متن خبر
به گزارش روابط عمومی اندیشکده حکمرانی شریف قسمت اول سلسله نشستهای بایدهای اقتصادی ایران با عنوان «چالشهای اقتصادی اصلاحات انرژی» روز چهارشنبه، نهم خرداد ۱۴۰۳، با حضور دکتر عباس ملکی، استاد سیاستگذاری انرژی و عضو هیئت علمی دانشکده مهندسی انرژی دانشگاه صنعتی شریف، دکتر محمد صادق کریمی، سرپرست امور انرژی سازمان برنامه و بودجه و دکتر مرتضی زمانیان، عضو هیئت علمی دانشگاه امیرکبیر، در سالن اجتماعات اندیشکده حکمرانی شریف برگزار شد.
دکتر مرتضی زمانیان دبیری نشست را بر عهده داشت و نشست با صحبتهای دکتر ملکی آغاز شد. ایشان ضمن ابراز خرسندی از حضور در اندیشکده حکمرانی شریف، به نقش مهم اندیشکدهها در وارد ساختن دانش به عرصه عمل پرداخت و در ادامه گفت: « ابتدا باید بگویم که چقدر اندیشکدههای این چنینی و حرکتی که روی دانش دارند، نیاز است.
ایران یک درصد مساحت دنیا، یک درصد جمعیت دنیا، هفت درصد منابع طبیعی دنیا و همچنین ۱۱ درصد منابع نفت متعارف و ۱۷ درصد منابع گاز متعارف دنیا را دارد. اگر مجموع اینها را در نظر بگیریم، ایران بزرگترین صادر کننده منابع نفت گاز جهان است. ما در اورانیوم هفتادم هستیم. اما در نفت و گاز اولیم.
میتوان به صورت قطعی گفت تا پس از سال ۲۰۵۰، دنیا دیگر اجازه استفاده از نفت و گاز را نخواهد داد و استفاده از این نوع انرژی منقضی خواهد شد.
امارات اگر سراغ انرژی تجدید پذیر میرود، به خاطر این است که لابراتوار غرب باشد. ما نباید خودمان را با آنها مقایسه کنیم.
ما در توسعه مشکل داریم. ایران مشکل توسعه نابرابر دارد. ما باید در حال حاضر با ثروت حاصل از نفت و گاز و فراوردههای آن مسیر توسعه را طی کنیم و مراقب توزیع مناسب این توسعه نیز باشیم.
در حال حاضر هم به لحاظ اقتصادی، هیچ ماده طبیعی ارزش صادراتی نفت را ندارد».
مردم صاحب اصلی منابع انرژی کشور هستند
عضو هیئت علمی دانشگاه شریف ادامه داد :« اصل قضیه این است که منابع نفت و گاز، برای مردم است. برای ملت ایران است. وقتی این چنین است و دولت و نظام به عنوان نماینده مردم نفت را از زیر زمین در میآورد و به عنوان نمایندگی مردم، آن را صادر کند یا بواسطه آن خلق ارزش کند، باید اعتماد و موافقت مردم را نیز جلب کند.
نکته اساسی یک بحث حقوقی و بنیادین در ایران است. اگر مردم را اقناع میکردیم که صرفهجویی به نفع مردم است، مردم همراهی میکند. در دولت اول آقای روحانی، دولت وعده داد به کسانی که از گرفتن یارانه انصراف دهند هدیه میدهد. مردم اعتماد نکردند، دولت هم در نهایت هدیهای به انصراف دهندگان نداد.
علی رغم همه مشکلات بخش مصرف، بنظرم ما هنوز میتوانیم در بخش تولید کار کنیم. همچنین باید به عوامل غیر قیمتی توجه کنیم. دولت یادگرفته تنها با قیمت اعمال کنترل کند.
پوپولیسم بخشی از وجود ما شده است. در دوره آقای خاتمی، دانشگاهیان میگفتند مصوب کنیم سالی پنج درصد به قیمت بنزین اضافه شود. اما عدهای که اشخاص بدی هم نبودند، جلوی این مسئله را گرفتند. خب شخص میگوید من میتوانم به مردم بگویم من جلوی این مسئله را بگیرم و مردم خوششان میآید، پس جلوی این مسئله را میگیرم.
ایران باید تولید در بخش نفت و گاز را تا حد امکان افزایش دهد. اما من اگر بچه شمیران تهران باشم بروم اسکی و آنجا بنزین بزنم به یک قیمت بنزین میزنم اگر کنار پالایشگاه آبادان هم بنزین بزنم همین میشود. خب این اصلا درست نیست. حتی کشورهای کمونیستی هم چنین سیاستی را اعمال نمیکنند.
چه اشکالی دارد که مثلا پمپ بنزین شمال شهر تهران، قیمت بنزینش لیتری شش هزار تومان باشد و بخش خصوصی آن را انجام دهد و در کنار آن، خدمات دیگری هم ارائه دهد. در دیگر نقاط دنیا هم همین شکل است.
باید انرژی در ایران صاحب پیدا کند. باید نهادی بالاتر از وزارت برای تعیین سیاستهای انرژی شکل بگیرد. انرژیهای موجود در ایران سیصد میلیارد دلار ارزش دارد. آیا این مقدار ارزش ندارد که به شکل دقیق و همه جانبه نظارت، کنترل و سیاستگذاری شود؟!»
انرژی در کشور ما نیاز به متولی قدرتمند دارد
استاد سیاستگذاری انرژی دانشگاه شریف در مورد لزوم ایجاد نهاد فرادستی چنین اظهار داشت:« بنظر من تشکیل نهاد فرادستی انرژی در کشور نیاز است. انرژی خیلی مهمتر است از آنکه به یک وزارت بسپاریم. مثل مسائل امنیتی که در نهایت دیدیم نمیتوان آنها را به وزارت کشور و وزارت خارجه و مجلس و ... سپرد و به همین جهت شورای عالی امنیت ملی تشکیل شد.
انرژی نیاز به پایش شبانه روزی دارد و هیچ کجای دنیا انرژی را رها نکردهاند. همه کشورها از انرژی با سختگیری زیاد صیانت میکنند. پس باید نهادی باشد که حرف آخر را بزند. دولت باید از تصدیگری بیرون بیاید. دولت باید تنظیمگری کند، نباید همه چیز را رها کند، اما اینکه بخواهد در همه مسائل مالکیت و حضور تام داشته باشد، بخواهد همه پمپ بنزینها را داشته باشد، خب آسیب زاست. اگر تغییری رخ دهد شاید مردم هم ابتدا مقداری ناراضی شوند، اما در نهایت اتفاقیست که باید انجام شود»
سیاستهای ما متمرکز بر تولید بود، نه مصرف
در ادامه نشست، صادق کریمی، سرپرست انرژی سازمان برنامه و بودجه، با ارائه آماری از تولید و مصرف انرژی در ایران گفت: «مجموع تولید نفت و گاز ما، شش الی هفت میلیون بشکه است. حدود ۲۰ الی ۳۰ درصد به صادرات اختصاص میابد و بخش زیادی از آن مصرف داخل است. مصرف انرژی در ایران الگوی مصرف صرفه جویانه تفاوت زیادی دارد.
بنا به براوردهای انجام شده در فلان، ما امکان ۲۰ درصد صرفهجویی داریم. البته این الگوی صرفهجویی، معیارهاییست که خود ما تصویب کردهایم.
تا به حال سیاستهای ما بیشتر به سمت تولید بوده است و ما چنین فکر میکردیم که با تولید تقاضا را جواب بگوییم.
اما امروز مسئله متفاوت است. بخش انرژی از این نگاه، باید به این نگاه که الگوی مصرف نیز باید تغییر جهت یابد، عوض شود.
انرژی در نگاهی به مثابه خوراک زنجیره ارزش است.
در نگاهی دیگر انرژی ابزار همبستگی و پیوستگی ایران با کشورهای مختلف است تا جایگاه ایران در وضعیت بهترس قرار بگیرد.
زمانی میگفتیم نفت خام باید در زنجیره ارزش برود و گاز باید در صنعت تولید مصرف شود و جغرافیای ایران به مزیت ایران برای فروش انرژی. نه اینکه فقط بفروشیم، بلکه بخریم و بفروشیم، محل واردات و صادرات بشویم.
شما ممکن است از من بپرسید از نظر کارشناسی باید از کیک گاز چه استفادهای بکنیم؟! من همان چیزی که قبلاً گفتهایم را میگویم. از نظر من نفت خام بهتر است در مسیر خلق ارزش قرار بگیرد. چون ما در همین نقطه ضعف بیشتری داریم».
اگر مسئلهای به بحرانی مزمن تبدیل شود، تلاش برای پیدا کردن راه حل جدی میشود
کریمی ادامه داد: «ما مدتیست با مسئله ناترازی انرژی مواجه شدیم. مسئله مزمن ما نبوده. ما برای مسئلههای مزمن راه حل یافتیم. زمانی میخواستیم شبکه برق سراسری ایجاد کنیم. راهش را در ایجاد نیروگاههای برق دیدیم و وزارت نیرو هم متصدی انجام آن شد.
در قانون برنامه سوم، به خاطر ناهماهنگی وزارت نیرو و نفت، شورای عالی انرژی طراحی شد و شکل گرفت. سال پیش اتفاقا سه جلسه با حضور رئیس جمهور با این شورا شکل گرفت.
ببینید مسئله که جدی شود، رسیدگی به آن و طراحی ساختار برای برطرف سازی آن آغاز میشود.
در برنامه هفتم، راه حل نهادی برای حل مشکل انرژی در نظر گرفته شده، اما من بخشی از مسئله نیاز به پاسخ نهادی یا ساختاری دارد، اما این چنین نیست که هر چیزی نیاز به پاسخ نهادی داشته باشد یا آنکه با پاسخ نهادی همه مشکلات حل شود.
ناترازی انرژی، مسئلهایست که در سالهای اخیر جدی شده و خب در حال حاضر رسیدگی به آن هم متفاوت است.
مهم است که به نهاد چه اختیاری داده میشود. برای مثال تعیین قیمت حاملهای انرژی به عهده هیئت وزیران است.
وقتی متولی برای چیزی پیدا شود، حداقل کاری که خواهد کرد پیگیری و تصمیم و سازیست».
طرحهایی برای افزایش صرفهجویی انرژی در کشور راهاندازی شده
سرپرست امور انرژی سازمان برنامه و بودجه با اشاره به زنجیره خلق ارزش به واسطه انرژی ، ایدهای اشاره کرد که در این راستا از آن بهره گرفته شد. او بیان داشت: «ایده این بوده که امروز پول ندارم به کسی بدهم که کاری کند. بگذار پولی از بیرون بیاد ارزشی خلق بشود و اتفاقی که باید بیوفتد. که هم حاکمیت نفع ببرد و هم سرمایه دار.
این ایده آمده جلو و نتایج ارزندهای نیز داشته، اما به اینجا رسیدهایم که در مسیر خود، با قانون هدفمندی مواجه شدیم.
ماده دوازده اینطور فرض میکرد که انرژی صرفهجویی شده را صادر میکنم و به قیمت صادراتی به تو برمیگردانم.
بازار بهینه سازی انرژی روی اختلاف پتانسیل قیمت انرژی صرفه جویی شده و قیمت انرژی که در داخل به گرانترین شکل میتوان فروخت میایستد.
امروز که با کمبود گاز و مصرف مواجهیم این کمتر شده. شرکتهای مربوطه مثل شرکت گاز یا... خودشان دارند همین کار را میکنند. با سرمایه گذار صحبت میکنند. طرح ارائه دادهاند و کمیسیون عالی انرژی تصویب کرده که از برای مثال از صرفهجویی صورت گرفته، انرژی صرفهجویی شده به متولیای که عامل صرفه جویی شده تعلق بگیرد.
ما نباید تصمیمگیران را سر دو راهی سخت قرار دهیم.
این ایدهها در مسیر جلو رفته اشکالاتش مشخص شده و به وضعیت بهتری رسیده»