پیشینه تنظیمگری در ایران و ضرورت معرفی مدل «شاخص سلامت» تنظیمگرتنظیمگری در جهان از حدود چهار دههٔ گذشته با شکلگیری سازمانهای تنظیمگر نیمه مستقل و توسعهٔ آنها در بخشهای مختلف، وارد مرحلهٔ جدیدی از رشد خود شده است. همگام با توسعه نهادهای تنظیمگر در جهان، موضوع ارزیابی این نهادها موردتوجه محققان مختلف قرار گرفته و مدلهای متنوعی برای ارزیابی آنها ارائه گردیده است که انواع این مدلها در فاز اول این طرح بهتفصیل مورد بررسی قرار گرفته است. در ایران نیز از حدود دو دههٔ گذشته، تنظیمگری وارد مرحلهٔ جدیدی از رشد خود شده و برخی نهادهای تنظیمگر در کشور ایجاد شده و زمینه برای توسعهٔ نهادهای تنظیمگر بخشی نیز فراهم شده است. با ایجاد و گسترش نهادهای تنظیمگر در بخشهای مختلف در ایران و باتوجهبه نقش مهم این نهادها در حفاظت از منفعت عمومی، سؤالی که مطرح میشود این است که آیا این نهادها از ظرفیت نهادی و قانونی متناسب با وظایفی که بر عهده دارند، برخوردار میباشند؟ آیا طراحی این نهادها بهگونهای میباشد که بتوانند اهدافی را که برای آن ایجاد شدهاند، محقق نمایند؟لزوم پاسخگویی به سؤالات ذکر شده، ضرورت بهکارگیری مدلهای ارزیابی نهادهای تنظیمگر در کشور را روشن میسازد. اما نکتهای که میبایست در نظر داشت این است که ازآنجاکه تنظیمگری در ایران مانند کشورهای توسعهیافته از سابقهٔ طولانی برخوردار نمیباشد، لذا پیادهسازی مدلهای استفاده شده در سایر کشورها بدون درنظرگرفتن شرایط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایران، میتواند منجر به دستیابی به نتایج نادرست گردد. ازاینرو بهمنظور طراحی مدلی مناسب برای ارزیابی نهادهای تنظیمگر در ایران، ابتدا میبایست وضعیت نظام تنظیمگری در کشور مورد بررسی قرار گرفته و برایناساس مدلی مبتنی بر مدلهای بررسی شده در ادبیات نظری و درعینحال متناسب با شرایط بومی کشور برای ارزیابی نهادهای تنظیمگر طراحی شود. بنابراین در این بخش از طرح، پیشینهٔ تنظیمگری در ایران و وضعیت فعلی آن مورد بررسی قرار گرفته تا بتوان از این طریق به دید جامعی از شرایط تنظیمگری در کشور دستیافت.بهصورت تاریخی در کشور ما طی سالیان طولانی اکثر وظایف تنظیمگرانه مستقیماً توسط حکومت انجام میگرفته است. در دوران دولتهای تصدی گر که عملاً تا ارائه خردترین خدمات هم در حیطهٔ وظایف دولت محسوب میشده است، بهطریقاولی تفکیک مشخصی بین سیاستگذاری و تنظیمگری وجود نداشته است. باگذشت زمان و تحولات مفهوم و جایگاه دولت در ایران بهتدریج از سال 1300، سازمانهایی در زیرمجموعه دولت به وجود آمدند که روی وظایف تنظیمگرانه تمرکز داشتند و اموری همچون مجوزدهی، تنظیم بازار و اعمال برخی جرائم بر متخلفان را برعهده داشتند. از سال 1309، موضوع تنظیمگری در ایران با تأسیس برخی نهادهای تخصصی و صنفی که دارای اختیارات تنظیمگری بودند وارد دوران تازهای شد. از جمله این نهادها میتوان به کانون وکلا و سازمان نظامپزشکی اشاره نمود. پس از شکلگیری این نهادها، از سال 1330 تا سال 1380، میتوان گفت تنظیمگری در ایران مسیر نسبتاً یکنواختی را طی نموده است. رویکرد اصلی در کشور در این سالها، تنظیمگری توسط نهادهای دولتی و تعداد محدودی از نهادهای تخصصی و صنفی بوده است، ازاینرو در طی این سالها برخی سازمانهای دولتی تنظیمگر در کشور ایجاد شدند که از جمله میتوان به سازمان تعزیرات حکومتی، سازمان حمایت از تولیدکنندگان و مصرفکنندگان و سایر سازمانهای تنظیمگری بخشیِ دولتی نظیر سازمان بنادر و دریانوردی، سازمان شیلات، سازمان غذا و دارو و . ... اشاره نمود. تمامی این سازمانها، نهادهای دولتی بودند که عموماً نگاه سنتی به تنظیمگری داشته و از طریق ابزارهای سنتی نظیر اعمال مقررات، نظارت و مجازات، سعی در تحقق اهداف تنظیمگرانهٔ خود داشتند. نکتهٔ دیگری که دررابطهبا تنظیمگری در این سالها قابلذکر میباشد این است که در طی این سالها تنظیمگری در کشو عمدتاً محدود به تنظیمگری اقتصادی بوده و تنظیمگری اجتماعی کمتر موردتوجه بوده است.از سال 1380 به بعد، سلسله اقداماتی در کشور اتخاذ گردید که نظام تنظیمگری را وارد مرحلهٔ جدیدی از رشد خود نمود. از جملهٔ این اقدامات میتوان به تأسیس سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی در سال 1382 اشاره نمود که باتوجهبه جایگاه و وظایف محوله به آن، این سازمان را میتوان اولین نمونه از نهادهای تنظیمگر مدرن در کشور دانست. اقدام مؤثر دیگری که در این دهه اتخاذ گردید، ابلاغ سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم قانون اساسی از سوی مقام معظم رهبری در سال 1384 و طرح موضوع خصوصیسازی در کشور است. ابلاغ این سیاستها را میتوان نقطه عطفی در نظام تنظیمگری کشور دانست. به دنبال ابلاغ این سیاستها، در سال 1386 قانون اجرای سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم قانون اساسی تصویب گردید. فصل نهم این قانون دررابطهبا موضوع تسهیل رقابت و منع انحصار بوده و در بند 53 از این فصل، ایجاد شورایی با عنوان شورای رقابت پیشنهاد شده است. در این قانون برای شورای رقابت وظایف تنظیمگرانهای پیشبینی شده و در کنار آن اختیار ایجاد تنظیمگران بخشی با تصویب هیئتوزیران در برخی حوزهها نیز به شورای رقابت داده شده است. با تشکیل شورای رقابت و مرکز ملی رقابت در سالهای پایانی دهه 1380، مرحله جدید استقرار نظام تنظیمگری در کشور آغاز شد.این مرحله از توسعه نظام تنظیمگری عملاً تلاشی در جهت ایجاد نهادهای نسبتاً مستقل تنظیمگری در حوزه اقتصاد، همزمان با فرایند خصوصیسازی بود. اگرچه این مرحله بهواسطه ناسازگاری ساختارهای حقوقی و قانونی کشور و مقاومتهای درونی دستگاههای اجرایی ملی، توفیق چندانی به همراه نداشته است، اما همچنان میتوان این اقدام را گامی روبهجلو در مسیر ایجاد تنظیمگران بخشی در کشور دانست. در طی سالهای اخیر نیز در کنار مباحث قانونی و سیاستی حول بهبود مکانیسمها و قوانین اجرای تنظیمگری نهادهای حاکمیتی و نیمه مستقل اقتصادی، موج جدیدی از تقاضای شکلگیری نهادهای قاعده گذار در حوزههای اجتماعی، سیاسی و تکنیکی آغاز شده است که استفاده از مکانیسمها و نهادهای تنظیمگر را در اعمال حاکمیت وارد مرحله جدیدی کرده است، تشکیل سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی در سال 1394 را میتوان نمونهای از ورود دولت به مقولهٔ تنظیمگری اجتماعی تلقی نمود. باتوجهبه موارد مطرح شده، در شکل 1، خلاصهای از سیر تحولات تنظیمگری در ایران نشان داده شده است.شکل 1- سير تحولات تنظيمگري در ايرانبررسی سیر تحولات تنظیمگری در ایران نشان میدهد که نظام تنظیمگری در کشور همچنان در مراحل ابتدایی رشد خود میباشد. نهادهای تنظیمگر نیمهمستقلی در برخی از حوزهها در کشور شکلگرفتهاند اما همچنان در بسیاری از حوزهها، نهادهای دولتی وظیفه تنظیمگری را برعهده دارند که این نهادها نیز عموماً بهغیراز تنظیمگری، طیف متنوعی از کارکردهای سیاستگذاری و ارائه خدمات را نیز پوشش میدهند. نهادهای تنظیمگر نیمهمستقلی که نیز بعضاً در کشور ایجاد شدهاند، همچنان با تعریف نهاد مستقل تنظیمگری که در ادبیات نظری وجود دارد، فاصله زیادی دارند. در واقع اگرچه تأسیس شورای رقابت در اواخر دههٔ 1380 و اعطای اختیار ایجاد تنظیمگران بخشی به این نهاد، نقطهٔ عطفی در حوزهٔ تنظیمگری در کشور بهحساب میآید، اما باگذشت بیش از ده سال از شکلگیری این شورا، هنوز هیچ نهاد تنظیمگر بخشی توسط این نهاد ایجاد نشده و تلاشهایی که نیز در طی این سالها برای ایجاد برخی تنظیمگران بخشی نظیر نهاد تنظیمگر برق صورت پذیرفته است، همچنان به نتیجهای نرسیده است. این امر میتواند نشاندهندهٔ مقاومت نهادهای مختلف حاکمیتی در ایجاد نهادهای مستقل تنظیمگری و واگذاری بخشی از فعالیتها و مسئولیتهایشان به این نهادها باشد. در حال حاضر تقریباً تمامی نهادهای تنظیمگر موجود از منظر ابعاد مختلف ساختاری، مالی و نیروی انسانی، به نهاد سرپرست خود وابسته بوده که این امر بعضاً توانایی این نهادها را در اتخاذ تصمیمات تخصصی، غیرسیاسی و مستقل با مشکل مواجه مینماید. باتوجهبه موارد مطرح شده میتوان گفت استقلال تنظیمگران که پیش فرضی برای ایجاد نهادهای تنظیمگر در بسیاری از کشورهای جهان میباشد، در ایران هنوز در بین سیاستگذاران، قانونگذاران و مجریان، امر پذیرفته شده و مطلوبی نمیباشد.موارد ذکر شده در این بخش، تصویری کلان از وضعیت فعلی نظام تنظیمگری در ایران ارائه نمود. توجه به این نکات میتواند در طراحی زیر شاخصها، سؤالات و همچنین تفسیر نتایج کمک نموده و منجر به افزایش دقت مدل طراحی شده و نتایج حاصل از آن گردد.
ادامه این گزارش را میتوانید از اینجا مطالعه کنید.
ادامه این گزارش را میتوانید از اینجا مطالعه کنید.