صنعت «نمودارسازی» از عدم نیاز واقعی و تحقق رقابت فنی ناشی می‌شود

صنعت «نمودارسازی» از عدم نیاز واقعی و تحقق رقابت فنی ناشی می‌شود

اخبار و رويدادها , گزارش


حوزه سیاستی : نظام حکمرانی



درباره نشست

گزارش خبری نشست مشورت سیاست با دیتا

دومین نشست از سلسله جلسات «عصرانه با مشاوران سیاست» پنج شنبه 10اسفند‌ماه با موضوع «مشورت سیاست با دیتا» در سالن مرحوم دکتر روستا آزاد واقع در اندیشکده حکمرانی شریف برگزار شد.

آقایان حسین میرزاپور، بنیان‌گذار آزمایشگاه داده و حکمرانی و امیرحسین عسگری، مدیرعامل دیتاک دو صاحب نظری بودند که پیرامون موضوع این نشستطرح بحث نمودند. پرسش اصلی این نشست، وضعیت نقش‌آفرینی داده در سیاست وحکمرانی چه در سمت و چه در سمت تقاضا بود.

ابتدا آقای عسگری متکی به تجربه دیتاک، عمده تقاضا از تحلیل داده را از جنس تعیین نظام مسائل، کیفیت نقشبندی در افکار عمومی و دستورالعمل‌هایی برای بهبود آن عنوان کردند. ایشان بیشتر سفارشات سازمان‌ها را از جنس گزارش دانستند و بیان کردند که کمتر تقاضایی به سمت سطوح بالاتری از قبیل رصد و پایش (monitoring) می‌رود.

او اظهار داشت که در فضای مدیریت کنونی، دیتا یک کالای لوکس (ونه لازم)به شمار می‌آید؛ عمده توجه جدی به ای مسئله نیز در موسم انتخابات شکل می‌گیرد.

دکتر میرزا پور در ابتدای شروع بحث خود، دو سمت عرضه و تقاضا را در کشور تحلیل کردند. به اعتقاد ایشان وضعیت عرضه توانمندی‌های داده‌پایه در حوزه سیاست بسیار پیشتر از میزان تقاضای آن است. اما بازهم سمت عرضه با نارسایی‌هایی مواجه است. به گفته میرزاپور متخصصان داده در کشور اگرچه توانایی بالایی در کار کردن با داده دارند اما بر اساس تجربه عموما در ساخت فرضیه و قالب دادن به داده ضعیف عمل می‌کنند. فقدان عرصه رقابت در این حوزه مهم ترین عامل این ضعف از نگاه آقای میرزاپور بود.

وی این وضعیت را علی رغم آمد و شد و دولت‌ها در ایران پابرجا دانست چراکه زمین سیاست در کشور چندان مبتنی بر برنامه و کار دقیق نضج نمی‌گیرد.

گفتارهای برگزیده این نشست که در خلال گفت‌وگوی سخنرانان و  شرکت‌کنندگان شکل گرفت از این قرار بود:

  • استفاده از دیتا در کشور عموما در مواسمی که می‌توان آن را رقابت برای بقا دانست،یک گام به جلو می‌افتد؛ اول در موسم انتخابات و دوم در هنگام بحران
  • تفاوت بین‌خروجی‌های داده‌کاوی باعث اعتمادزدایی از این روش در بین مدیران شده است.
  • جامعه داده‌پژوهان کشور باید رودربایستی با یکدیگر را کنار بگذارند. ادعاها و تولیدات داده‌بنیاد باید از حیث اطلاعات، روش و تحلیل مورد نقد قرار بگیرند و این مناظره و (محاظت از حیثیت تخصصی) باید توسط خودِ داده پژوهان ایجاد شود.
  • حساسیت نسبت به داده‌کاوی صحیح باید به بخش عمومی کشیده شود. در بسیاری از کشورها وقتی دو مقام رسمی دو آمار متناقض منتشر می‌کنند، فضای افکار عمومی یک یا هر دو نفر را مجبور به استعفا می‌کند.
  • در بسیاری از پروژه‌های حوزه عمومی، اساسا خطا در دیتاهای جمع آوری شده (مانند طرح ‌های مربوط به اعطای یارانه نقدی) به قدری بالاست که تحلیل‌ بر داده را بلاموضوع می‌کند.
  • در حوزه داده‌کاوی و استفاده سیاستی از آن در دو بخش فرضیه سازی و سناریوسازی ضعف جدی داریم . داده کاوان کشور از تحلیل وامی‌مانند. چراکه تحلیل نیازمند مهارت بالا و دانش میان‌رشته‌ای گسترده است. تحلیلگر داده نیازمند مطالعه علوم اجتماعی و سیاسی نیز هست.
  • ابهام و عدم شفافیت در سنت اجتماعی ما نهادینه شده است. اخیرا تبدیل شفافیت به یک هنجار اجتماعی، راهگشایی بسیار خوبی برای استفاده از داده در حکمرانی ایجاد کرد.
  • غالبا نیاز به داده، سیاسی است و به همین جهت در انتخابات داده‌ها در جای خود قرار می‌گیرند و مورد توجه واقع می‌شوند.
  • صنعت «نمودارسازی» از عدم نیاز واقعی و و تحقق رقابت فنی ناشی می‌شود.
  • فعلا در مدیریت کشور برخورد با داده بیشتر به عنوان یک کالای لوکس است.
  • عموما توصیه‌های سیاستی‌ای که توسط ما(مراکز داده کاوی) ارائه می‌شود، مورد توجه قرار نمی‌گیرد تا بر اساس آن تجربه‌ای شکل بگیرد.