توضیحات
نظام مشاوره سیاستی:
رابطهی علم و قدرت همواره در کانون توجه علوم اجتماعی قرار داشته است. این رابطهی دوطرفه در معنایی محدودتر میان پژوهشهای علمی و نحوهی حکمرانی نظام سیاسی وجود دارد. بکارگیری دانش در حکمرانی و چگونگی اتصال پژوهشهای علمی به «سیاست» در بخشی از مطالعات «سیاستگذاری عمومی» بررسی میشود. افراد و نهادهای متعددی در شکل دادن به این پیوند نقش دارند. در عمل فضایی شبیه به بازار میان نظام حکمرانی، تولیدکنندگان دانش و عرصهی عمومی جامعه وجود دارد. در این فضا مجموعهای از ایدهها عرضه میشوند و مورد تقاضا قرار میگیرند. به ندرت تصمیمگیران از پژوهشهای علمی مستقیماً در سیاستگذاری بهره میبرند. در این میان بازیگران واسطی مثل مشاوران با استفاده از پژوهشها، توصیههای سیاستی را تهیه میکنند که قابلیت اجرایی دارند. این نقش در نهادهای مشورتی مختلفی مثل اندیشکدهها و مراکز پژوهشی نیز دنبال میشود. در مطالعات سیاستگذاری عمومی، این مجموعه از افراد و نهادها تحت عنوان «نظام مشورتی سیاستی» مورد مطالعه قرار گرفتهاند.
نهادهای مشاوره سیاستی در کشور، به تنهایی یک رسته خاص از سازمان ها را شکل دادهاند. این نهادها علی رغم مصرف بودجه و توان اثرگذاری بر سیاست های عمومی کمتر مورد توجه قرار میگیرند. از نمونه این نهادها میتوان به مرکز پژوهش های مجلس، مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری، مرکز بررسی های سیاسیو بین المللی وزارت امور خارجه و ... اشاره کرد. جدای از نهادهای دولتی دستکم 120 اندیشکده موجود در کشور نیز از جمله نهادهای غیردولتی و یا شبه دولتی هستند که کارویژه آنها اختصاصا با همین عنوان یعنی «مشاوره سیاستی» قابل توضیح است.
ایجاد ادبیات علمی و بومی برای مطالعه، ارزیابی و ارائه راهکارهای رو به جلو برای این شبکهی گسترده در کشور، یک ضرورت و نیاز علمی و آکادمیک است. انجام این مطالعه ارتباط مستقیم با افزایش ظرفیت حکمرانی در کشور دارد.
یکی از مسائل دیرینه کشور فراهمآوری زمینه مشارکت نخبگان و صاحبنظران در حکمرانی است. چنان که شعار بنیاد ملی نخبگان نیز در دوره هایی اختصاصا همین موضوع یعنی مشارکت نخبگان در حکمراتی بوده است.
پیداست که این مشارکت چیزی سوای استخدام رسمی است که هم دایره محدودی از نخبگان را شامل میشود و هم در گرداب بروکراسی، روحیه نخبگی و نوآوری آن را نابود میسازد. حل این چالش از طریق تثبیت مفهوم مشاوره سیاستی و ایجاد شبکهای از افراد و نهادهای ذیربط میسر خواهد بود.
مبتنی بر این مطالعات نظری و تهیه چارچوب مفهومی است که ترسیم نقشه شبکه واحدهای مشاوره سیاستی در کشور امکان پذیر میگردد. این نقشه، پایهای برای افزایش مشارکت شهروندان و پژوهشگران در اداره امور عمومی است. دستگاههای دولتی متکی به ترسیم چنین نقشهای میتوانند ظرفیت های مربوط به خود در حوزه عمومی را شناسایی کرده و ضمن برقراری ارتباط نظاممند، از توانمندیهای آن واحدها بهره برداری کنند.
میتوان گفت که این موضوع پژوهشی فاقد پیشینه بومی خاصی است. اینکه اکوسیستم مشاوره سیاستی در کشور و اجزای آن دقیقا در همین قاب یعنی واحدهای مشاوره سیاستی مورد تحلیل قرار بگیرند، سابقه پزوهشی برجستهای نداشته است.
ادبیات علمی جهانی این موضوع به بیانی از 1995 با آثار هالیگان آغاز شد. تا قبل از این مشاوره امری فردی تلقی میشد و به نوعی در حاشیه قرار داشت. هالیگان نگاه به این کنش در دامنه سیاستگذاری را توام با پیچیدگی ساخت. او فعالیت مشاوره را در قالب یک سیستم بازشناخت. با این حال از هالیگان تا مدتی رویکرد به مشاوره اگرچه پیشرفت هایی داشت منتها در قالب نهاد دیده میشد. در دو دهه اخیر نگاه به فعالیت مشاوره در قالب مفهوم «شبکه» قابل صورتبندی است.
در ایران، حکمرانی لااقل تا مرحله نگاه نهادی به مشاوره سیاستی جلو آمده است. از سالهای قبل انقلاب تا دو دهه بعد تکاپوهای موفقی برای ایجاد نهادهای تخصصی برای مشاوره سیاستی داشتهایم . با این حال این تجربهها اغلب تقلیدی بودند. اینک و در هنگام تسلط نگاه شبکهای به مشاوره سیاستی و افزایش پیچیدگی های آن، نگاه تقلیدی نیز راهگشا نیست. چه آنکه این نگاه تقلیدی اساسا نسبتی با نیازهای بومی و چارچوبهای زمینهای حکمرانی در ایران ندارد.
ایجاد ادبیات علمی و بومی برای مطالعه، ارزیابی و ارائه راهکارهای رو به جلو برای این شبکهی گسترده در کشور، یک ضرورت و نیاز علمی و آکادمیک است. انجام این مطالعه ارتباط مستقیم با افزایش ظرفیت حکمرانی در کشور دارد.
مبتنی بر این مطالعات نظری و تهیه چارچوب مفهومی است که ترسیم نقشه شبکه واحدهای مشاوره سیاستی در کشور امکان پذیر میگردد. این نقشه، پایهای برای افزایش مشارکت شهروندان و پژوهشگران در اداره امور عمومی است. دستگاههای دولتی متکی به ترسیم چنین نقشهای میتوانند ظرفیت های مربوط به خود در حوزه عمومی را شناسایی کرده و ضمن برقراری ارتباط نظاممند، از توانمندیهای آن واحدها بهره برداری کنند.
اهداف: ارزیابی ظرفیت نهادی نظام مشاوره سیاستی کشور
1. تهیه چارچوب ارزیابی توانمندی نهادهای مشاوره سیاستی
2. ارزیابی نهادهای دولتی دانشگاهی و اندیشکده ای مشاوره دهنده وآسیب شناسی آنها
3. ارایه دستورالعمل هایی برای ارتقا توانمندی مشاوره سیاستی در کشور
4. تهیه بسته سیاستی شکل دهی به اکوسیستم مشاوره سیاستی
5. ارایه راهنمای عمل اختصاصی بنیاد نخبگان جهت حمایت از موسسات سیاست پژوهی