با توجه به اینکه یکی از چالشهای مطرح در ادبیات تنظیمگری تسخیر نهادهای تنظیمگر و مقرراتگذار توسط گروههای ذینفع است، به نظر میرسد تجمیع تمام زنجیره بخش بیمه در وزارتخانه امکان سوءاستفاده از این ظرفیت را بهطور خاص در اختیار پزشکان قرار میدهد.
جهتدهی تقاضای خدمات سلامت به سمت ارضای حداکثری منافع پزشکان. در نظام سلامت حداقل چهار سطح تعارض منافع جدی وجود دارد:
– بین عرضهکنندگان خدمات سلامت (خصوصاً پزشکان) و گیرندگان آن (مردم)
– بین بخش پیشگیری و بخش درمان
– بین پزشکان و سایر بازیگران نظام سلامت
– بین تأمین مالی کنندگان خدمات درمان و دریافتکنندگان وجوه (ارائهدهندگان خدمات)
در حال حاضر، با توجه به تسخیر جایگاههای حساس نظام سلامت توسط پزشکان، عملاً تعارض منافع سه مورد اول به نفع آنها خاتمه یافته است و به دلیل اینکه بیمهها (خریدار خدمات درمان) در وزارت بهداشت نیستند، تنها مورد چهارم است که تا حدی از دستاندازی این وزارتخانه مصون مانده است.
پینوشت:
۱- ممکن است برخی انتقال بیمهها به وزارت بهداشت را به دلیل خاتمه دادن به اختلافات دو وزارتخانه رفاه و بهداشت، امری مثبت تلقی نمایند. در پاسخ باید گفت که تا مسئله تعارض منافع در سطوح سهگانه مورداشاره به نحوی عادلانه و کارآمد حل نشود، اختلاف و ناهماهنگی به قوت خود باقی خواهد ماند. اختلافات جدی معاونت پیشگیری و درمان وزارت بهداشت شاهدی بر این مدعاست.
۲- ممکن است برخی اینگونه بپندارند که انتقال بیمهها به وزارت بهداشت، باعث خواهد شد که این وزارتخانه بیشتر مراقب بیمهها بوده و سیاستهای درمان را با توجه بیشتری نسبت به محدودیتهای بودجهای وضع نماید. در پاسخ باید خاطرنشان کرد که تا هنگامیکه مشکل تسخیر تنظیمگری در وزارت بهداشت به نحوی منطقی و عادلانه حل نشود، بهاحتمالزیاد محدودیتهای بودجهای نیز در عمل بر سایر طرفهای درگیر در سه سطح اول تعارض منافع اعمال خواهد شد.
برای مطالعه این مقاله میتوانید به لینک زیر مراجعه نمایید: