عموماً وقتی درمورد مفهوم تنظیمگری و بهطور خاص تنظیمگری رسانه صحبت میشود، بحثها با مسائل تنظیمگری ایران، چالشهای اجرایی نهادهای تنظیمگر، ابزارهای تنظیمگری، مقررات، صدور مجوز و مواردی از این دست پی گرفته شده و نگاهی نسبتاً عملیاتی مدنظر قرار میگیرد. هرچند مباحث عمیق و گستردهای ذیل موارد یادشده مطرح میشود، مباحثی که یک لایه عقبتر از آنها هستند بهطور ضمنی کمتر موردتوجه قرار میگیرند. بهتر است با چند سؤال به روشنترشدن بحث کمک کنیم:
1. چرا دستگاههای ناظر و تنظیمگران حداقل در حوزۀ رسانه، رسالت و کارکرد اصلی خود را محصور در اعطای مجوز و ساماندهی ارائهدهندگان خدمات یا تدوین و ابلاغ دستورالعملهای موضوعی و نظارت بر مبنای آنها میدانند؟ آیا این موارد ابزارهای محوری تنظیمگری به حساب میآیند؟
درست است که صدور مجوز و تنظیم مقررات بهخودیخود بخش مهمی از کارکرد تنظیمگری به شمار میرود؛ اما اگر نگاه تکبعدیای به مفهوم و کارکرد نداشته باشیم، اینگونه مجوزدهی یا تنظیم مقررات خود کارکرد و دلیلی دارد که چندان به آن توجه نمیشود.
ادامه این گزارش را میتوانید از اینجا مطالعه کنید.