در نشست گروه بینالملل اندیشکدۀ حکمرانی شریف، با عنوان «ظرفیتها و موانع گسترش دیپلماسی نخبگانی ایران و چین»، روز چهارشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۳، مطرح شد:
دکتر علی صالحیان (پژوهشگر ارشد اندیشکده حکمرانی شریف) بیان کرد: پیمایش اندیشکده در خصوص نگاه نخبگان ایرانی به چین نشان میدهد ظرفیتهای علمی این کشور برای ما ناشناخته است.این پیمایش در پنج سطح انجام شده است: کلان (آشنایی با مؤلفههای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی)، علمی-فناوری، سیاسی، اقتصادی-رفاهی و سیاستگذاری داخلی.
دکتر علیمحمد سابقی (رایزن فرهنگی اسبق ایران در چین) در این نشست این چنین گفت: دلیل بهنتیجهنرسیدن تفاهمنامههای ما با چین، عدم شناخت درست این کشور است. چین همهٔ مؤلفههای قدرتمندی مانند وسعت سرزمین، جمعیت زیاد، فرهنگ و تمدن و مهمتر از همه، مدیریت و برنامهریزی مناسب را داراست.نظام سیاسی چین دیکتاتوری نیست؛ بلکه آنچه در آنجا حاکم است، وحدت در تصمیمگیریهاست.طبق آمارهای بهدستآمده، مردم چین نسبت به مردم سایر کشورها، بیشترین رضایت را از سیاستمداران خود دارند.چین هم در گذشته تصمیمات اشتباهی گرفته بود؛ اما مهم این است که مسیر اشتباه خود را اصلاح کرد.مدیریت در کشور ما استمرار ندارد؛ در حالی که در چین خلاف آن است. برای مثال دیوار چین در طول سالهای طولانیای ساخته شد و حاکمان چین در طول چند قرن تلاش کردند تا اقدامات حاکمان قبلی در این خصوص را تکمیل کنند.ما در روابطمان با چین، نیاز به یک نقشهٔ راه داریم تا بتوانیم روابط ساختارمندی با این کشور برقرار کنیم.
دکتر حسین نوروزی (عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران) بیان داشت: چینیها نمیدانند در ایران دقیقا با چه کسی طرف هستند. در فضای رقابت شدید جهانی، ما در حال از دستدادن فرصتهای خود هستیم.روند کنونی نشان میدهد نه چین چندان به ایران بها میدهد و نه ایران دغدغهای در خصوص کمکگرفتن از چین دارد.روابط ما با چین عموما دولتی و امنیتی است و هنوز نتوانستهایم روابط اقتصادی قابلقبولی با این کشور برقرار کنیم.در حوزه اقتصادی چین صرفا خریدار نفت ایران است و در حقیقت ما برای اقتصاد چین هیچ اهمیتی نداریم.
دکتر حامد وفایی (عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران) اظهار کرد: باوجود همهٔ ظرفیتها، روابط ما با چین در حال حاضر در وضعیت مناسبی قرار ندارد.نگاه به چین بهگونهای است که انگار ما هر زمان اراده کنیم، میتوانیم به آنها ملحق شویم.در سالهای قبل، یک «سند مشارکت جامع راهبردی» بین ایران و چین امضا شد؛ اما این توافق نتوانست هیچکدام از اهداف پیشبینیشده را محقق کند. دلیل این موضوع به سیاست داخلی ایران بازمیگردد.لازمهٔ ارتباط راهبردی اعتماد متقابل است و ریشهٔ این اعتماد نیز به شناخت طرفین از یکدیگر بازمیگردد.میتوان درخصوص شناخت چین از سه لایهٔ حاکمان، نخبگان و عموم مردم صحبت کرد که ما در هر سه لایه، شناخت درستی از این کشور نداریم.نگاه ما به چین نگاه «آلترناتیوی» است؛ یعنی چون نمیتوانیم با آمریکا و اروپای غربی ارتباط برقرار کنیم، سراغ چین رفتهایم.شاید اگر ایران توانسته بود منافع چین را در سوریه درگیر کند، اتفاقات اخیر رقم نمیخورد. روابط ما با چین بسیار محدود و قائم به افراد است.
دکتر علی صالحیان (پژوهشگر ارشد اندیشکده حکمرانی شریف) بیان کرد: پیمایش اندیشکده در خصوص نگاه نخبگان ایرانی به چین نشان میدهد ظرفیتهای علمی این کشور برای ما ناشناخته است.این پیمایش در پنج سطح انجام شده است: کلان (آشنایی با مؤلفههای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی)، علمی-فناوری، سیاسی، اقتصادی-رفاهی و سیاستگذاری داخلی.
دکتر علیمحمد سابقی (رایزن فرهنگی اسبق ایران در چین) در این نشست این چنین گفت: دلیل بهنتیجهنرسیدن تفاهمنامههای ما با چین، عدم شناخت درست این کشور است. چین همهٔ مؤلفههای قدرتمندی مانند وسعت سرزمین، جمعیت زیاد، فرهنگ و تمدن و مهمتر از همه، مدیریت و برنامهریزی مناسب را داراست.نظام سیاسی چین دیکتاتوری نیست؛ بلکه آنچه در آنجا حاکم است، وحدت در تصمیمگیریهاست.طبق آمارهای بهدستآمده، مردم چین نسبت به مردم سایر کشورها، بیشترین رضایت را از سیاستمداران خود دارند.چین هم در گذشته تصمیمات اشتباهی گرفته بود؛ اما مهم این است که مسیر اشتباه خود را اصلاح کرد.مدیریت در کشور ما استمرار ندارد؛ در حالی که در چین خلاف آن است. برای مثال دیوار چین در طول سالهای طولانیای ساخته شد و حاکمان چین در طول چند قرن تلاش کردند تا اقدامات حاکمان قبلی در این خصوص را تکمیل کنند.ما در روابطمان با چین، نیاز به یک نقشهٔ راه داریم تا بتوانیم روابط ساختارمندی با این کشور برقرار کنیم.
دکتر حسین نوروزی (عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران) بیان داشت: چینیها نمیدانند در ایران دقیقا با چه کسی طرف هستند. در فضای رقابت شدید جهانی، ما در حال از دستدادن فرصتهای خود هستیم.روند کنونی نشان میدهد نه چین چندان به ایران بها میدهد و نه ایران دغدغهای در خصوص کمکگرفتن از چین دارد.روابط ما با چین عموما دولتی و امنیتی است و هنوز نتوانستهایم روابط اقتصادی قابلقبولی با این کشور برقرار کنیم.در حوزه اقتصادی چین صرفا خریدار نفت ایران است و در حقیقت ما برای اقتصاد چین هیچ اهمیتی نداریم.
دکتر حامد وفایی (عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران) اظهار کرد: باوجود همهٔ ظرفیتها، روابط ما با چین در حال حاضر در وضعیت مناسبی قرار ندارد.نگاه به چین بهگونهای است که انگار ما هر زمان اراده کنیم، میتوانیم به آنها ملحق شویم.در سالهای قبل، یک «سند مشارکت جامع راهبردی» بین ایران و چین امضا شد؛ اما این توافق نتوانست هیچکدام از اهداف پیشبینیشده را محقق کند. دلیل این موضوع به سیاست داخلی ایران بازمیگردد.لازمهٔ ارتباط راهبردی اعتماد متقابل است و ریشهٔ این اعتماد نیز به شناخت طرفین از یکدیگر بازمیگردد.میتوان درخصوص شناخت چین از سه لایهٔ حاکمان، نخبگان و عموم مردم صحبت کرد که ما در هر سه لایه، شناخت درستی از این کشور نداریم.نگاه ما به چین نگاه «آلترناتیوی» است؛ یعنی چون نمیتوانیم با آمریکا و اروپای غربی ارتباط برقرار کنیم، سراغ چین رفتهایم.شاید اگر ایران توانسته بود منافع چین را در سوریه درگیر کند، اتفاقات اخیر رقم نمیخورد. روابط ما با چین بسیار محدود و قائم به افراد است.