افزایش قیمتهای بی سابقه و بی ضابطه پلتفرمها در روزهای قرنطینه کرونایی و خانه نشینی مردم باعث نگرانیهای زیادی شده که اگر همین منوال را طی کند بسیاری از مخاطبین به دلیل مسائل مالی از تماشای سریالهای شبکه نمایش خانگی چشم خواهند پوشید. محدودیت پلتفرمها اولین نکتهای که به ذهن ساطع میکند بحث انحصار است یعنی مردم محدود به استفاده از پلتفرمهایی خاص خواهند شد.
ساترا (به عنوان نهاد تنظیم گر) در انحصار به وجود آمده در شبکه نمایش خانگی چه نقشی دارد؟
ریشه به وجود آمدن انحصار دو مسئله است؛ یکی مقام قانونگذار مانند دستگاه حاکمه در قالب مصوبه مجلس یا هیئت دولت یا موارد دیگر مثلا دستور یک وزیر یا هر مقامی که صلاحیت مجوز دهی را دارد که مجوز فعالیت یک رگولاتور را میدهد. آن مجوز کسب و کار را فقط برای یک فرد یا دو وسه نفر مشخص صادر کند نه بیشتر که به آن انحصار قانونی می¬گویند.
نوع دیگر انحصار، انحصار تکنیکی است بعضی از بازیگران برای دستیابی به یک تکنولوژی برتر در آن حوزه که میتواند یا ریشه در دانش خودشان داشته باشد یا در سرمایه گذاری شان که احتمالا سرمایه گذاری زیادی کردند و به یک دست برتر و قدرت بیشتر در بازار رسیدند این نوع، انحصار تکنیکال است یعنی به خاطر قدرت تکنیکی خودش نه قدرت انحصاری که دولت میدهد بازار را قبضه کرده است. حالا باید ببینم اولا انحصار وجود دارد یا نه که باید سهمشان را در ایجاد انحصار بسنجیم.
بنده اظهارات مختلفی شنیدم مثلا پلتفرمی ادعا میکند که ۹۹ درصد بازار را در دست دارد بعد رسانههای مقابلشان میگویند که نهایتا با هم ۵۰ درصد را دارند برخی آمار دیگر ارائه میدهند و پلتفرمها را از هم جدا میکنند. در مورد محتوا هم که یا خودشان تولید میکنند یا محتوای تولیدی را از تهیهکنندهها میخرند و یا برخی میگویند آنها در محتوای تولیدی قوی اند، اما در محتوای دوبله شده نهایتا ۵۰ درصد بازار هستند این تحلیلها یعنی وی اوی دیهای دیگر سهمی از بازار دارند.
وقتی میگوییم انحصار بازار، از کدام ملاک صحبت میکنیم؟ به فرض بپذیریم که اینها انحصار دارند با چه ملاکی انحصار دارند؟ اما بحثی که مطرح میشود این است که این انحصار را فقط از صدور مجوز انحصاری از طریق ساترا به دست آوردند و مثلا اعلام کردند که فقط برای دو پلتفرم صادر میکنیم و برای پلتفرم دیگری صادر نمیکنم در این صورت ساترا مقصر بود یا هر نهاد دیگری که مجوز صادر میکند. کما اینکه الان ما در خودرو سازی انحصار داریم، انحصار قانونی هم داریم مثلا وزارت صنعت به غیر از دو خودرو سازی به خودرو سازی دیگری مجوز کارخانه اتومبیل صادر نمیکنند یعنی اجازه نمیدهند قطب سومی به وجود بیاید، اما ساترا میگوید هر کسی که بخواهد در این عرصه فعالیت کند مجوز دریافت خواهد کرد.
پلتفرم دیگری که موفق است به دلیل حجم بالای سرمایه گذاری و کیفیت برجستهتر خدمات محتواییاش است. پلتفرمی به صورت انحصاری و اختصاصی چند سریال دارد که فقط میتوان در آن پلتفرمها دیدو یا با برخی از تهیه کنندهها قرارداد اختصاصی میبندند و سرمایه گذاری بیشتر سود بیشتر را در پی دارد. در نتیجه انحصار تکنیکی دارند نه انحصار قانونی و، چون این مسئله نیست نمیتوان ساترا و یا نهاد دیگر را متهم کرد.
ما مطلع نیستیم مگر اینکه اینها از رانتها و حمایتها خاصی برخوردار شده باشند و آن سبب بزرگ شدنشان شود مثلا در عرصه تامین مالی به اینها وامهای بزرگ داده شده باشد. مقولهای داریم به نام کمکهای دولتی این یکی از مواردی است که به ایجاد انحصار کمک میکند همین مسئله است که وامی به یکسری از فعالین بازار داده شود و به یکسری دیگر داده نشود این به ایجاد انحصار خواهدکرد و قدرت بازاری پیدا میکند، اما به این صورتی که بازار هست نمیتوان متهم کرد.
بله بعضی از اپراتورها ارائه دهنده پهنای باند آمدند و به برخی از پلتفرمها حق انحصاری را داده بودند که بدون خرید عضویت اگر کسی میخواست محتوای اینها را ببیند با اینترنت اپراتور مورد نظر حق اشتراک نمیداد به جایش هزینه اینترنت تمام بها حساب میشد مردم فکر میکردند که من فقط اندازه دیدن یک فیلم اینترنت مصرف میکنم و حق اشتراک برای ماهها نمیخرم. این مسئلهای بود که مردم را راغب میکرد از این دو پلتفرم استفاده کنند تا از پلتفرمهای دیگر.
قبلا شاید پلتفرها انحصاری بودن، اما الان انحصاری نیستند. به این معنا اگر هم انحصاری، باشد تکنیکال است با این تحلیل علمی میتوان در سهم بازارشان بحث کرد که ریشه در یک انحصار قانونی ندارد بلکه قدرت بازاری را از سرمایه گذاری شخصی خودشان گرفتند.
گویا دولت سایتهای فیلم را برای موفقیت بیشتر پلتفرها فیلتر کرده بود این موضوع برای این پلتفرمها انحصار ایجاد نمیکرد؟
فیلترهایی که وزارت ارتباطات و ساترا انجام داده بودند در راستای حمایت از کپی رایت تولید کننده بود سایتهای دانلود فیلم غیر قانونی بودند و محتوا را با رعایت حق مالکیت ارائه نمیدادند، اما همه سایتهایی که به صورت قانونی محتوا را از صاحب اثر خریداری میکردند و با رعایت حقوق مالکیت او عرضه می¬کنند که تعدادشان زیاد است و فیلتر نشده اند سایتهای قانونی موجود است و تعدادشان هم کم نیست.
نکته دوم نکته درستی است رویه ضد رقابتی میتوان از نوع حمایتهایی دولتی باشد. مثلا هدیههای وزارت ارتباطات یکی از مصادیق حمایت دولت است که باعث ایجاد انحصار دولتی میشود در این صورت هر پلتفرمی مشتری بیشتری دارد بیشتر از هدیه وزارت ارتباطات بهرمند میشوند که پلتفرمهای کوچکتر کمتر برخوردار میشوند. به نوعی دو پینگی برای رسانههای بزرگتر است. در موارد جزئی و به صورت مصداقی رویه ضد رقابتی به وجود میآید؛ که شنیدم ساترا ورود کرد و موضع گیری کرد و قرارداد و امتیاز تمدید نشد. البته یک بحث انحصاری هم وجود دارد نسبت به اپراتور دیگر که باید بررسی شود؛ که امتیاز خاص نباشد.
نظارت ساترا بر شبکه نمایش خانگی چگونه است آیا بر قرار دادها و مبالغ هنگفت جابجا شده نیز نظارت دارند؟
نظارتی براین موارد نیست، اما اگربخواهیم از منظر رگولاتوری بسنجیم که آیا رگولاتور باید ورود کند یا خیر؟ اولا اینکه قیمت گذاری از حدود معمول بالاتر اعلام شده باشد، اما با یک ملاحظاتی میتواند تبدیل به رفتار ضد رقابتی شود ابتدا قرار داد با مجموعه تولیده کننده که هزینه زیادتر از حد معمول میخواهد بپردازد که اینجا رگولاتور باید ورود و مقابله کند و البته کیفیت ورود هم محل بحث است که اطلاعات دقیقی میخواهد که بسیار سخت است.
وقتی که در بازار قیمت بالاتر از حد معمول را یکی از پلتفرمها وضع کند عوامل فیلمها اعم از کارگردان و بازیگر و… جذب آن پلتفرم میشوند فرصت برای فیلم سازی و سریال سازی از بقیه که ندارند این حجم از دستمزد را بدهند گرفته میشود پس فیلمهای خوب را این میسازد و بقیه هم فیلم خوب ندارند در نتیجه بقیه از بازار خارج میشوند و دست برتر رقابتی پیدا میکند و میشود تنها رسانهای که فیلم قوی داردو قدرت انحصاری پیدا میکند وقیمت را افزایش میدهد.
این یک نوع رفتار ضد رقابتی است منتها تشخیص این قیمت گذاری تحت تاثیر چند فضاست گاهی میگوییم هزینه بازتولید یا تولید ملاک قیمت گذاری است و از طرف دیگر این نهاد و بازیگر و کالا و خدمت و… آیا جایگزین دارند؟ جایگزینهایش چه قیمتی هستند که این نمیتواند چندان قیمتی با جانشین خود داشته باشد. مثلا در بازار موبایل دو تا گوشی همراه که یکی جانشین دیگری اگر قیمت را بالاببرد مردم سراغ جانشین آن میروند بنابراین آن موبایل را گرانتر نخواهد کرد، زیرا بازار را از دست خواهد داد.
بنابراین قیمت جایگزین اهمیت دارد، اما در موارد هنری ویژگی دارند که لزوما نمیتوان جانشین برایش انتخاب کرد. اگر جانشین نداشته باشد به راحتی قیمت را بالا میبرد فعالیتهای هنری تا حدودی از یکسری ابعاد جنبه جانشینی ندارد یعنی یک مدل هنر خاص است مثلا فقط فلان بازیگر هنر خاص به خودش را دارد. به خاطر همین میگویند برخی خدمات هنری جانشین پذیر نیستند که در این موارد قیمت گذاری برای رگولاتور سخت است.
با توجه به اینکه هزینهها را برخی از پلتفرمها در مدت گذشته بسیار بالا بردند ساترا حمایت مادی و معنوی از مخاطب داشت؟
به لحاظ قانونی قیمت گذاری یکی از ابزارهای رگولاتور است در واقع نهادی که مجوز صادر میکند میتواند قیمت گذاری را انجام دهد، اما اینکه ساترا این کار را انجام دهد من بحث دارم. کار رگولاتور آزاد سازی است که در زمان شکست بازار باید ورود بکند تا بازار به نظم سابقش بازگردد و تنظیم گری کند. نظم سابق بازار فضای رقابتی است. منظور از بازار: فرآیند چانه زنی طرف عرضه و تقاضا است که منجر به کشف یک قیمت تعادلی می¬شود. آیا قیمت گذاری در راستای بازار سازی است؟
وقتی قیمت را دیکته میکنیم بدون چانه زنی عرضه و تقاضا در واقع داریم بازار را تخریب میکنیم. پس قیمت گذاری میشود تخریب بازار الا در یک مورد، جایی است که انحصارگر از قدرت انحصاری استفاده میکند وقیمتی بالاتر از قیمت رقابتی ارائه میدهد یعنی اگر انحصار گر وجود نداشت قیمت کالا ۱۰۰ تومان بود، ولی انحصار گر آن را ۱۵۰ ارائه میدهد که رگولاتور اینجا ورود میکند و باید قیمت گذاری کند.
نکته دیگر قیمت گذاری مساوی است با تخریب بازار. در کشور ما به غلط رگولاتوری معادل شده با قیمت گذاری در حالی که این اشتباه است. قیمت گذاری را نه به عنوان راهکار رگولاتوری بلکه به عنوان راهکار رفاهی به آن انجام میدهیم. بنده اصطلاحی دارم که سیاستهایی تنظیم گرانه را از سیاستهای رفاهی باید جدا کنیم. اگر بخواهیم از مردم حمایت کنیم این حمایت وظیفه دولت است وظیفه بخش خصوصی نیست پلتفرمها بخش خصوصی هستند مگر این که بخش خصوصی از یک رانتی برخوردار باشد که در قبال منفعت عمومی هم وظیفه دارد.
آنها هم میدانند اگر از یک حدی خدماتشان را گرانتر کنند مشتریهای خود را از دست میدهد. وظیفه منفعت عمومی به عهده دولت است؛ که هزینه را به صدا و سیما میدهد و او تولید محتوا را بر عهده دارد. حق بهرمندی ازفیلم و سریال رایگان را تامین میکند اگر دولت در بخش خصوصی دنبال رفاه مردم است میتواند به آنان سوبسیت بدهد چرا بازار را خراب میکند؟
در دنیا هم تعرفه گذاری نمیکنند مگر سرویس پروایدری تعرفه گذاری میکنند که از رانت عمومی برخوردار است. به نظر من ساترا و هیچ رگولاتور دیگری نباید در قیمتها دخالت کند این را بازار تعیین میکند. اگر پلتفرمی محصولاتش را گران و دیگری ارزان کند مردم سراغ آنها میروند، چون جنس با کیفیت و ارزان میخواهند. باید سرمایه گذاری در این عرصه صورت گیرد و در مدت کوتاه به موفقیت برسند؛ که این به نفع رقابت است.
در قضیه قیمت گذاری ساترا دخالت نکرد که بسیار اقدام پسندیدهای بود بالاخره دیدیم که یک رگولاتور نباید تخریب بازار کند. مسئولین ساترا مصاحبه کردند که اینها هیچ حق انحصاری ندارند و ساترا به توسعه رقابت میپردازد هرکسی که میخواهد سرمایه گذای کند کما اینکه برای خیلیها مجوز صادر کردیم و هر سرمایه گذاری بخواهد بیاید مجوز برایش صادر خواهیم کرد. رقیب که زیاد شود قیمت پایین آورده میشود.
رگولاتور وزارت ارتباطات چه نقشی دارد؟
هیچ نقشی ندارد در این مسائل، بیشتر نقش زیر ساختی است. ساترا نظارت محتوایی و امور رگولاتورانه را دارد سازمان تنظیمات رادیویی بیشتر رگولاتور زیر ساختی است پهنای باند و نت که جنبه زیر ساختی است. کار قیمت گذاری و محتوا با ساتراست.
منتشر شده در خبرگزاری دانشجو در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ماه ۱۴۰۰