برنامههای در حال انجام, حوزه های تخصصی, دیدگاه تخصصی, محصولات, مدیریت تصویر جمهوری اسلامی, مطالعات سیاسی و بینالملل
از زمان روی کار آمدن ترامپ، روابط فراآتلانتیکی با چالشهای زیادی مواجه شده است که تاکنون سابقه نداشته است. دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا اساس و مبنای این روابط را زیر سؤال برده و برخلاف روسای جمهور قبلی آمریکا اهمیت چندانی برای متحدان اروپایی خود قائل نیست. متوقف کردن مذاکرات مربوط به توافقنامه جامع تجارت و سرمایهگذاری فراآتلانتیکی (TTIP)، تهدید اروپاییها به عمل نکردن آمریکا به تعهدات خود در قالب ناتو در صورت نپرداختن سهم بیشتر از هزینههای دفاعی، خروج از موافقتنامه آب و هوایی پاریس و وضع تعرفههای تجاری بر کالاهای وارداتی از اروپا از مهمترین اقدامات ترامپ است که باعث افزایش نگرانی درباره آینده روابط فراآتلانتیکی شده است. اما یکی از مهمترین محورهای ثابت اختلاف دو طرف از زمان روی کار آمدن ترامپ، برجام و تهدید ترامپ به خروج از آن بوده است. درحالیکه اروپا آن را یک توافق خوب می-داند که باید حفظ شود، ترامپ آن را بدترین توافق تاریخ دانسته است. اگرچه آمریکا تاکنون از این توافق خارج نشده، اما در دو سوی آتلانتیک بیم آن میرود که اقدام یکجانبه آمریکا در این زمینه شکافها و اختلافات فراآتلانتیکی را دوچندان کند. به همین دلیل، چهار اندیشکده مطرح اروپایی و آمریکایی طرحی را پیشنهاد کرده-اند تا در صورت وقوع سناریوهای مختلف در رابطه با برجام، روابط فراآتلانتیکی کمترین آسیب را ببیند.
موسسه روابط بینالملل فرانسه (Institut français des relations internationales)، اندیشکده چتم هاوس بریتانیا (Chatham House)، موسسه آمریکایی رند (RAND Corporation) و موسسه آلمانی امور امنیتی و بینالمللی (German Institute for International and Security Affairs) در هفتههای اخیر طرح مشترکی را منتشر کردند که در آن راههایی برای تقویت همکاری و هماهنگی اروپا و آمریکا در قالب سناریوهای مختلف در رابطه با برجام پیشنهاد شده است.
گزینه نخست در این طرح، نگهداشتن آمریکا در توافق هستهای است. در چارچوب این گزینه توصیه میشود که آمریکا و اروپا همکاری و گفتگوهای خود را تقویت کنند، از دولت ترامپ خواسته میشود که از خواستههای حداکثری خود در رابطه با برجام صرفنظر کند و با این واقعیت کنار بیاید که بدون همراهی و همکاری اروپا نمی-تواند مسائل مختلف را با ایران حل کند و این کشور را تحتفشار قرار دهد. همزمان از اروپا خواسته میشود که ضمن اینکه نگرانیهای آمریکا را بیشتر جدی بگیرد، آمریکا را متقاعد کند که خروج یکجانبه این کشور از برجام به روابط فراآتلانتیکی آسیب میزند. در چارچوب این گزینه، توصیه میشود که برای حل مسائلی مانند “غروب برجام”، اروپا و آمریکا تلاش کنند که بحث محدودیتهای ایران و تداوم آن را در یک قالب کلیتر و کلانتر و در چارچوب معاهده منع گسترش (NPT) و اصول کلی در این زمینه پیگیری شود تا ضمن حل کردن این مشکل در رابطه با توافق هستهای، یک محدودیت کلی برای سایر دولتها و موارد مشابه در آینده نیز ایجاد شود. علاوه بر این، توصیه شده است که بهجای خروج آمریکا از توافق، با همکاری و هماهنگی دو طرف از سازوکارهای برجام یا ابهاماتی که در این توافق وجود دارد، برای طرح و پیگیری مسائل مدنظر آمریکا استفاده شود. بهطور مشخص، بند تی برجام (Section T) برای این هدف معرفی میشود. بر اساس این بند، آژانس بینالمللی انرژی اتمی باید تأیید کند ایران فعالیت مرتبط با توسعه سلاحهای هستهای انجام نمیدهد. این طرح توصیه میکند که اروپا و آمریکا برای پیگیری چنین هدفی یک گروه کاری مشترک ایجاد کنند. ایجاد یک چارچوب و کانال گفتگو و تبادلنظر برای مسائل امنیتی منطقه خلیجفارس، پیشنهاد دیگری در چارچوب گزینه نخست در رابطه با برجام است تا از طریق آن اروپا و آمریکا بتوانند رویکرد هماهنگتری در قبال مسائلی مانند سوریه، یمن و برنامه موشکی ایران اتخاذ کنند.
گزینه دوم که در این طرح مطرح شده، مدیریت خروج آمریکا از برجام ضمن حفظ این توافق است. ایده اساسی در قالب این گزینه، که از آن بهعنوان “خروج نرم آمریکا” از توافق یاد میشود، این است که آمریکا میتواند از توافق خارج شود و تحریمهای خود را بازگرداند اما مادامیکه ایران و سایر طرفهای توافق بخواهند در آن بمانند، میتوان و باید آن را ادامه داد. بر این اساس، اروپا باید از وضع “تحریمهای ثانویه” از سوی آمریکا جلوگیری کند. درواقع، آمریکا میتواند تحریمهای خود را برگرداند اما نباید به آنها جنبه فرا سرزمینی بدهد که برای سایر دولتها نیز الزامآور باشد. باید به شرکتها و بازیگران بخش خصوصی که با ایران تجارت میکنند تضمین داده شود که تحریمهای ثانویه علیه آنها اعمال نمیشود تا به این طریق ایران نیز به بهرهمندی از مزایای اقتصادی توافق امیدوار و همچنان به ماندن در آن متقاعد شود.
در پایان این طرح آمده است که در صورت خروج یکجانبه آمریکا از توافق، احتمالاً اروپاییها به آن واکنش نشان خواهند داد و در مقابل تحریمهای وضعشده از سوی آمریکا که شرکتهای اروپایی را هدف قرار دهد، اقدام متقابل انجام دهند. نویسندگان نتیجه میگیرند که در صورت ماندن آمریکا در توافق، امکان و ظرفیت بیشتری برای همکاری دو طرف و اقدام مشترک در رابطه با ایران وجود دارد. اما حتی اگر قرار بر خروج آمریکا از توافق باشد، یک خروج مدیریتشده که درباره آن بین اروپا و آمریکا مذاکره و هماهنگی صورت گرفته باشد، امکان حفظ توافق و پرداختن به سایر مسائل منطقهای و بهطورکلی تقویت همکاریهای فراآتلانتیکی را افزایش میدهد.
لینک مقاله:
Saving Transatlantic Cooperation and the Iran Nuclear Deal