب عمودی مخصوص دوربینهای گوشی است، درواقع اینستاگرام در حال گسترش و توسعه تلویزیون اینترنتی هست، اما نه تلویزیون اینترنتی که محتوای رسمی توزیع میکند، نه، بلکه محتوایی که توسط کاربر و با دوربین گوشی او گرفته میشود و صدابردار و تصویربردار و عوامل تولید حرفهای در آن نقشی ندارند، کارگردان و تهیهکنندهاش کاربر است اما نظام توزیع محتواهای مرسوم قبلی را دارد. با ورود به صفحه IGTV یک فیلم خودبهخود در حال پخش است و منتظر اجازه کاربر نمیماند، این امکان و امکانات دیگر تصویری مثل نشان دادن برفک و غیره، مواردی است که کاربر را تشویق میکند تا موقع استفاده از IGTV احساس کند از تلویزیون استفاده میکند با این تفاوت که حالا محتواها عمودی و تولید کاربران است.
درنتیجه توسعه تلویزیون بر بستر گوشیهای هوشمند، نوعی نهادینهسازی IGTV در میان کاربران است. دسترسی آسان و امکان ضبط ویدئو با گوشی همراه انگیزه بیشتری برای کاربران است که از این قابلیت در لحظات مختلف خود استفاده کرده و از سویی دیگر سهولت دسترسی برای تماشای ویدئوهای موردنظر، زمینه لازم برای افزایش زمان استفاده کاربران از اینستاگرام را فراهم میکند. هرچه زمان حضور کاربران در استفاده از اپلیکیشنی افزایش یابد، اپلیکیشن قابلیت اثربخشی بیشتری بر وجوه مختلف زندگی کاربران خواهد شد. چراکه تکنولوژی و فناوریهای اینچنینی و شبکههای اجتماعی فارغ از ابعاد فنی خود، تولیدکننده و عرضهکننده سبک زندگی و فرهنگ اجتماعی و اقتصادی جدیدی هستند. بنابراین اضافه شدن IGTV در اینستاگرام میتواند بستری مناسبی برای افزایش قابلیت جامعهپذیری و هنجار سازی این اپلیکیشن باشد.
مزیت رقابتی IGTVاما در بازار رقابتی پلتفرمهای اجتماعی، IGTV رقبایی دارد که میباید سهم خود را در بازار از آنها بستاند. این سرویس میتواند یوتیوب و اسنپچت را به چالش بکشد. البته مدیر اینستاگرام دراینباره میگوید که IGTV بیشتر از یوتیوب «درگیر کننده» است و بیشتر با «احساسات کاربر درگیر» میشود. IGTV هم بهصورت یک اپلیکیشن مجزا و هم بهعنوان بخشی از سرویس قبلی اینستاگرام در دسترس قرار دارد.
تلویزیون اینترنتی اینستاگرام قابلیت این را دارد تا در درازمدت در بازار رقابت با نمونههای مشابه چون یوتیوب و اسنپچت گوی سبقت را برباید. یکی از مزیتهای رقابتی IGTV حجم زیاد کاربران اینستاگرام و همچنین درجه بالاتر اجتماعی بودن این اپلیکیشن است. کاربران اینستاگرام بهمراتب بیشتر از کاربران شبکههای مشابه درگیر اپلیکیشن هستند، درنتیجه حس همبستگی بالاتری در آن وجود دارد؛ درنتیجه ترکیب این پشتوانه اجتماعی با قابلیت فنی پخش عمومی، افزایش زمان ویدئو و گوشی-محور بودن این اپلیکیشن، مزیت رقابتی آن در برابر سایر پلت فرم-های مشابه خواهد بود. بهنوعی تلویزیون اینترنتی اینستاگرام، یک تلویزیون اجتماعی است که بر بستر یک شبکه اجتماعی شکل گرفته است.
در حال حاضر قابلیت انجام تبلیغات مانند یوتیوب در IGTV وجود ندارد ولی احتمال اینکه در آینده به آن اضافه شود زیاد است. بهعبارتدیگر تولیدکنندگان محتوا در حال حاضر هزینهای از بابت تبلیغات مشارکتی با اینستاگرام دریافت نمیکنند زیرا هنوز تبلیغات مشارکتی آن راهاندازی نشده است.
اصلیترین ویژگی IGTV نسبت به ورژنهای قبلی اینستاگرام، قابلیت آپلود ویدئوهای طولانیتر است. ویدئوهای طولانیتر به معنای این است که کاربران زمان بیشتری را در اپلیکیشن سپری خواهند کرد و این مسئله نیز معنای پول بیشتر از تبلیغات است. باوجود یک میلیارد کاربر اینستاگرام، IGTV میتواند یک نرمافزار محبوب برای سازندگان محتوا باشد که از طریق آن درآمد کسب کنند. از سوی دیگر IGTV این قابلیت را دارد که بهصورت کانالهای متعدد و متنوع در فضای اینستاگرام درآید بهعبارتدیگر هر فرد با فالوورهای بالا بهعنوان یک کانال تلویزیونی در بستر فضای مجازی تبدیل میشود که مخاطبانی برای خود خواهد داشت.
در بازه زمانی که خانوادهها و خصوصاً نوجوانها از دیدن تلویزیون رویگردان میشوند و رژیم مصرف رسانهای آنها به سمت استفاده از برودبند حرکت میکند، IGTV میتواند بهعنوان تلویزیون موبایلی، جای تلویزیونهای معمول را بگیرد و یا حداقل سهم آن را در رژیم مصرف رسانهای کاربران کاهش دهد.
یوتیوب ممکن است برای همیشه محل بزرگتری برای ذخیره محتوا باشد ولی بر اساس نحوه ارتباط با منتشرکنندگان محتوا، اینستاگرام میتواند یک محل قابلاعتماد برای دیدن ویدئوها در یک صفحه کوچک موبایل باشد.
کسب درآمد مالی IGTVبر اساس تحقیقات انجامشده در سهماهه اول سال ۲۰۱۸ بیش از ۵۸ درصد ویدئوها بر روی بستر تلفن همراه دیده میشود که این میزان ۲۲ درصد بیشتر از یک سال گذشته است.
تحقیقات در انگلیس نشان میدهد که در سال گذشته میانگین پرداختی، برندها و شرکتها به اینفلوئنسرها (افراد با فالوور زیاد که اقدام به تبلیغات میکنند) از ۶۰ هزار پوند به ازای هر پست بوده است که این رقم در صنعت فشن و مد و زیبایی به ۹۳ هزار پوند به ازای هر پست میرسد. این ارقام نشاندهنده گردش مالی بسیار بالا و ظرفیت وسیع آن برای آینده دارد. بهگونهای که حتی میتواند درآمد تلویزیونهای سنتی و سایر بسترهای ارتباطی را با کاهش روبرو نماید. لذا در صورت عدم تدبیر مناسب از سوی رسانهها، میتواند مشکلات مالی عدیدهای را در برابر آنها قرار دهد.
طبق تحقیقات اخیر نوجوانان امروزه ۴۰ درصد بیشتر از تلویزیون با فضای مجازی مرتبطاند و این به معنای کاهش سهم تلویزیون در مصرف رسانهای نسل جدید و کاهش اثرگذاری آن در سالهای آینده است.
با توجه به این مسئله میتوان یکی از نتایج گسترش IGTV را مستحکم شدن ارتباطات افقی، بهواسطه افزایش آن در سبد مصرف رسانهای کاربران و متقابلاً کاهش ارتباطات عمودی از طریق رسانههای تلویزیونی برودکست دانست.
آیا IGTV با استقبال روبهرو خواهد شد؟بهبیاندیگر سؤال این است که آیا اساساً کاربران توانایی تولید محتوایی را دارند که کاربر را آنقدر مشتاق کند که تا سقف یک ساعت گوشی را در دست بگیرد و تصویر عمودی را که برخلاف سینما و تلویزیون در معنی عام (که شامل محتواهای افقی امثال یوتیوب نیز می IGTV شود) تمام قاب نگاهش را نمیپوشاند، مصرف کند یا خیر، چراکه رقابت محتوایی در IGTV خیلی سختتر از تلویزیون است. کاربر درصورتیکه از محتوا خوشش نیاید به کانال دیگر IGTV یا حتی اپلیکیشنهای دیگر موبایل مراجعه میکند و محتوا باید خیلی جذاب باشد تا کاربر را به خود جذب کند، ازاینرو در IGTV منطق بازار بیش از تلویزیون (به معنی عام) بر مصرف محتوا حکمران است و این بهطورکلی نشانگر سختی رقابت با ویدئوی افقی است هرچند اگر محتوایی قابلقبول واقع شود، بیشک محتوای بدیعی است.
از طرفی دیگر مصرف IGTV مثل مصرف تلویزیون مکانمند نیست، کاربر در هر مکانی که باشد فقط با در دست داشتن گوشی هوشمند خود قابلیت استفاده از IGTV را دارد و این در مقایسه با تلویزیون مزیت نسبی است.
از بعد فوکویی میتوان گفت تلویزیون افقی به توزیع قدرت عمودی و تلویزیون عمودی به توزیع قدرت افقی کمک میکند، حالا باید دید با توجه به این تفاوتهای بین ویدئوی افقی و عمودی، کدم یک سهم بیشتری از مصرف رسانهای را به خود اختصاص میدهد. افقی یا عمودی؟
آیا IGTV در ایران مورد استقبال قرار خواهد گرفت؟لورنزو کانتونی و استفانو تاردینی در کتاب خود «اینترنت» به نقل از برایان وینستون اصطلاحی را تحت عنوان «الزامات اجتماعی تقدمی» مطرح میکنند (تاردینی و کانتونی به نقل از وینستون، ۱۹۹۵: ۶۸ و وینستون، ۱۹۹۸: ۷-۵) این الزامات شتابدهندههایی هستند که موجب فراگیری یک نوآوری میشوند. الزامات مذکور «شامل ویژگیهای اقتصادی، اجتماعی، قانونی و سیاسی میشوند و از ۱) نیازهای شرکتها؛ ۲) نیازهای سایر فناوریها؛ ۳) اقدامات قانونگذارانه یا قانونی؛ و ۴) نیروهای اجتماعی بهصورت کلی، گرفته میشوند»(تاردینی و کانتونی به نقل از فیدلر، ۱۹۹۷: ۱۹). بهطور خلاصه میتوان وضعیت IGTV را در ایران ذیل این ۴ مورد بدین شکل بررسی کرد تا به این نتیجه رسید که آیا این فناوری مورد اقبال قرار میگیرد یا خیر:
۱- شرکتهای بینالمللی و خارج از مرزهای ایران و همچنین شرکتهای داخلی مسدود و محدود که دچار محدودیت در پخش محتوای خود هستند، از طریق این فناوری میتوانند بهراحتی به پخش محتوای خود دست یابند.
۲- با فراگیری تکنولوژیهای رسانهای دموکراتیک و تولید-مصرفکننده محور، این تکنولوژیها نیاز دارند تا از طریق فناوری جدیدی به گسترش قابلیتهای خود برای پاسخگویی به نیاز مخاطبان و همچنین نمود هر چه بیشتر اصول کلی خود (همچون دموکراسی و رساندن صدای حداقلها به گوش دیگران) اقدام کنند. این فناوری ازاینجهت میتواند قابلیتی به وجود آورد که به تعداد کاربران اینستاگرام، کارگردانها و گزارشگرهایی آماتور داشته باشیم. این مورد مخصوصاً ازآنجهت جلوه مینماید که در ایران رسانههای خصوصی یا چندان نیستند یا برای راهاندازی آنان، پیشزمینههای مختلفی موردنیاز است.
۳- درزمینهٔ اقدامات قانونگذارانه که خلأ قابلتشخیص در میان این چهار مورد است، به نظر نمیآید اقدام قانونگذارانهای در جهت برجستهسازی یا ضرورت سازی برای این فناوری صورت گیرد. غالباً اقدامات قانونگذارانه در این زمینه در ایران، جنبهٔ سلبی دارند. مشخصترین اقدام سلبی در این زمینه نیز همان فیلترینگ است که یا فراگیری را ناکام میکند و یا با توجه به شرایط ویژهای، برعکس موجب برجستهسازی مسئله میشود.
۴- این مورد اما بدیهیترین الزام است. درحالیکه در هر کشوری برای طی طریق تولیدکننده شدن باید مراحل و مدتزمان نسبتاً قابلتوجهی را گذراند، این فناوری میتواند سکوی پرش بسیاری از افراد که به حوزههایی چون تهیهکنندگی و کارگردانی (در حال حاضر فیلم کوتاه با توجه به محدودیت دهدقیقهای اینستاگرام)، گزارشگری و… علاقه دارند، باشد. همچنین در مواجهه با برخی اقدامات سلبی، این فناوری میتواند گزینهٔ بدیل نهایی نیز باشد. چندی پیش محمد شیروانی پس از عدم صدور مجوز برای فیلم خود، «لرزاننده چربی»، اقدام به پخش ۲۹ دقیقه از آن در قالبهای یکدقیقهای از صفحه اینستاگرام خود نمود. این فناوری ازاینجهت میتواند نقشی خنثیساز برای اقدامات قانونی سلبی اینچنینی باشد. هرچند در این مورد مسائلی چون هزینهٔ تولید و… نیز مطرح است و بهسادگی نمیتوان از آن عبور کرد.
درمجموع میتوان به این نکته اشاره کرد که در صورت عدم مواجههٔ سلبی از طرف افراد قانونگذار، این فناوری از پتانسیل بالایی برای فراگیری برخوردار است.
چالشهای IGTVبحث مهم در خصوص IGTV چالشهایی است که این اپلیکیشن در عرصه تنظیمگری رسانه ایجاد خواهد کرد. قابلیت اشتراکگذاری و بارگذاری ویدئو تا یک ساعت و دسترسی عمومی مردم میتواند عرصه تنظیمگری در خصوص محتوا و مجوز را با چالشهایی جدی خصوصاً در کشور ایران که رسانههای خصوصی پدیدهای عام و فراگیر نیستند، مواجه سازد. چگونگی نظارت بر محتوا و چگونگی اعطای مجوز به کانالهای ایجادشده بر بستر اینستاگرام از سؤالات اساسی در این حوزه خواهد بود. در حقیقت یکی از مهمترین تأثیرات IGTV در حوزه تنظیم گری در بستر فضای مجازی و در قالب VOD باشد. زیرا باوجود IGTV خیلی از سرویسدهندههای VOD میتوانند وارد آن شوند و عملاً در این فضا به کسب درآمد بدون مجوز رسمی و همچنین تنظیم گری حکومتها، بپردازند.
از طرفی دیگر برخی با افزایش دسترسی عموم به ابزار انتشار عمومی و برودکست مخالفاند و شأن برودکست را اجل از این میدانند که در دسترس همگان قرار گیرد، بهبیاندیگر هرکسی شایستگی دسترسی به انتشار عمومی محتوا را ازنظر سیاسی و فرهنگی و اخلاقی ندارد فلذا از این منظر پالایش محتوایی موجه و ضروری است، پالایشی که در شکل عام، توسط خود اینستاگرام و از طریق حذف محتوا و بن شدن کاربر و موارد دیگر اعمال میشود و در شکل اخص، توسط دولتها اعمال میشود. از بعد فنی، باید گفت محتوای IGTV هنوز رمزگذاری نشده و ازنظر نوع اتصال، با بقیه محتواهای منتشر در اینستاگرام بهراحتی قابلتفکیک و رصد است و فیلتر IGTV بهتنهایی ممکن است اما سؤال اصلی اینجاست که اصلاً آیا استقبال از این پلتفرم جدید در حدی هست که دولتها در راستای حفظ منافع و مصالح عمومی و دولتی، اقدام به پالایش این محتوا بکنند یا خیر.
درهرحال میتوان چند چالش جدی را بهطور خلاصه در مواجه با این قابلیت جدید اینستاگرام شناسایی کرد، چالشهایی که لزوماً همه آنها دارای ابعاد منفی نیستند بلکه میتوانند موجب رشد و توسعه سیاستها در بخش رسانههای جدید و حکمرانی رسانهای شوند:
نظریه نشر نوآوری در سال ۱۹۶۲ توسط اورت ام. راجرز دانشمند آمریکایی حوزه جامعهشناسی ارتباطات مطرح شد. بر اساس دیدگاه راجرز، نوآوری میتواند ایده، شیوه یا شئ تازه و بکری باشد یا اینکه برای مصرفکنندگان تازه جلوه کند. برخلاف اسم ظاهری نوآوری، نیازی نیست که نوآوری یک ایده بسیار تازه باشد؛ بلکه کافی است که ایده، شیوه یا شئای باشد که از دیدگاه افرادی که آن را میپذیرند، تازه و نو جلوه کند. از دیدگاه راجرز پذیرش فرایندی است که مصرفکننده آن را دنبال میکند و عبارت است از تصمیمگیری برای استفاده کامل از ایدهای جدید، به بهترین شکل ممکن.
بر اساس نظریه نشر نوآوری فرآیند پذیرش، برداشتی سنتی از فرآیند تصمیم نوآوری است که شامل ۵ مرحله است:
مسائل پیش روی دولت و ملت زمانی رخ میدهد که مصرفکنندگان در مرحله پذیرش، ایده را بهصورت کامل پذیرفته و نوآوری را ادامه دهند. در ادامه به برخی از مسائلی که ممکن است در مصرف نوآوری جدید که در اینجا IGTV مدنظر است، برای دولت و ملت به وجود آید اشاره میکنیم:
الف) اضافهبار اطلاعاتی: اضافهبار اطلاعاتی زمانی رخ میدهد که مقدار اطلاعات واردشده به مغز بیشتر از توانایی مغز برای پردازش آن است. یکی از رهاوردهای فناوری گسترش انتقال اطلاعاتی است که همه این اطلاعات، برای فرد ضروری نیست و این باعث میشود که اطلاعات مفید، شبهاطلاعات و اطلاعات زرد باهم
آمیخته شود و در انتها به فضای اشباع اطلاعاتی و دلزدگی از اطلاعات منجر شود.
ب) مسئله جایگزینی: حضور تلویزیونی جدید در اینستاگرام، برای دولت میتواند بحران جایگزینی را به همراه داشته باشد. درصورتیکه مردم در مرحله پذیرش، همه ابعاد نوآوری را بپذیرند و حتی به ادامه نوآوری بپردازند، فرایند جایگزینی صورت میپذیرد و درصورتیکه دولت نتواند در این فضای رقابتی، رفتاری درست را انجام دهد، مردم فناوری جدید را جایگزین فناوری قدیمی میکنند.
سؤالی اساسی که پیش روی دولت است این است که با ظهور فناوری جدید دولت باید چه رفتاری را دنبال کند که ضمن پذیرش نوآوری جدید، بتواند در این فضای رقابتی خود تنفس کند. پاسخ به این پرسش بر عهده نهاد تنظیمگر رسانهای است که باید ابعاد نوآوری جدید را بررسی کند و تصمیمی درست را در قبال آن اتخاذ کند. البته، راهحل ابتدایی و مناسب برای فرار از موضوع حذف نوآوری و جلوگیری از دسترسی به آن با انجام فیلترینگ است.
جمعبندیبا توجه به آنچه عنوان شد افزودن تلویزیون اینترنتی بر بستر اینستاگرام، در وهله نخست به افزایش رقابت میان این شبکه اجتماعی و سایر شبکهها و اپلیکیشنهای مشابه موجب خواهد شد. آنچه در اینجا برنده و بازنده رقابت را مشخص خواهد کرد میزان نوآوری و استقبال کاربران خواهد بود. گردش مالی و تبلیغاتی به سمت این اپلیکیشن به دلیل کاربران بالای اینستاگرام و اجتماعی بودن آن میتواند مزیت رقابتی مهمی برای آن در برابر دیگر شبکهها و پلت فرمها ایجاد کند.
از سویی دیگر IGTV چالش جدی برای رسانههای داخلی و دولتی خواهد بود چراکه الزامات قانونگذارانه و تنظیمگرانه در این حوزه را به پرسشهایی جدی مواجه خواهد ساخت و از سویی دیگر ازلحاظ اقتصادی و کسب درآمد مالی میتواند به رقابت با نمونههای مشابه و رسانههای ملی خصوصاً در ایران بپردازد. علاوه بر آن IGTV می-تواند قابلیت مبارزه با رسانههای اینترنتی را نیز داشته و درواقع این رسانهها را در برگیرد. چراکه ممکن است بسیاری از شبکهها و تلویزیونهای اینترنتی برای رهایی از مواردی چون کسب مجوز و دیگر الزامات قانونی شبکهها و کانالهای خود را بر بستر IGTV قرار دهند که این خود سرآغاز چالشهای حوزه تنظیمگری رسانه خواهد بود. باید توجه داشت که لزوماً افزایش رقابت دارای بعد منفی نیست ولی آنچه حائز اهمیت است نسبت ظهور این رسانههای جدید با حوزه تنظیمگری است.
منتشر شده در روزنامه صبح نو ۱۱ شهریور ۱۳۹۷