رییس بانک مرکزی باید قدرت نه گفتن داشته باشد/ اغماض بانک مرکزی نسبت به تخلفات بانکی!

رییس بانک مرکزی باید قدرت نه گفتن داشته باشد/ اغماض بانک مرکزی نسبت به تخلفات بانکی!


یادداشت , مصاحبه
حوزه سیاستی : سیاست گذاری اقتصاد
سال نشر : اسفند 1398



متن خبر

امیراحمد ذوالفقاری کارشناس نظام بانکی در مصاحبه با خبرگزاری بازار می‌گوید: استقلال مهم‌ترین مولفه‌ای است که ساختار جدید بانک مرکزی باید به سمت آن حرکت کند. اما استقلال از دولت تنها یک روی سکه است. روی دیگر سکه به استقلال بانک مرکزی از شبکه بانکی مربوط می‌شود.

معنی استقلال این است که بانک مرکزی خصوصا بخش نظارتی آن، در مقابل تخلف بانک‌ها هیچ گونه نرمشی از خود نشان ندهد و طبق قوانین و مقررات با آنها برخورد نماید. از طرفی در مقابل درخواست‌های دولت از نظام بانکی همان رفتارهای را انجام دهد که با مشتری‌های دیگر انجام می‌دهد.

این کارشناس بانکی در ادامه می‌گوید: بانک مرکزی نقش تنظیم‌گر نظام بانکی را بر عهده دارد و باید بر عملکرد شبکه بانکی نظارت و با تخلفات برخورد جدی نماید. اما متاسفانه بانک مرکزی در ایران از ابزار و اقتدار لازم برای اعمال تنظیم گری بهرمند نیست یا به درستی از آن استفاده نمی‌کند.

عضو گروه اقتصاد اندیشکده حکمرانی شریف ادامه می‌دهد: مهمترین عاملی که موجب ضعف اهرم نظارتی بانک مرکزی شده، مقوله درب‌های چرخان است؛ یعنی مسئولین بانک مرکزی به شبکه بانکی وابسته هستند. این افراد معمولا از شبکه بانکی می‌آیند و پس از پایان دوران مسئولیتشان مجددا به شبکه بانکی باز می‌گردند. از همین رو تمایل چندانی به ایستادن در برابر تخلفات بانکها ندارند.

ذوالفقاری در توضیح گفته‌های خود گفت: به عنوان مثال چنانچه رییس کل بانک مرکزی قبل از حضور د راین سمت، در شبکه بانکی مسئولیت داشته و الآن میبیند که مسئولین سابق بانک مرکزی سمت‌های کلیدی شبکه بانکی را بر عهده دارند و از طرفی به دلیل مزایای زیاد حضور در سمتهای مدیریتی شبکه بانکی قصد دارد بعد از اتمام مسئولیت در بانک مرکزی به شبکه بانکی بازگردد، طبیعتا خیلی مایل به درگیری با شبکه بانکی و ایستادن در برابر تخلفات آن نخواهد بود و تا جایی که بتواند اغماض خواهد نمود. این در حالی است که در بسیاری از کشورها مسئولین بانک مرکزی خصوصا مقامات ناظر، بعد از اتمام دوره کاری خود تا چند سال اجازه بازگشت به نهادهای تحت مدیریت و نظارت خود را ندارد و ضمن اینکه دولت باید در مدتی که اجازه کار ندارد باید حق و حقوق این مسئول را پرداخت کند.

انحصار در شغل‌های مدیریتی بانکی

به گفته این کارشناس ناظم بانکی، همانگونه که وابستگی بانک مرکزی به دولت و تمکین بی چون چرای اوامر آن در زمینه سیاست انبساطی پولی نشان دهنده عدم استقلال آن است، وابستگی به شبکه بانکی و اغماض از تخلفات بانک ها نیز استقلال بانک مرکزی را زیر سؤال می‌برد. باید رئیس‌کل بانک مرکزی از قدرت نه گفتن برخوردار باشد و به هیچ وجه نگران آینده شغلی و درآمدی خود نباشد.

اما متأسفانه در کشور ما هر دو جنبه استقلال بانک مرکزی خدشه دار است و وابستگی بانک مرکزی توأمان به دولت و شبکه بانکی باعث شده سمت های مدیریتی بانکی در بانک مرکزی و شبکه بانکی در دایره‌ای محدود بین افراد معدود باقی بماند.

به گفته او، نگرانی مدیران بانکی نسبت به آینده شغلی خود، موجب شده که یک سری اغماض‌ها و چشم پوشی‌ها نسبت به تخلفات بانک‌ها در بانک مرکزی صورت گیرد. نتیجه این موضوع هم این شده که مجموعه نه چندان گسترده‌ای از مدیران شکل گرفته با یکدیگر هماهنگ هستند و سمت‌های مدیریتی نیز در انحصار این مجموعه قرار گرفته است.

او در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه مدیران شبکه بانکی معمولا با تکیه بر رانت و اهداف سیاسی انتخاب می‌شوند، ادامه داد: با وجود نیاز بالای نظام بانکی، عملا امکان ورود نخبه‌ها به شغل‌های مدیریتی وجود ندارد و بین چند فرد محدود دست به دست می‌چرخد.