شواهدی همچون سقوط ارزش سهام بانکهای ملت (۳۶۰۰ میلیارد تومان) و تجارت (۱۶۰۰ میلیارد تومان)، کاهش تسهیلات دهی بانکها، نرخ بهره بالای ۲۰ درصد، و قرار گرفتن برخی از بانکها در شرایط ورشکستگی ترازنامهای یا نزدیک به آن (بر اساس آنچه از سوی رئیس بانک مرکزی اعلام شد) نشان از وجود مشکلات اساسی در نظام بانکی ایران دارد. برخی از کارشناسان اقتصادی و اصحاب سیاست معتقد به وقوع بحران بانکی در ایران هستند. در مقابل برخی دیگر و بهطور مشخص مسئولان بانک مرکزی تأکیددارند که وضعیت نظام بانکی بحرانی نیست. یکی از مصادیق این منازعه، ادعای وجود بحران بانکی در ایران توسط یکی از نامزدهای ریاست جمهوری و پاسخ بانک مرکزی و تهدید شدن مدعی به اقامه دعوی در خصوص تشویش اذهان عمومی بود.
با توجه ذهنی بودن مفهوم بحران بانکی سیستمیک و عدم وجود شاخصهای دقیق و مورد اتفاق برای آن، وجود مرجعی برای تشخیص آن ضروری است، اما آیا بانک مرکزی مرجع صالحی برای تشخیص بحران است. آیا بانک مرکزی انگیزه کافی برای اعلام بحران بانکی در زمان مناسب دارد؟ پاسخ به این سؤال ازاینجهت مهم است که تعلل و تأخیر بانک مرکزی در تشخیص بهموقع و انجام اقدامات خاص دوره بحران بانکی هزینههای مستقیم و غیرمستقیم کشور را افزایش میدهد. بهطور مشخص در شرایطی که بانکها دچار مشکل میشود، انگیزههای مدیران و سهامداران بزرگ برای انجام اقدامات ریسکی و البته در جهت منافع خود افزایش مییابد، که این امر وضعیت بانک و بهطورکلی نظام بانکی را وخیمتر میکند.
به نظر میرسد با توجه به اینکه بانک مرکزی خود مسئول نظارت بر سلامت نظام بانکی است، در تشخیص بحران دچار تورش خواهد شد. بهبیاندیگر وقوع بحران به معنای سوء مدیریت بانک مرکزی در انجام اقدامات پیشگیرانه بحران بانکی است و بانک مرکزی تا جایی که ممکن باشد، وقوع بحران بانکی را نفی و یا آن را به تأخیر میاندازد. در همین راستا در ایالاتمتحده پس از بحران مالی ۲۰۰۷ بهواسطه شکست فدرال رزرو (بانک مرکزی آمریکا) در شناسایی بهموقع وقوع بحران و بالتبع هزینههای فراوان آن، در قانون داد-فرانک که در سال ۲۰۱۰ تصویب شد، نهادی تحت عنوان شورای نظارت بر ثبات مالی (FSOC) برای شناسایی ریسکها و پاسخ به وقایع در حال ظهوری که ثبات مالی را تهدید میکند [منجر به وقوع بحران خواهد شد]، نهادی ذیل وزارت خزانهداری طراحی و تشکیلشده است.
بر این اساس با توجه به شرایط نظام بانکی (نرخ بهره بالا، حجم مطالبات غیر جاری، از بین رفتن سرمایه برخی از بانکها و …) در ایران و هزینههای تأخیر در شناسایی بحران بانکی، به نظر ضروری است، نهاد یا گروهی متشکل از صاحبنظران پولی و بانکی مستقل از بانک مرکزی و بانکها، مأمور به بررسی وضعیت نظام بانکی ایران و نسبت آن با بحران بانکی گردند.