روزنوشت اقتصاد
نقد و بررسی اجمالی طرح
در خصوص محورهای فوق، نکات زیر قابلتوجه هستند:
مشکل صندوقهای بازنشستگی را باید در قالب نظام بالاتری دید که عموماً از آن بانام نظام جامع رفاهی کشور یاد میشود. بهعبارتدیگر، آنچه در نظر مسئولین ارشد، سیاستگذاران و عامه مردم اهمیت دارد، نحوه عملکرد نظام جامع رفاهی کشور است. در مورد ارزیابی عملکرد نظام جامع رفاهی کشور در حوزه بازنشستگی نیز توجه همزمان به سه شاخص سطح پوشش صندوقها، میزان کفایت حقوق و مزایای بازنشستگی (در سطح فردی برای بازنشستگان) و پایداری مالی صندوقها باید موردتوجه قرار گیرد. علاوه بر این، با توجه به فقدان پیادهسازی نظام جامع رفاهی کشور، عملاً منابع زیادی بهصورت جزیرهای و غیر هماهنگ در قالب برنامههای توانمندسازی و افزایش رفاه مردم صرف شده است. عدم هماهنگی طرح هدفمندسازی یارانهها با سایر برنامههای رفاهی و احکام تکلیفی دولت برای صندوقهای بازنشستگی از نمونههای بارز این معضل است. طرح مذکور از فقدان چنین رویکردی رنج میبرد و عمدتاً نگاه خود را به پایداری مالی صندوقها محدود کرده است.
اصلاحات در صندوقهای بازنشستگی را میتوان به سه نوع اصلاحات: پارامتریک، قانونی و ساختاری-سیستمی دستهبندی نمود. وضعیت صندوقهای بازنشستگی بهگونهای است که باید بهطور همزمان از این سه نوع اصلاحات در قالب بسته جامع اصلاحات صندوقهای بازنشستگی به نحوی منسجم و هماهنگ بهره برد. برای تهیه بسته جامع اصلاحات نیز لازم است که نظام جامع چندلایه رفاهی مبنا قرار گیرد. طرح مذکور علاوه بر بیتوجهی بهنظام جامع چندلایه و انواع مختلف اصلاحات، صرفاً بر وجهی ناقص از اصلاحات ساختاری-سیستمی توجه نموده است. به دلیل عدم توجه به سایر انواع اصلاحات، تضمینی نیست که اصلاحات پیشنهادی در طرح با بسته اصلاحات جامع در تضاد و تنافر قرار نگیرد.
حتی اگر موارد (۱) و (۲) را نیز نادیده بگیریم، نکات زیر درباره مواد طرح قابلتوجه است:
اولاً: در مورد نظارت بر صندوقها هیئت نظارت پیشنهادی در طرح، بهطور جامعتر در قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی کشور (مصوب سال ۱۳۸۳) آمده است و این هیئت نسخهای ضعیفتر از شورای عالی رفاه و تأمین اجتماعی است که در قانون فوق آمده است، با این تفاوت که هیئت مزبور به ریاست معاون اول رئیسجمهور است ولی شورای عالی به ریاست رئیسجمهور است.
مضافاً به اینکه علاوه بر تبصره ۱ ماده ۱۱ قانون مزبور که به امر نظارت پرداخته است، در بند «ح» ماده ۱۶ قانون یادشده که به وظایف وزارت رفاه و تأمین اجتماعی (وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی) میپردازد و صراحتاً آمده است:
“ح – نظارت بر هر دو بخش دولتی و غیردولتی مرتبط با نظام جامع تأمین اجتماعی: این نظارت بر اساس مفاد این قانون، معیارهای مندرج در اساسنامه آنها، قراردادها و توافقنامههای مبادله شده صورت میگیرد. “
و مجلس محترم میتواند با تصویب لایحه قانون شرح وظایف وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی که از سال ۱۳۹۱ به مجلس ارسالشده است، عملاً نقطه نظرات خود برای نحوه نظارت بر صندوقهای بازنشستگی را در قالب وظایف وزارتخانه مزبور بگنجاند.
در بخش بعدی به ادامه این نقد و بررسی پرداخته خواهد شد…