در این گزارش آمده است:
سقوط هواپیمای اوکراینی علاوه بر ماهیت تراژیک و تبعات سیاسی و بین المللی خود، ابعاد کمنظیری از نقض اعتماد عمومی به قابلیت، صداقت، و شفافیت ساختارهای حکمرانی مرتبط با حادثه را در پی داشت.
در پاسخ، تلاشهای کم سابقهای چون پذیرش، عذرخواهی، جبران خسارت، تشکیل کمیته تحقیقات، و برگزاری دادگاه مقصرین، به علل فنی نتوانست به ترمیم اعتماد نقضشده بیانجامد.
مساله اعتماد در نظام حکمرانی کشور از چالش بلاتکلیفی و خلا نهادی و فقدان یک مرکز مسولیت مقتدر و پاسخگو در سطح کلان سیاسی و امنیتی رنج میبرد.
در این حادثه، تمامی ساختارهای سنتی از صداوسیما و معاونت رسانه ای شورای عالی امنیت ملی گرفته تا مراکز عریض و طویل سخنگویی و روابط عمومی در نهادها و دستگاههای تخصصی، از درک عمق و اهمیت تبعات کمنظیر این حادثه برای «اعتماد عمومی به نظام حکمرانی» کشور و اتخاذ سیاستهای ترمیمی موثر، بوضوح عاجز و ناتوان بنظر رسیدند.
تبعات منفی خلانهادی اعتماد در حوادث متعددی از بحران بنزین سال 98 تا حوادث اجتماعی پاییز 1401 و حتی تبعات مترتب بر وقایع اخیر منطقه ای بویژه سقوط خاندان اسد در سوریه بر اعتماد عمومی به ساختارهای حکمرانی کشور همواره قابل مشاهده و پیگیری است.
گزارش سیاستی «اعتماد و حکمرانی: تاملاتی در باب حادثه هواپیمای اوکراینی» را اینجا مطالعه کنید.