اثر فقر بر هیجان و استرس (قسمت اول)

اثر فقر بر هیجان و استرس (قسمت اول)


تنظیم گری



به‌عنوان مثال، کشورهای فقیر نسبت به کشورهای ثروتمند به‌طور متوسط ۵/ ۱ تا ۲ برابر بیشتر از افسردگی رنج می‌برنند. همچنین برخی از مطالعات عصب‌شناختی ادعا می‌کنند که سطح درآمد و موقعیت اقتصادی و اجتماعی فرد با هورمون استرس، کورتیزول، در ارتباط است. به‌طور مشخص، میزان کورتیزول در افراد با سطح درآمد کم و موقعیت اقتصادی و اجتماعی پایین، بیشتر است. به‌طور مثال میزان این هورمون در کشاورزانی که محصولات آنها ار بین رفته است یا کسانی که به تازگی شغل خود را از دست داده‌اند، بالاتر است.

در مجموع، می‌توان گفت که فقر بر سلامت ذهنی از جمله افسردگی و استرس و دیگر بیماری‌های ذهنی اثرگذار است. اما ممکن است این سوال مطرح شود که این رابطه ممکن است عکس باشد. در مطالعه‌ای، به شرکت‌کنندگان به‌طور غیر‌مشروط مبالغی معادل با صفر، ۴۰۰ یا ۱۵۰۰ دلار داده شد. در همین حال، میزان شادی، رضایت از زندگی، افسردگی و استرس آنها اندازه‌گیری شد. نتایج نشان داد که وقتی افراد مبلغ مثبتی دریافت کردند، همه این متغیر‌ها بهبود یافتند.

اما هورمون استرس تنها در کسانی کاهش پیدا کرد که مبالغ بسیار بزرگی دریافت کرده بودند. در مطالعه دیگری، کشاورزان کنیایی در دوران خشکسالی، دارای سطح بیشتری از این هورمون بودند. در واقع، اشاره به تمام مطالعات انجام شده در این حوزه، خارج از حوصله این نوشتار است اما تمام آنها بر رابطه علی فقر بر متغیرهای روانشناختی از جمله استرس تاکید دارند. اما حال می‌خواهیم این سوال را مطرح کنیم که آیا هیجانات منفی و استرس بر ریسک‌گریزی و تنزیل زمانی اثرگذار است. به عبارت دیگر، آیا هیجانات منفی و استرس یکی از کانال‌هایی است که فقر، رفتار اقتصادی را تحت تاثیر قرار می‌دهد؟

منتشر شده در روزنامه دنیای اقتصاد به تاریخ ۴ آبان ۱۳۹۶.