انتخابات پارلمانی عراق مطابق با برنامهریزی قبلی در تاریخ ۱۱ نوامبر (۲۰ آبان ماه) بدون چالشهای امنیتی و سیاسی گسترده تحت نظارت کمیساریای عالی انتخابات برگزار شد. بر اساس بیانیه این نهاد، از مجموع ۲۹ میلیون واجد شرایط رأی دهی، ۲۱ میلیون نفر اقدام به اخذ یا به روز رسانی کارتهای انتخابی کرده بودند که شامل هواداران مقتدی صدر به عنوان جریان اصلی تحریم کننده نیز میگردید که از این میان، بیش از ۱۲ میلیون نفر در انتخابات شرکت نمودند. این آمار با افزایش محسوس و قابل ملاحظه نسبت به انتخابات سال ۲۰۲۱، نرخ مشارکت شهروندان را از ۴۲ درصد به بیش از ۵۴ در انتخابات ۲۰۲۵ رساند و شاهد افزایش نرخ مشارکت نظامیان و پناهندگان در رأی گیری خاص به بیش از ۸۲ درصد بود. با عنایت به اعلان نتایج غیررسمی، آمارها حکایت از پیشتازی ائتلاف بازسازی و توسعه به ریاست محمد شیاع السودانی نخستوزیر کنونی و سپس ائتلاف دولت قانون به ریاست نوری المالکی در میان شیعیان، حزب التقدم به ریاست محمد الحلبوسی در استانهای سنینشین و حزب دموکرات کردستان در مناطق دارای اکثریت کرد حکایت دارد. با عنایت به آنکه هیچ یک از ائتلافهای موجود قادر به کسب اکثریت جهت تشکیل کابینه و انتخاب نخستوزیر به شکل مستقل نبوده، هرگونه تشکیل دولت ائتلافی مستلزم رایزنیهای پسا انتخاباتی در چارچوب بده و بستانهای سیاسی است. با این حال، دلالتهای ذیل از انتخابات اخیر عراق قابل احصاء و اشاره خواهد بود:
۱- با توجه به تغییر نظام انتخاباتی به سانت لیگو، شانس اندک گروهها و جریانات نوظهور سیاسی و مستقلین در انتخابات کاهش یافت و سلطه جریانات سنتی و احزاب قدرتمند و ریشهدار تثبیت گردید. بنابراین، تثبیت نظام انتخاباتی موجود در دورههای آتی زمینهساز گرایش مستقلین به سوی احزاب و ائتلافهای سیاسی و تقویت جایگاه تحزب در ساختار سیاسی عراق خواهد شد و به ارتقای کیفیت دموکراسی در این کشور کمک خواهد کرد.
۲- به رغم تحریم انتخابات توسط جریان صدر - که حتی با دریافت کارتهای انتخاباتی درصدد تأثیرگذاری ملموس بر کاهش نرخ مشارکت در انتخابات هم بود - انتخابات اخیر با افزایش نرخ مشارکت همراه گردید که از باور جامعه عراق نسبت به لزوم پیشبرد تغییرات سیاسی و اجتماعی از طریق صندوقهای رأی حکایت دارد. بنابراین، برخلاف دورههایی که غیاب جریان صدر بر کاهش معنادار مشارکت به ویژه در استانهای شیعهنشین جنوب منجر میشد، انتخابات اخیر بیانگر توزیع احتمالی برخی از آرای منتسب به جریان صدر به سمت ائتلاف بازسازی و توسعه شیاع السودانی و نیز ائتلافهای استانی نظیر ائتلاف التصمیم أسعد العیدانی در بصره میباشد.
۳- رقابت شدید و نفسگیر و تبلیغات گسترده جریانات و ائتلافهای سیاسی در میان سه بخش عمده جامعه عراق شامل شیعیان، اهلسنت و کردها بر پویایی و حیات فرآیند سیاسی در این کشور دلالت دارد و در نتیجه، شانس پیشبرد و اجرای طرحهای معطوف به تغییر نظام سیاسی به بهانه انقلاب علیه فاسدین را کاهش میدهد هرچند که یکبار دیگر ضرورت انجام اصلاحات قدرتمند، جامع و سراسری در نظام اداری، سیاسی و اقتصادی را به رهبران این کشور گوشزد میکند.
۴- پیشتازی ائتلاف بازسازی و توسعه به رهبری شیاع السودانی نخستوزیر فعلی در حالی که در دوره پیشین پارلمان کمتر از دو کرسی را در اختیار داشت، حکایت از اولویتهای معیشتی، اقتصادی و توسعه ای جامعه عراق در رفتار سیاسی و الگوی رأی دهی دارد. در حالی که شیاع السودانی تا پیش از انتخابات اخیر به مثابه یکی از ضعیفترین اعضای «چارچوب هماهنگی شیعیان» تلقی میشد و از وزن چندانی در جلسات آن برخوردار نبود و صرفا به مثابه کارگزار و گزینه انتخابی آن فعالیت میکرد، نتایج انتخابات اخیر به واقع جایگاه و وزن سیاسی السودانی را ارتقاء میبخشد، چهره جدید سیاسی را به رهبران سنتی شیعه پس از دوران صدام اضافه میکند و او را به یکی از ارکان بنیادین در شکلدهی به دولت ائتلافی آینده و حتی رهبران تصمیمگیر در دورههای آتی پارلمانی بدل مینماید. به همین علت، هرگونه برنامهریزی سیاسی-اجتماعی در قبال این کشور میبایست با بذل توجه به این مهم صورت پذیرد.
۵- شعارهای انتخاباتی جریانات سیاسی حتی ائتلافها و گروههای نزدیک و منتسب به جریان مقاومت با عناوینی نظیر « العراق قوی » بر ادراک آنها نسبت به گسترش گرایشات ملیگرایانه معطوف به اولویتیابی هویت ملی واحد تأکید دارد. به رغم آنکه بسیاری از تحلیلگران داخلی و خارجی به جهت تکثر عوامل واگرا از فقدان ارزشها و هنجارهای مشترک و به دنبال نبود هویت واحد ملی در عراق سخن به میان میآورند، به نظر میرسد تأمین حقوق پایه و اولیه ملی نظیر حفظ استقلال و تمامیت ارضی و مقابله با تجاوزات خارجی در کنار توسعه اقتصادی در زمره اولویتهای شهروند عراقی قرار دارد و جامعه عراقی با حساسیت بر حفاظت از این آرمانها و ارزشهای ملی نظارت دارد. به نظر میرسد با عنایت به تضعیف هویت مذهبی نسل جوان به ویژه در شهرهای بزرگ همچون بغداد و بصره و برجستگی فزاینده ابعاد ناسیونالیستی شهروند عراقی، این مهم با شدت بالاتری در دورههای آتی انتخاباتی خودنمایی کند و جریانات سیاسی را به تأمل در باب آن و تدوین استراتژی مناسب وادارد.
۶- پیروزی ائتلافهای استانی نظیر ائتلاف تصمیم به رهبری أسعد العیدانی در استان بصره بر ائتلافهای ملی نظیر ائتلاف بازسازی و توسعه به رهبری سودانی یا ائتلاف دولت قانون به رهبری نوری المالکی مبین دو نکته اساسی است: ۱- نظارت شهروندان بر حسن عملکرد و کارآمدی استاندارها که در انتخابات شوراهای استانی در پاییز ۱۴۰۲ خود را در معرض رأی جامعه عراق گذاشته بودند و تداوم عملکرد مناسب آنها به پیروزی آنها در انتخابات سراسری مجلس نمایندگان انجامید. این مسأله یکبار دیگر اولویت ارائه خدمات اساسی، توسعه زیرساختها، ارتقای وضعیت معیشتی و بهبود محیط زندگی شهروندان را برای رأیدهنده عراقی یادآور شد ۲- جامعه عراق همچنان به رویکردهای محلی، قومی و عشیره ای پایبند است و انتساب رهبران یک جریان (نظیر أسعد العیدانی به بصره یا هادی العامری در دیالی) به یک استان یا شهر مشخص در کسب آراء در آن حوزه انتخاباتی تأثیر آشکاری دارد.
در مجموع، انتخابات پارلمانی ۲۰۲۵ عراق را میتوان گام ایجابی و رو به جلو در فرآیند سیاسی این کشور ارزیابی کرد که به رغم تحریم آن توسط برخی جریانات مطرح سیاسی، با مشارکت نسبتا مناسب شهروندان همراه گردید و مهر تأییدی بر ساختار سیاسی کنفدرال حاکم زد. در این شرایط، کنشگری مؤثر و ایجابی کلیه بازیگران منطقهای و فرامنطقهای از جمله جمهوری اسلامی ایران در آینده سیاسی عراق مشروط به شناخت روندهای مذکور نظیر اولویتیابی دغدغههای اقتصادی-زیرساختی-توسعه ای و گسترش گرایشات ملیگرایانه نزد شهروند و رأیدهنده عراقی، شناخت واقعبینانه از گرایشات و اولویتهای نسل جوان این کشور و تدوین استراتژی هوشمندانه متناسب با آن است. بر این اساس، بذل توجه به نکات ذیل میتواند به تدوین و اجرای راهبرد مذکور از سوی تهران کمک نماید:
1-جمهوری اسلامی ایران میبایست با تداوم رویکرد سنتی خویش به عراق و پذیرش کلیه تکثرهای قومی، زبانی و مذهبی موجود در آن، اقدام به تقویت دیپلماسی عمومی خود با کلیه اقشار و جریانات سیاسی کند تا نه تنها خود را از ایده حمایت مطلق از یک بخش جامعه مبرا کند بلکه عقلانیت و عملگرایی سیاسی خود را حتی برای مخالفان خویش در عراق برجسته نماید و به تبلیغات منفی علیه کشورمان در این رابطه پاسخ دهد.
2-تقویت مناسبات نخبگانی و گسترش روابط موجود به عرصه دانشگاهی و اتاقهای فکر نه تنها بستر شکلگیری ایدهها و انگارههای مشترک در حوزههای دارای منافع متقابل را میان نخبگان علمی و سیاسی ایران و عراق فراهم میآورد بلکه ارزیابی واقعبینانهای از روندهای سیاسی و اجتماعی در حال وقوع عراق در اختیار سیاستگذار قرار میدهد و ریسک وقوع غافلگیری در صحنه سیاستگذاری امنیت ملی کشور در قبال منطقه به طور عام و عراق به طور خاص را کاهش میدهد.
3-پیروزی هر یک از جریانات سیاسی منتسب به شیعیان عضو چارچوب هماهنگی – فارغ از جهتگیری سیاسی داخلی آنها – مبین نگاه توأمان جامعه عراق به عملکرد بوروکراتیک سیاستمداران و گرایشات سیاسی آنها است. در این شرایط، با عنایت به تنفس منطقه در فضای پس از جنگ دوازده روزه و حمایت جامعه شیعیان عراق از رویکرد سیاست خارجی و دفاع عزتمندانه ایران در جریان جنگ تحمیلی اخیر، میبایست با ارجنهادن و بهرهگیری مؤثر از این رویکرد اجتماعی، درصدد توسعه دیپلماسی مردمی در کنار گسترش دیپلماسی نخبگانی برآمد و با زدودن تبلیغات منفی علیه کشورمان حتی در جوامع اهلسنت و اکراد، به مقابله با تلاشهای رقبا و دشمنان منطقهای و فرامنطقهای در جهت تخریب تصویر ایران و غیریتسازی با کشورمان نزد افکار عمومی عراق پرداخته شود.
منتشر شده در: خبرگزاری فارس

جایزه دکتر روستاآزاد
ویژهنامه
سالنامه 1403
خبرنامه/شماره 22
کتاب
گزارش سیاستی
مراسم یادبود