فناوری در قفس کاغذ

فناوری در قفس کاغذ


تنظیم گری , یادداشت
تنظیم گری
ناشر : دنیای اقتصاد
سال نشر : 1404/04/23



دولت، تنظیم‌گری، فناوری؛ سه‌ضلعیِ ناتمام

فناوری‌های تنظیم‌گری (RegTech) به عنوان یکی از مهم‌ترین ابزارهای نوین در حوزه نظارت و تنظیم مقررات، در سال‌های اخیر توجه بسیاری از کشورهای جهان را به خود جلب کرده است. رگ‌تک در حوزه‌های مختلفی نظیر تنظیم‌گری مالی، رسانه، ارتباطات، بهداشت، محیط‌زیست، انرژی، حمل‌ونقل و... کاربردهای گسترده‌ای دارد و از ترکیب فناوری‌های پیشرفته مانند هوش مصنوعی، یادگیری ماشین، بلاکچین و تحلیل داده‌های بزرگ برای ساده‌سازی و کارآمدسازی فرآیندهای نظارتی استفاده می‌کند. این فناوری‌ها نه تنها هزینه‌های مرتبط با انطباق با مقررات (Compliance) را کاهش می‌دهند، بلکه دقت و سرعت نظارت را نیز به طور قابل توجهی افزایش می‌دهند.

با وجود مزایای فراوان، رگ‌تک در ایران همچنان در حاشیه قرار دارد و به نظر می‌رسد به سختی بتواند در ساختار فعلی تنظیم‌گری کشور ریشه بدواند. در این یادداشت، به پنج دلیل عمده می‌پردازیم که نشان می‌دهد چرا رگ‌تک در ایران با چالش‌های جدی مواجه است.

۱. قابلیت‌های سازمانی و اجرایی پایین بوروکراسی

یکی از مهم‌ترین موانع پیش روی رگ‌تک در ایران، ضعف ساختاری در بوروکراسی اداری و اجرایی کشور است. طبق آخرین گزارش‌های رسمی سازمان ملل (E‑Government Development Index – EGDI) در سال ۲۰۲۴، رتبه ایران در میان ۱۹۳ کشور عضو برابر با جایگاه ۱۰۱ اعلام شده که نسبت به ۹۱ در سال ۲۰۲۲ و ۸۹ در سال ۲۰۲۰، با کاهش ۱۰ پله‌ای مواجه بوده است. این رتبه نشان‌دهنده عقب‌ماندگی جدی در هوشمندسازی فرآیندهای اداری و عدم آمادگی زیرساختی برای اجرای فناوری‌های نوین مانند رگ‌تک است.

علاوه بر این، در شاخص کیفیت مقررات (Regulatory Quality Index) که یکی از شش زیرشاخص اصلی Worldwide Governance Indicators (WGI) است و توسط بانک جهانی منتشر می‌شود، ایران در سال ۲۰۲۳ رتبه 185 از 193 کشور را کسب کرده است و در زمره ضعیف‌ترین کشورهاست. این شاخص، کارایی و شفافیت مقررات دولتی را ارزیابی می‌کند و رتبه پایین ایران نشان‌دهنده وجود موانع بوروکراتیک و عدم انعطاف‌پذیری در پذیرش نوآوری‌ها است.

بوروکراسی سنگین، فرآیندهای کاغذی و عدم یکپارچگی سیستم‌های اطلاعاتی، زمینه‌ساز مقاومت در برابر تغییر است. در چنین شرایطی، حتی اگر فناوری‌های پیشرفته در دسترس باشند، نبود زیرساخت‌های لازم و اراده سازمانی برای اجرای آن‌ها، مانع از تحقق اهداف رگ‌تک می‌شود.

۲. نیروی انسانی تنظیم‌گر؛ فاقد درک روشن از مزایای رگ‌تک

نیروی انسانی، به عنوان یکی از ستون‌های اصلی نظام تنظیم‌گری، در سال‌های اخیر با چالش‌های جدی مواجه بوده است. مهاجرت نخبگان، کمبود آموزش‌های تخصصی و عدم به‌روز بودن دانش کارشناسان، باعث شده است که درک روشنی از مزایا و فرصت‌های فناوری‌های تنظیم‌گری وجود نداشته باشد. 

این چالش تنها به کمبود دانش و مهارت‌های تخصصی محدود نمی‌شود و ریشه در مشکلات ساختاری نیز دارد. عدم استقلال مالی نهادهای تنظیم‌گر و وابستگی شدید آن‌ها به دولت، باعث شده است که این نهادها نتوانند حقوق و مزایای رقابتی برای جذب نیروهای توانمند ارائه دهند. در حالی که بخش خصوصی با ارائه حقوق و مزایای بالاتر، نیروهای متخصص را به سمت خود جذب می‌کند، نهادهای تنظیم‌گر به دلیل محدودیت‌های بودجه‌ای و وابستگی به منابع دولتی، قادر به رقابت در این زمینه نیستند. این موضوع باعث شده است که بسیاری از نیروهای توانمند و تحصیلکرده ترجیح دهند به جای کار در نهادهای تنظیم‌گر، به بخش خصوصی یا حتی مهاجرت به خارج از کشور روی آورند.

علاوه بر این، عدم استقلال نهادهای تنظیم‌گر باعث شده است که این نهادها نتوانند به طور مستقل و بدون دخالت‌های سیاسی، برنامه‌های آموزشی و توانمندسازی برای کارکنان خود تدوین کنند. این موضوع باعث کاهش انگیزه و خلاقیت در میان کارکنان و مانع از شکل‌گیری یک نیروی انسانی کارآمد و به‌روز در حوزه رگ‌تک می‌گردد.

بدون وجود نیروی انسانی متخصص و آگاه که بتواند مزایا و فرصت‌های رگ‌تک را درک و اجرا کند، هیچ فناوری نوینی نمی‌تواند به طور مؤثر در ایران پیاده‌سازی شود.

۳. ساختار محافظه‌کارانه نظام تنظیم‌گری

ساختار نظام تنظیم‌گری در ایران به گونه‌ای است که نوآوری را تشویق نمی‌کند. مدیران و تصمیم‌گیران ترجیح می‌دهند از روش‌های سنتی و آزمایش‌شده استفاده کنند تا ریسک شکست را به حداقل برسانند. این رویکرد محافظه‌کارانه، باعث می‌شود که فناوری‌های نوین مانند رگ‌تک در حاشیه قرار گیرند.

علاوه بر این، وابستگی نهادی تنظیم‌گر به دولت باعث شده است که تفکر خارج از چارچوب (Out of the Box) در میان مدیران این نهادها کمتر شود. آن‌ها خود را صرفاً یک نهاد بوروکرات دولتی می‌پندارند که باید اقدامات روزمره سازمان را سامان دهند و دستورات دولتی را اجرا کنند، نه اینکه به دنبال نوآوری و تحول اساسی باشند. این نگاه محدود مانع از آن می‌شود که رگ‌تک به‌عنوان یک ابزار تحول‌آفرین در نظام تنظیم‌گری ایران مورد توجه قرار گیرد.

نبود مکانیزم‌های تشویقی برای نوآوری و ریسک‌پذیری، مدیران را به سمت محافظه‌کاری بیشتر سوق می‌دهد. در چنین ساختاری، حتی اگر ایده‌های نو وجود داشته باشد، به دلیل ترس از عواقب احتمالی، اجرا نمی‌شوند.

۴. عدم اعتماد به بخش خصوصی فناوری

بخش خصوصی فناوری در ایران، با وجود پتانسیل‌های بالا، نتوانسته اعتماد کامل تنظیم‌گرها را جلب کند. این موضوع به دلایل مختلفی از جمله نگرانی‌های امنیتی، بروکراسی دست‌و‌پاگیر و عدم تطابق با استانداردهای مورد نیاز تنظیم‌گرها برمی‌گردد. 

تنظیم‌گرها ترجیح می‌دهند از راهکارهای داخلی یا فناوری‌های خارجی مورد تأیید استفاده کنند، در حالی که بخش خصوصی داخلی هنوز نتوانسته جایگاه خود را به عنوان یک شریک قابل اعتماد تثبیت کند. این عدم همکاری، باعث می‌شود که رگ‌تک که نیازمند مشارکت فعال بخش خصوصی است، در ایران به سختی پیش برود. 

۵. موانع بنیادین؛ اولویت‌های دیگر در صدر جدول

شاید مهم‌ترین دلیل اینکه رگ‌تک در ایران به سختی می‌تواند عملیاتی شود، وجود موانع بنیادین در ساختار تنظیم‌گری کشور است. مشکلاتی مانند نبود شفافیت کافی، ضعف در اجرای قوانین و مقررات و چالش‌های اقتصادی، باعث شده‌اند که فناوری‌های تنظیم‌گری در اولویت‌های پایین‌تر قرار گیرند. 

علاوه بر این، هنوز تعریف و فهم درستی از تنظیم‌گری در میان نهادهای تنظیم‌گر شکل نگرفت است. این موضوع، حتی پیش از ورود به حوزه فناوری‌های تنظیم‌گری، یک چالش اساسی است. اگر درک درستی از ماهیت و نقش تنظیم‌گری وجود نداشته باشد، تغییر در فناوری‌های تنظیم‌گری ممکن است در نهایت منجر به اعمال قدرت و تصدی‌گری بیشتر دولت شود، نه بهبود کارایی و شفافیت.

تنظیم‌گرها در ایران با چالش‌هایی مواجه هستند که فراتر از فناوری است. تا زمانی که این مشکلات بنیادین حل نشوند، سرمایه‌گذاری در رگ‌تک به عنوان یک اولویت اصلی تلقی نخواهد شد. 

نتیجه‌گیری: آیا رگ‌تک در ایران محکوم به شکست است؟

با وجود چالش‌های ذکرشده، نمی‌توان گفت که رگ‌تک در ایران محکوم به شکست است. اما واقعیت این است که بدون اصلاحات ساختاری، ارتقای دانش نیروی انسانی، ایجاد اعتماد بین بخش خصوصی و تنظیم‌گرها و اولویت‌بندی درست، این فناوری نمی‌تواند به طور مؤثر اجرا شود. 

ایران نیازمند یک تحول اساسی در نظام تنظیم‌گری خود است. تحولی که نه تنها فناوری‌های نوین را در بر گیرد، بلکه زیرساخت‌های لازم برای اجرای آنها را نیز فراهم کند. تا زمانی که این تحول رخ ندهد، رگ‌تک همچنان در حاشیه باقی خواهد ماند و پتانسیل‌های آن به طور کامل محقق نخواهد شد.

در نهایت، رگ‌تک نه تنها یک فناوری، بلکه یک رویکرد نوین در تنظیم‌گری است. برای بهره‌برداری از آن، ایران باید فراتر از فناوری، به اصلاح ساختارها، فرهنگ سازمانی و رویکردهای مدیریتی خود بیندیشد. در غیر این صورت، رگ‌تک همچنان یک مفهوم دوردست و دست‌نیافتنی خواهد ماند.

 

منتشر شده در: روزنامه دنیای اقتصاد