برنامههای در حال انجام, تنظیمگری رسانه, حوزه های تخصصی, حکمرانی در عمل, حکمرانی در عمل گزارش, حکمرانی رسانه, رویدادها
چهل و دومین جلسه از سلسله نشستهای حکمرانی در عمل اندیشکده مطالعات حاکمیت و سیاستگذاری با ارائه دکتر ابراهیم غلامپور برگزار شد. وی در حال نگارش رساله دکتری در رشته سیاستگذاری عمومی دانشگاه تهران و معاون دفتر مطالعات و دانش سینمایی سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و در این جلسه به تشریح وضعیت سینمای ایران پرداخت.
در ابتدای نشست آقای حمزه امیری، مدیر کارگروه رسانه اندیشکده مطالعات حاکمیت و سیاستگذاری، به تشریح اهداف، وظایف و چشمانداز کارگروه رسانه اندیشکده پرداخته و پسازآن آقای غلامپور نکات خود را پیرامون سینمای ایران بیان کرد.
دکتر غلامپور در ابتدا سینما را بهمثابه ساختاری توصیف کرد که در ارتباط متقابل با نظامهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی است؛ و صنعت سینما نیز ساختاری است که در پیوند با جامعه، سینماگران و دولت قرار دارد. پسازآن ایشان به تشریح وضعیت سینمای ایران پرداخت.
به بیان وی اگر معیار را در سینما میزان تولید فیلم قرار دهیم، در طی چهار دهه اخیر شاهد رشد سینمای ایران هستیم و بر این اساس سینمای ایران در جهان در جایگاه بیستم قرار دارد. وی افزود در سینمای ایران سه نوع مجوز در حوزه تولید فیلم وجود دارد. مجوز اول که تحت عنوان پروانه ساخت شناخته میشود، به معنای امکان تولید فیلم است؛ مجوز دوم نیز به مالکیت فیلم اختصاص دارد که از آن تعبیر به پروانه مالکیت میشود و درنهایت مجوز سوم که در ارتباط با حوزه پخش است پروانه نمایش نام دارد. وی افزود که بر اساس این تقسیمبندی میتوان مشاهده کرد که تعداد پروانههای نمایش در طی ده سال گذشته رشد داشته است؛ اما بااینحال مهمترین بخشی که در ساختار صنعت سینما به تولید و عرضه فیلم شکل میدهد، سالن سینما است. دکتر غلامپور پیرامون وضعیت سالنهای سینما و جمعیت سینما رو کشور اضافه کرد که در حال حاضر در کشور ۴۰۳ سالن سینمای فعال وجود دارد که ۱۴۳ سالن تنها در شهر تهران قرار دارد. همچنین در سال ۱۳۹۵، تعداد ۲۵ میلیون بلیت سینما فروختهشده است و درنتیجه در خوشبینانهترین حالت حدود ۵ میلیون نفر از جمعیت ۸۰ میلیونی کشور سینما رو هستند.
آقای غلامپور در بخش دوم ارائه خود به تشریح ساختارها و بازیگران موجود در میدان سینمای ایران پرداختند به بیان وی چهار نقش را در میان بازیگران ساختار سینمای ایران را میتوان از یکدیگر تفکیک کرد که این چهار نقش شامل سیاستگذار، حامی، ناظر و خالق میشود که در این میان دولت هم سیاستگذار و هم ناظر اصلی در کشور است و میتوان آن را بهعنوان مهمترین بازیگر در عرصه سینما شناسایی کرد. در این میان بازیگران دیگری همچون قوه قضاییه (دادسرای فرهنگ و رسانه) و قوه مقننه (کمیسیون فرهنگی) نیز در میدان سینما فعالیت می-کنند. همچنین وی نقش برخی نهادها و سازمانهای عمومی همچون سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان صداوسیما، سازمان هنری رسانهای اوج، بنیاد مستضعفان، بانکها و نهادهای خصوصی همچون شرکتهای تولید و پخش فیلم را در عرصه سینمای ایران را مهم ارزیابی کرد.
درنهایت دکتر غلامپور ضمن اشاره به این نکته که گردش اقتصادی در سینما تابع شرایط فرهنگی است به طرح سه مسئله پرداخت که میتواند بهعنوان موضوعات اصلی حوزه سیاست پژوهی در سینما موردتوجه سیاستپژوهان واقع شوند:
- در سطح ساختاری- صنعتی، سینما در ایران کاملاً دولتی است و صنعت در سینمای ایران شکل نگرفته و درنتیجه بخش خصوصی نتوانسته شکل بگیرد و بهتبع آن بخش خصوصی فعلی سینما توانایی دخالت در فرآیند سیاستگذاری را ندارد.
- در سطح اجرای سیاستها، بخش عمدهای از فیلمسازان سینمای ایران از دولت و سیاستهای کلی حاکمیت فاصلهدارند و بنابراین اجرای سیاستها در حوزه سینما با مشکل روبهرو است و اساساً برخی از فیلمسازان در چارچوب سازوکارهای رسمی دولت فعالیت نمیکنند
- و درنهایت در سطح سیاستها، بسیاری از سیاستهای فرهنگی کشور دارای پشتوانه نظری نیست و عمدتاً مجموعهای از دالها با پشتوانههای نظری گوناگون است که دلالت بر دال مرکزی واحدی ندارد که به این دلیل تناقضها و بحرانهای گوناگونی در عرصه فرهنگ ظهور میکند که بهموجب این پدیده گستره تأثیرگذاری سیاستگذاران در سینمای ایران محدود است.