برنامه پنج ساله توسعه صنایع بالادستی نفت، تحلیل و ارزیابی

برنامه پنج ساله توسعه صنایع بالادستی نفت، تحلیل و ارزیابی

اخبار و رويدادها




متن خبر

گزارش خبری مختصر (توضیحی خبرگونه از رویداد برای انتشار در سایت)

در تاریخ 26/06/96 نشستی با عنوان  برنامه پنج ساله توسعه صنایع بالادستی نفت، تحلیل و ارزیابی با حضور مهندس حسین نورالدین موسی از کارشناسان فنی باسابقه جنوب کشور در سالن جلسات اندیشکده مطالعات حاکمیت و سیاستگذاری برگزار شد که در آن جمعی از دانشجویان و کارشناسان صنعتی نیز حضور داشتند. آقای مهندس ابتدا به معرفی شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب پرداخته و با بیان تاریخچه تولید و آمار مخازن و حجم ذخایر، اهمیت این شرکت را قبل و بعد از انقلاب در کشور تشریح کردند.

سپس ایشان اهداف برنامه های پنج ساله توسعه را در زمینه نفت و گاز توضیح دادند و با استفاده از آمار و ارقام موجود و ارائه اسناد رسمی به تحلیل و آسیب شناسی تک تک برنامه های توسعه و همچنین دلایل شکست و عدم دستیابی به اهداف تعیین شده پرداختند. ایشان در ادامه مفاد نسل اول، دوم و سوم قراردادهای بیع متقابل را بیان کردند و نقاط ضعف و قوت موجود در این زمینه را برای حضار بازگو نمودند.

ایشان پایان سخنرانی خود را به جمعبندی و ارائه راهکار برای آینده صنعت نفت اختصاص دادند و ابراز امیدواری کردند که اقدامات اندیشکده توسعه یافته و با توان هرچه بیشتر ادامه یابد.

تفصیل / چکیده مباحث مطرح شده

در این نشست که با حضور مهندس حسین نور الدین موسی و جمعی از دانشجویان، دانش آموختگان و کارشناسان صنعتی برگزار شد، آقای مهندس ابتدا اهمیت نفت را در دنیای امروز و خصوصا برای کشور ایران یادآور شدند و توضیح دادند که علاوه بر این که نفت موتور محرک اقتصاد ایران به شمار می رود، مسئله نفت به تنهایی یک مسئله امنیت ملی نیز می باشد که حیات سیاسی کشور بدان وابسته است. ایشان در تبیین جایگاه شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب به بیان تاریخچه تولید این شرکت اشاره کردند که مجموع تولید نفت در شرکت مذکور تا قبل از انقلاب 24 میلیارد بشکه و بعد از آن 40 میلیارد بشکه تا کنون بوده است که توانایی این شرکت را در بکارگیری منابع و استفاده از دانش فنی خاطر نشان می کند.

در ادامه ایشان به تشریح اهداف تعیین شده در  برنامه های 5 ساله توسعه کشور پرداخته و میزان دستیابی به هر یک از این برنامه ها را در زمینه نفت و گاز توضیح دادند. متاسفانه اهداف تعیین شده در هیچ یک از این برنامه ها به طور کامل محقق نشده است که به عقیده ایشان علت شکست را می توان در دو مورد کلی خلاصه کرد: اول اینکه مولفه های مورد بررسی در برنامه ها عینی نبوده و دوم اینکه فرضیه های برنامه ها منطبق بر واقعیت نبوده اند. یکی از مشکلات اساسی در تصمیم گیریهای کلان در حوزه نفت و گاز که ایشان بدان اشاره کردند این بود که در گذشته سیاست گذاری و تصمیم گیری بر مطالعه مقدم گشته است، در حالیکه تمام تصمیم گیریها و اقدامات باید مطابق با مطالعات فنی و اقتصادی باشد نه اینکه ابتدا تصمیم گیری شده و اقدام شود و بعد در آن زمینه تحقیق و مطالعه صورت گیرد.

در بحث آسیب شناسی و تشریح علل شکست برنامه ها ایشان اضافه کردند که در برنامه اول مبنای افزایش تولید بر اساس افزایش تعداد چاهها تنظیم شده بود که بعد از مطالعه شرکتهای خارجی این نتیجه حاصل شد که به دلیل تداخل ناحیه ریزش چاهها با یکدیگر، افزایش تعداد چاهها صرفا به هدر رفت سرمایه منجر می شود و مجموع تولید از میدان را تغییر نمیدهد. ضمن آنکه در تمام دنیا توسعه پلکانی به عنوان اصل توسعه میدان یک امر پذیرفته شده است که در برنامه اول رعایت نشده است.

در برنامه دوم توسعه تعدادی از مخازن به شرکت متن واگذار شدند که متاسفانه بدلیل عدم تخصص کافی در شرکت مذکور، نگاه پروژه ای به مخازن و همچنین عدم هماهنگی بین بدنه کارشناسی و سطوح مدیریتی مجموعه نفت، این برنامه نیز با شکست مواجه شد.

در برنامه سوم نسل اول قراردادهای بیع متقابل به وجود آمدند که مطالعه را به شرکتهای خارجی واگذار کرده ولی اکتشاف و تولید از مخازن را همچنان به دست شرکت نفت میسپرد. متاسفانه شبیه به برنامه اول اهداف این برنامه نیز محقق نشدند. در برنامه های چهارم و پنجم جهت تحقق سقف تولید از مخازن، به ترتیب اکتشاف و تولید از مخازن نیز طی قراردادهای نسل دوم و سوم بیع متقابل به شرکتهای خارجی واگذار شده و از حوزه اختیار شرکتهای داخلی درآمدند. این قراردادها عمدتا به سود شرکتهای خارجی تمام شده و کشور را به اهداف تعیین شده در برنامه ها نرساند.

مشکل عمده ای که در انعقاد این قراردادها وجود داشت این بود که بین بدنه کارشناسی شرکت ملی نفت و خصوصا شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب و سطوح مدیریتی و سیاستگذاری مجموعه نفت زبان مشترکی وجود نداشت و سیاستگذاران از نظر کارشناسان به خوبی استفاده نمیکردند. مهندس نورالدین موسی همچنین نقل کردند که طی مذاکرات اخیری که مدیران فنی مناطق نفتخیز با وزیر نفت داشته اند، پیشنهاد شده است که در کنار مدل قراردادی IPC، مدل دیگری نیز توسط کارشناسان و مدیران فنی تهیه و تنظیم شده و جهت انعقاد قرارداد به وزارت نفت تقدیم شود که این مطلب مورد حمایت آقای مهندس زنگنه قرار گرفته است.

در پایان مهندس موسی به جمع بندی صحبتهای خود پرداخته و مجددا بر لزوم ایجاد زبان مشترک بین کارشناسان فنی و مدیران و سیاستگذاران تاکید کردند و بیان داشتند که مخزن نفتی بخشنامه پذیر و دستورپذیر نیست و مبنای سیاستگذاری و تصمیم گیریها باید حتما مطالعات فنی دقیق و منطبق بر واقعیت باشند.