به دنبال هویت پاک شده در عصر دیلیت اکانت

به دنبال هویت پاک شده در عصر دیلیت اکانت


حکمرانی عصر دیجیتال



 

وقتی جیسن بورن (با بازی مت دیمن ) مامور سابق سیا، برای کشف هویت از دست رفته‌اش با سیا درگیر شد، چندان دور نبود، زمانی که کاربران بورنی به دنبال هویت پاک شده‌ی خود از بستر رسانه‌های اجتماعی تقلا کنند.

رسانه‌های اجتماعی فراملی در عصر فراواقعیت، دروازه‌های ورود کاربران برای مصرف محتوای رسانه‌ای شده‌اند. پلتفرم‌های رسانه‌ای که بستری خنثی برای تنوع و تکثر وآزادی و تحقق گفتمان عمومی هابرماسی بودند، امروزه از مهم‌ترین بازیگران و تعیین کنندگان گفتمانی محسوب می‌شوند.

انتخابات ۲۰۲۰ ایالات متحده و پیش از آن پاندمی کرونا نقش مهم و تعیین کننده‌ی این پلتفرم‌ها را در ارائه و نمایش محتوا نشان داد. در عصر فراواقعیت رسانه‌ای که بخش بزرگی از جوامع جهانی، سبک زندگی، ارتباطات، تعاملات و اقتصاد خود را به این رسانه‌ها گره زده‌اند و هویت واقعی یا فراواقعی خود را بر بستر آنان شکل داده‌اند، اقتدار بازیافته کرونایی و انتخاباتی این رسانه‌ها، تهدیدی بزرگ برای بقای هویت‌ها خواهد بود. مساله‌ای که کشورهای مختلف از جمله اتحادیه اروپا و شرق آسیا را به واکنش علیه آن برانگیخته است.

با این وجود کماکان این مساله مهم است که اقتدار بازیافته‌ی رسانه‌های اجتماعی آیا به معنای حکمرانی و تنظیم‌گری شرکت‌های خصوصی است یا کمامان عصر رئالیسم و نورئالیسم بین‌المللی است و رسانه‌های اجتماعی ابزار احیای قدرت تاج و تختی دولت‌ها در عصر دیجیتال است؟

حذف رسانه‌ای ترامپ چه نمود احیای روح تمامیت‌خواه دولت‌ها در کالبد رسانه‌های اجتماعی باشد چه گردن فرازی بخش خصوصی، مساله‌ی مهمی نیست، چرا که بی‌تردید ترامپ هیچ گاه شخصیت محبوبی نزد سیاست‌مداران و دولت‌مردان اروپایی و آسیایی نبوده است  و با رفتنش اروپا برای مدتی نفس آسوده‌‌ای از ترس پوپولیسم کشید، بلکه مساله‌ی مهم این است که اگر این اتفاق برای اروپا و سایر کشورها و شخصیت‌های دیگر اتفاق بیفتد  چه خواهد شد؟ اتفاقی که به کرات برای ایران افتاده است.

دنیای جدید رسانه‌ای که به اشتباه در ساختار سیاست‌گذاری ایران، در قالب مفهوم فضای مجازی  درک شده است، می‌تواند با حذف یک حساب کاربری، هویت ساخته و برساخته‌ی فردی را نابود کند و ردپایی نیز بر جای نگذارد.  سلسله حذف‌های مرتبط با شهید سلیمانی، شهید فخری‌زاده در اینستاگرام و  حذف ترامپ بر بستر توئیتر، بار دیگر نقش تعیین کننده‌ این پلتفرم‌های رسانه‌ای را در مدیریت و سانسور محتوا نشان داد.

به روز رسانی اخیر شرایط و مقررات استفاده از واتس اپ و الزام کاربران به پذیرش شرایط جدید و حذف حساب کاربری به عنوان پیامد نپذیرفتن این شرایط، اهمیت نقش پلتفرم‌ها را در حذف دارایی‌ها و میراث دیجیتالی کاربران نشان داد.

اتحادیه اروپا در سال‌های اخیر با محوریت مفهوم مدیریت و تعدیل محتوا بر بستر پلتفرم‌های رسانه‌ای، جدال‌های بی‌پایانی را با کمپانی‌های بزرگ دیجیتالی انجام داده است. بحث شفافیت استانداردها در حذف محتوا، پاسخگویی پلتفرم‌ها، قوانین و مقررات مشترک، بی‌طرفی، سازوکار شکایت از جمله مباحث مهم گفت‌وگو بوده است. سوال مستمر آنان، نسبت مدیریت و تعدیل محتوا بر بستر پلتفرم‌ها با آزادی بیان و مقررات و قوانین ملی بوده است. گفت‌وگوها و مذاکراتی که نه تنها در اتحادیه اروپا بلکه در کشورهای مختلف دیگری نظیر ترکیه، سنگاپور و مالزی در جریان است. گفت‌وگوهایی که به دنبال ایجاد گفتمانی جدید در تنظیم‌گری و حکمرانی عصر دیجیتال است.

گفت‌وگوهایی جهانی برای شکست انحصار رسانه‌ای که جای خالی سیاست‌گذاران و متخصصان ایرانی برای احقاق حقوق رسانه‌ای ایران بر بستر این رسانه‌ها و شکل‌دهی گفتمان جدید تنظیم‌گری کاملا خالی است. به طور مثال اخیرا کشور ترکیه، کمپانی فیسبوک را ملزم کرد که برای ادامه‌ی فعالیت‌های خود در کشور ترکیه مطابق با قانون جدید رسانه‌های اجتماعی، دفتر نمایندگی ایجاد کند.

بی‌تردید تفاوت میان ارتباطات و تعاملات ایران با سایر کشورها در خصوص فعالیت سرویس‌های اینترنتی رسانه‌ای خارجی به طور خاص رسانه‌های امریکایی قابل درک است با این وجود، نادیده انگاشتن پنجره فرصتی که پیش روی سیاست‌گذاران باز شده است، خسارات جبران‌ناپذیری را به حقوق کاربران ایرانی و حاکمیت رسانه‌ای ایران خواهد زد.

لازمه‌ی ایجاد و تقویت نظام حکمرانی رسانه‌ای مقتدر، رقابت سالم رسانه‌های داخلی و اعمال حاکمیت بر رسانه‌های خارجی است. کارآمدی چارچوب حکمرانی بر رسانه‌های خارجی در گرو اتخاذ سیاست‌های پایدار و مستمر و استفاده از ابزارهای مختلف اعمال حاکمیت و  تنظیم‌گری از جمله استفاده از ظرفیت‌های بخش خصوصی و مردمی است. تجربه‌ی زیسته‌ نشان داده است سیاست‌های ناگهانی و هیجانی راه به جایی نخواهد برد و کماکان جیسن بورن به تنهایی باید برای احیای هویت خود، مبارزه کند.

منتشر شده در ماهنامه پیوست در تاریخ ۱ بهمن ۱۳۹۹