در این شرایط اگر سوداگران ارز احساس کنند که بانک مرکزی ذخایر کافی برای تأمین تقاضای بازار را ندارد بهسرعت شروع به خریداری ارزهای عرضهشده توسط بانک مرکزی و ذخیره آن خواهند نمود. در چنین شرایطی سوداگران اینگونه میاندیشند که یا منابع ارزی بانک مرکزی به انتها میرسد و یا بانک مرکزی بهمنظور ممانعت از اتمام ذخایر خود نرخ ارز را افزایش خواهد داد و یا اینکه عرضه را محدود میسازد، که هر یک از این حالات جهش قیمت کاملاً مورد انتظار بوده و سود سرشاری در انتظار آنان خواهد بود. به تعبیری هجوم سوداگرانه (speculative attack) منجر به خرید بیوقفهٔ ارزهای عرضهشده توسط بانک مرکزی میشود به این امید که پس از رسیدن این نقطه بحرانی و جهش قیمت ارز آن را به فروش برسانند.
در این شرایط بهصورت نظری نقطه کلیدی در بروز بحران ارزی (و جهش قیمت) زمانی است که بانک مرکزی بدون حصول نتیجهٔ دلخواه (یعنی کاهش نرخ ارز)، عرضهٔ ذخایر خود باقیمت پایین را متوقف نماید. از همین رو یکی از اصلیترین مؤلفههای کنترل چنین بحرانی قدرت بانک مرکزی در متقاعد نمودن آحاد اقتصادی به توانایی خود در عرضه ارز به مقدار کافی است تا سوداگران خرید ارز را متوقف کنند. در یک چنین شرایطی، اظهارنظرهای مقامات پولی میتواند نقش مهمی در کنترل بازار داشته باشد. از سوی دیگر اظهارنظرهای غیرواقعی که در کوتاهمدت نیز بیاعتباری آنها آشکار شود صرفاً بهمنزله علامتی به بازار در عدم توانایی بانک مرکزی در مدیریت بازار بوده و با ایجاد این ذهنیت که بانک مرکزی از توانایی و ذخایر کافی ارزی برخوردار نیست، انگیزه هجوم سوداگرانه و تشدید بحران ارزی را فراهم خواهد آورد.