نرخ بالای سود بانکی در سالهای اخیر علاوه بر افزایش بدهیهای شبکه بانکی، منجر به تعمیق رکود در بخش حقیقی اقتصاد شده و تلاشهای بانک مرکزی نیز در کاهش این نرخ مؤثر نبوده است. بر اساس دادههای اخیر، نرخ سود در بازار بینبانکی نیز پس از یک دوره کاهش در سال ۹۵، مجدداً طی ماههای اخیر نرخی فزاینده داشته است. در بررسی عوامل مختلف مؤثر در نرخ بالای سود بانکی، تحلیل پیش رو به بررسی وضعیت عرضه و تقاضای بازار پول در تعیین نرخ سود بانکی میپردازد. همانگونه که در ادامه ذکر خواهد شد، نگارنده بر این باور است که در شرایط کنونی تقاضای زیاد پول از سوی بانکها و عرضه انحصاری با نرخ بالا از سوی بانک مرکزی میتواند توضیحدهنده بخشی از مسئله نرخ سود در شبکه بانکی کشور باشد.
الف) سمت تقاضا؛ ناتوانی ترازنامهای مؤسسات اعتباری
یکی از معضلات بانکهای کشور سطح بالای مطالبات غیر جاری در ترازنامه آنها است. اگرچه طبق آمارهای اعلامشده، حجم این مطالبات حدود ۷/ ۱۱ درصد حجم مطالبات شبکه بانکی از دریافتکنندگان تسهیلات است، اما ازآنجاکه بانکها به دلیل مطالبات غیر جاری خود نیازمند افزایش ذخایر خود نزد بانک مرکزی (به تعبیری نیازمند ذخیره گیری) هستند، علاقهمند به کاهش این نوع از داراییها در ترازنامه خود هستند. در این راستا بانکها اقدام به استمهال مطالبات غیر جاری میکنند؛ درواقع بانکها با اعطای تسهیلات جدید به بدهکاران بانکی، امکان بازپرداخت مطالبات سررسید گذشته را برای آنها فراهم میسازند و با این روش مطالبات غیر جاری را به مطالبات جاری تبدیل میکنند. به همین دلیل به نظر میرسد آمارهای موجود بیانگر حجم واقعی مطالبات غیر جاری نیستند و مقدار واقعی این داراییها بیش از مقدار گزارششده است. افزایش مطالبات غیر جاری (در کنار عواملی چون رکود بخش مسکن، بهعنوان بخش مهمی از داراییهای بانکی) منجر به کاهش درآمد و سودآوری در شبکه بانکی شده و درنتیجه بانکها در سالهای اخیر نتوانستهاند متناسب با بدهیهای خود درآمدزایی کرده و از این حیث دچار ناتوانی ترازنامهای شدهاند. ازآنجاکه ناتوانی ترازنامهای، بانکها را در معرض چالشهایی چون کسری نقدینگی قرار داده است، مدیران آنها یا باید به سراغ منابع بانک مرکزی رفته یا در شبکه بانکی برای جذب نقدینگی بیشتر رقابت کنند. ازآنجاکه راهکار اول – بنا بر توضیحات بخش بعد – در شرایط فعلی مقرونبهصرفه نیست، در عمل بانکها با اتخاذ رویکرد دوم، با رقابت در نرخ سود به دنبال ممانعت از انتقال سپردههای خود به سایر بانکها و بهصورت همزمان جذب منابع بیشتر در شبکه بانکی بودهاند. در این میان آن دست از بانکها بیشترین سود را بر سپردهها پیشنهاد میدهند که بیش از همه در معرض خطر قرار دارند. این سودهای بالا منجر به متورم شدن روزافزون سپردههای بانکی (فرآیند خلق پول از سوی بانکها) شده که یکی از دلایل اصلی رشد بالای نقدینگی در کشور نیز بوده است. از سوی دیگر رکود در بخش حقیقی و نبود فرصتهای سودآور در آن بخش منجر به تمایل مردم به حفظ سپردههای خود در بانکها و بدهکار شدن بیشازپیش نظام بانکی به دلیل سودهای بالای اعطایی بر این سپردهها شده است.
ب) نرخ جریمه برداشت از ذخایر
در حال حاضر بانکها در بازار پول بهشدت عطش دریافت منابع از شبکه بانکی و بانک مرکزی را دارند و بانک مرکزی نیز بهعنوان عرضهکنندهای دارای قدرت انحصار در این بازار حضور دارد. بر اساس روندهای جاری، عملاً تأمین منابع از بانک مرکزی از طریق اضافه برداشت از ذخایر امکانپذیر است که از مدتها پیش نرخ جریمهای برابر ۳۴ درصد برای آن در نظر گرفتهشده است. هرچند بانک مرکزی در برهههایی باهدف کاهش نرخ سود در بازار بینبانکی اعطای تسهیلات با نرخهای پایینتر را در دستور کار خود قرار داد، اما درنهایت عملاً نرخ اضافه برداشت کماکان در همین سطح باقیمانده است. بهطور مثال در سال گذشته بانک مرکزی در برههای اقدام به سپردهگذاری در بازار بینبانکی با نرخی کمتر از ۲۰ درصد کرد، اما به نظر میرسد به دلیل عطش بالای بانکها به جذب منابع و ازآنجاکه این فرآیند که میتوانست منجر به تزریق حجم بالایی از نقدینگی به شبکه بانکی شود، به همان برهه محدود شد. درمجموع، این عوامل منجر به شرایطی شده است که بانکها به دلیل ضعف ترازنامه و باهدف ممانعت از مواجهه با کسری نقدینگی در حفظ و جذب منابع به رقابت پرداختهاند. سازوکار اصلی این رقابت نیز افزایش سود سپردهها با هر نرخی تا سقف ۳۴ درصد – هزینه استفاده از منابع بانک مرکزی – بوده است. متأسفانه این رقابت منجر به متورم شدن بیشازپیش بدهیها (سپردهها) در شبکه بانکی و ناتوانی بیشتر ترازنامه آنها شد؛ درواقع در سالهای اخیر چرخه افزایش نرخ سود و ناتوانی ترازنامهای، روزبهروز در حال تشدید شدن بوده است. نکته مهم آن است که در این فرآیند حتی بانکهایی که دچار مشکل ترازنامهای نیستند، نیز ناچارند که نرخ سود خود را افزایش دهند، زیرا در غیر این صورت عملاً با مشکل خروج منابع مواجه خواهند شد.
درمجموع میتوان اینگونه جمعبندی کرد که بازار پول کشور با تقاضای شدید بخش بانکی – ناشی از ناتوانی ترازنامهای – و عرضه انحصاری بانک مرکزی با جریمه بالای ۳۴ درصدی عملاً در تعادلی با نرخ سود بالا گرفتارشده است. ازآنجاکه بر اساس تجربه سال گذشته، کاهش جریمه اضافه برداشت از سوی بانک مرکزی نیز نتوانسته است کمکی شایانی به کنترل بازار کند، به نظر میرسد گام مهم و کلیدی در خروج از این تعادل نامطلوب، تلاش در جهت بهبود وضعیت ترازنامه بانکهای آسیبدیده در کشور است.
منتشر شده در روزنامه دنیای اقتصاد در تاریخ ۱۴ تیر ۱۳۹۶