گزارش حکمرانی در عمل ۶: انتخابات ایرانی

گزارش حکمرانی در عمل ۶: انتخابات ایرانی


تنظیم گری , آرشیو اخبار
سال نشر : 1394/12/20



برنامه‌های انجام شده, حوزه های تخصصی, حکمرانی در عمل, حکمرانی در عمل گزارش, رویدادها, مشروعیت سیاسی, مطالعات سیاسی و بین‌الملل

گزارش حکمرانی در عمل ۶: انتخابات ایرانی 

این نشست با حضور دکتر ابراهیم محسنی، استاد دانشگاه تهران و مدیر مرکز پژوهش‌های افکار عمومی و تحولات اجتماعی دانشگاه تهران و دکتر رسول بابایی، کارشناس برندسازی و کمپین‌های انتخاباتی و مترجم کتاب «برندسازی نامزدهای انتخاباتی» برگزار شد.

در ابتدای جلسه  دکتر امامیان، رییس محترم اندیشکده، به وجوه بغرنج مسئله انتخابات اشاره کرد. ازنظر وی انتخابات نقش درستی در حکمرانی جامعه ندارد. ارتباط حوزه‌های politics (سیاست‌ورزی) و policy-making (سیاست‌گذاری) مشخص نیست. درنتیجه، انتخابات ایرانی بحرانی و بحران‌ساز شده است. مستند نشدن تجربه‌های انتخاباتی باعث شده است بلوغ انتخاباتی  طی فرآیندی علمی و مبتنی بر انباشت تجربه‌ها  صورت نگیرد و به همین دلیل برخی مشکلات چندین بار تکرار می شود. ایشان هدف از برگزاری چنین جلساتی را مستندسازی انتخابات فارغ از سویه های سیاسی و در راستاسس اهداف علمی و حرفه ای اندیشکده دانست.

پس از این توضیحات، دکتر محسنی تجربه‌های خویش درباره  نظرسنجی در حوزه مسائل سیاسی-اجتماعی ایران را بیان کرد و به درس‌ها و نکته‌هایی اشاره کرد که می‌توان از این تجربه‌ها فراگرفت. از نظر ایشان سال ۸۴ صنعت نظرسنجی به‌شدت لطمه خورد؛ بسیاری از تحلیل‌گران و سیاست‌مداران با رویکردی تهاجمی از ناکارآمدی این ابزار در ایران سخن می‌گفتند. درحالی‌که این ابزار، در بسیاری از کشورهای پیچیده آمریکای جنوبی و جنوب شرق آسیا پاسخگو بوده است؛ اصلا مسئله این بود که در نبود نظرسنجی، چه ابزار مطمئن و اتکاپذیر دیگری برای سیاست‌گذاری‌های سیاسی-اجتماعی داریم.

بررسی دکتر محسنی از نظرسنجی‌ها نشان می‌داد که نظرسنجی‌های سال ۸۴ عمدتا از ۳ منشا آسیب دیدند. نخست اینکه برخی نظرسنجی‌ها اصلا نظرسنجی نبود؛ بلکه گمانه‌زنی‌های دورهمی بود که تحت عنوان نظرسنجی پخش و منتشر می‌شد. آسیب دوم در زمینه نمونه‌گیری بود. نمونه نظرسنجی باید تعمیم‌پذیر باشد. اگر نمونه، تعمیم‌پذیر نباشد، نتیجه‌های نظرسنجی نه مربوط به کل جامعه بلکه مربوط به بخشی از جامعه است که نمونه نماینده آن است. آسیب سوم این بود که نظرسنجی‌هایی با دقت علمی، خوب سه هفته یا یک ماه پیش از انتخابات انجام شده بود ولی در زمان مناسب و به شکل درستی از آنها استفاده نشده بود. توضیح آنکه انتخابات آمریکا فرآیندی دو ساله دارد. در ایران این فرآیند یک ماه طول می‌کشد. درنتیجه،‌ تمام فرازونشیب‌هایی که در آمریکا طی دو سال رخ می‌دهد در ایران در ۱ماه رخ می‌دهد. بنابراین نتایج نظرسنجی یک ماه مانده به انتخابات، نتیجه انتخابات را نشان نمی‌دهد.

دکتر محسنی در ادامه نظرسنجی‌های سال ۸۸ را بررسی کرد: در انتخابات ۸۸ نتیجه کار ما نشان داد که نتیجه‌های نظرسنجی با نتیجه انتخابات مو نمی‌زند. ازنظر علمی، نتیجه کار ما نشان داد که در انتخابات ایرانی باید روزانه نظرسنجی کرد و نه بر اساس نتایج ایستای نظرسنجی، بلکه بر اساس روند یا نمودار پویای نظرسنجی‌ها نتیجه انتخابات را پیش‌بینی کرد. نظرسنجی ما نشان داد که احمدی‌نژاد در سال ۸۸ یک Uی کامل را تجربه کرد. کف U شب مناظره با موسوی بود. منتها پس از مناظره، آراء احمدی‌نژاد سیر صعودی گرفت.

رییس مرکز پژوهش‌های افکار عمومی و تحولات اجتماعی دانشگاه تهران سپس به بررسی انتخابات ۹۲ و مطالبات مردم در این انتخابات پرداخت: نظرسنجی‌ها به ما می‌گفت که مردم یا  جناب آقای دکتر روحانی را نمی‌شناختند یا ایشان را به توافق هسته‌ای سعدآباد می‌شناختند. ازاین‌رو، همه تلاش ایشان این بود که  بگوید رویکرد عاقلانه به مسئله هسته‌ای یعنی  مسیری که منجر به توافق سعدآباد شده است. مسئله اصلیِ مشخص‌کننده رای مردم این بود که آیا تحریم‌ها تقصیر ماست یا برای برنامه هسته‌ای کشور گریزناپذیر است؟ ۷۰درصد مردم تا روز مناظره سوم (۱۸ خرداد) باعث و بانی تحریم‌ها را زیاده‌خواهی طرف مقابل می‌دانستند. در مناظره آقای روحانی توانستند این مساله را به مردم ثابت کنند که هم می توان انپژی هسته ای داشت و هم اینکه تحریم نبود و پی از این مناظره بود که رای ایشان سیر صعودی خود را آغاز کرد.

ازنظر دکتر محسنی نظرسنجی‌های انتخابات مجلس دهم نشان می‌داد که مردم به شرایط کشور امیدوارند. ازاین‌رو به مجلسی رای می‌دهند که با دولت همراه باشد. نظرسنجی‌ها همچنین نشان می‌داد که احتمال لیستی رای دادن اصلاح‌طلبان دو برابر اصول‌گرایان بود. چرا که طرفداران جریان اصلاحات، جوان‌تر و آموزش‌پذیرترند.

پس از صحبتهای دکتر محسنی، دکتر بابایی انتخابات مجلس ۹۲ را از حیث کمپینها  بررسی کرد. ازنظر وی آنچه که بیشتر ارزش تحلیل دارد، آرای تهران است. چراکه آرای تهران معنا و صدای سیاسی پررنگ‌تر و بلندتری دارد. آراء تهران را می‌توان در سه سطح بررسی کرد: سطح کلان و درازمدت که ناظر به ساختارهاست؛ سطح میان‌مدت که ناظر به روندهاست؛ و سطح کوتاه‌مدت و خُرد.

از نظر مترجم کتاب «برندسازی نامزدهای انتخاباتی»، برند سیاسی اصول‌گرایان به دلیل پاره از مسائل تا اطلاع ثانوی از اعتبار افتاده است؛ ازاین‌رو، اصول‌گرایان تا زمان بازسازی برند سیاسی خود بازنده انتخابات‌اند. در سطح میان‌مدت صدای مخالفان دولت در مجلس بلند بود. ازاین‌رو مجلس اصول‌گرا به تقابل با دولت شناخته شد؛ و از آنجایی که مردم هنوز به دولت امید داشته و روند حرکتی آن را تایید می کنند طبیعی بوده است که جریان اصولگرا از طرف مردم پس زده شود. در سطح کوتاه‌مدت و خُرد هم باید به تجربه ناموفق کمپین‌های اصول‌گرایان و برعکس کمپین‌های موفق اصلاح‌طلبان (به‌ویژه به دلیل گسترش شبکه‌های مجازی مثل تلگرام) اشاره کرد.

در پایان نشست، کارشناسان محترم به پرسش‌های اعضای اندیشکده و مهمانان پاسخ دادند.