برنامههای در حال انجام, حوزه های تخصصی, حکمرانی انرژی و توسعه پایدار, حکمرانی در عمل, حکمرانی در عمل گزارش, حکمرانی نفت و گاز, رویدادها
طرح و تشریح مسئله:
شرکتهای بزرگ اکتشاف و تولید نفت و گاز دنیا را میتوان به دودسته شرکتهای بینالمللی (IOC) و شرکتهای ملی نفت (NOC) تقسیم کرد. شرکتهای IOC مثل اکسون موبیل، توتال و… از گذشته سرمایه و فناوریهای موردنیاز برای اکتشاف و تولید را در اختیار داشتهاند. از سوی دیگر بهطور تاریخی شرکتهای ملی نفت با نقش حاکمیتی مجوز اکتشاف و تولید از مخازن نفتی را بهصورت انحصاری در دست داشتهاند، اما برای انجام سرمایهگذاری و عملیات نیازمند حضور شرکتهای خارجی بودهاند. با گذشت زمان برخی از کشورهای موفق در حوزه حکمرانی منابع نفت و گاز مانند نروژ، برزیل، مالزی، چین و روسیه توانستند شرکتهای ملی نفت خود را از یک شرکت حاکمیتی به یک شرکت تجاری با دسترسی به فناوریهای بهروز و فعالیت در سایر کشورهای دنیا تبدیل کنند. به نظر میرسد تبدیلشدن یک شرکت حاکمیتی به یک شرکت تجاری موفق نیازمند انجام اقداماتی از قبیل: تغییر روابط مالی و تصمیمگیری شرکتها با دولت، ایجاد نهاد تنظیمگر بخشی نفت و گاز، قراردادهای مشارکت در سرمایهگذاری با شرکتهای قدرتمند IOC و خصوصیسازی بخشی از سهام شرکت، میباشد؛ بهنحویکه در حال حاضر، از میان شرکتهای ملی موفق مانند استات اویل نروژ، پتروبراس برزیل، CNPC چین و… همگی بین ۱۰ تا ۵۰ درصد از سهامشان را در بورسهای داخلی و بینالمللی واگذار کردهاند.
ابلاغ سیاستهای اصل ۴۴ قانون اساسی در کشور، حاکی از عزم جدی مسئولان برای تغییر رویکرد تصدیگری دولت به سیاستگذاری و تنظیمگری بوده است. اما فرآیند خصوصیسازی در سالهای پس از اجرای این سیاستها دارای آسیبهایی از قبیل: واگذاری شتابزده، تشکیل بخش عمومی غیردولتی، عملکرد ضعیف تجاری پس از خصوصیسازی و اعمال قدرت گروههای ذینفع بوده است. حال سؤال اینجاست که با توجه به مسیر طیشده توسط شرکتهای ملی نفت موفق دنیا و شرایط فعلی کشور ما، چه راهکاری برای تجاری شدن واقعی شرکت ملی نفت وجود دارد؟
سؤالات محوری جلسه:
- تغییر رویکرد حاکمیتی شرکت ملی نفت ایران به رویکرد تجاری نیازمند چه اقداماتی است؟
- آیا در شرایط فعلی کشور، خصوصیسازی شرکت ملی نفت ایران از منظر ابعاد، اقتصادی، اقتصاد سیاسی، حقوقی و سیاسی قابل انجام است؟
- در صورت اجرای موفق خصوصیسازی، تنظیمگر و ناظر فعالیتهای این شرکت، کدام نهادها خواهد بود؟
تشریح بیانات سخنران:
در این نشست در ابتدا مهندس میرمعزی بر اساس مطالعات انجام شده در مؤسسات تحقیقاتی و دانشگاههای معتبری چون: چاتم هاوس، تگزاس، داندی و… ویژگیهای شرکتهای تجاری نفت دنیا را توضیح دادند. بهعنوانمثال در مطالعه دانشگاه تگزاس کارایی یک شرکت ملی به عملکرد شرکت در ۵ حوزه وابسته است. این بخشها عبارتاند از:
- عملکرد شرکت در پیگیری اهداف حاکمیت در بخش عمومی
- حاکمیت شرکتی شفاف و مستقل
- رژیم مالی شفاف بین دولت و شرکت ملی نفت
- تجاریسازی
- مقررات حاکم در این بخش
در این میان تجاریسازی خود شامل فاکتورهای رقابت در بخش بالادستی، خصوصیسازی بخش اقلیت سهام، همکاری بین شرکت ملی نفت و دیگر شرکتها و رقابت در بخش میان دستی است.
همچنین عوامل اصلی مؤثر بر یک رژیم مالی کارا عبارتاند از:
- فرآیند بودجه شرکت شفاف و قابل پیشبینی و مستقل از دولت باشد.
- زمینه رتبهبندی اعتباری را فراهم کند.
- اجازه سرمایهگذاری کافی را بدهد.
- شرایط جذب سرمایهگذاری دیگر شرکتها را فراهم کند.
مهندس میرمعزی در ادامه، اهداف شرکتهای ملی را در دودسته وظایف ملی و اهداف تجاری تقسیمبندی کردند و بیان داشتند بایستی تعادلی بین مأموریتهای ملی و اهداف تجاری شرکتهای ملی برقرار باشد در غیر این صورت کارایی شرکت دچار اختلال خواهد شد.
سپس مواردی را بهعنوان مهمترین مشکلات بر سر راه تجاریسازی شرکت ملی نفت برشمردند که عبارتاند از:
- عدم نگاه تجاری به شرکت ملی نفت: اعضای مجمع عمومی و هیئتمدیره شرکت ملی نفت که از سوی حاکمیت انتخاب میشوند هیچگاه عملکرد تجاری شرکت را با شاخصهایی مثل هزینه تولید، ضعفهای فنی، نسبت نفت تولیدی به کشفشده در سال و… بررسی نمیکردند.
- وظایف توأمان حاکمیتی و تصدیگری شرکت ملی نفت: شرکت ملی نفت در حال حاضر مسئولیت تولید از میادین، برگزاری مناقصات و نظارت بر عملکرد شرکتهای پیمانکار را دارد درحالیکه همزمان رقیب شرکتهای پیمانکار نیز میباشد.
- جلوگیری از تحریم وزارت نفت: مسئله تحریم و شکایتهای دادگاههای بینالمللی باعث شده تا وزارت نفت وظیفه انعقاد قراردادهای نفتی را به شرکت ملی نفت بسپارد، درحالیکه این مسئولیت میبایست در اختیار تنظیمگر بخش نفت یا خود وزارت نفت باشد.
- حقوق و دستمزد هیئتمدیره شرکت ملی نفت: در اساسنامه جدید شرکت ملی، تمام اعضای هیئتمدیره بایستی موظف شرکت ملی نفت باشند که این با تمام ادبیات در دنیا متفاوت است. و یا حداکثر میزان پاداش و مزایای پرداختی سالیانه به مدیرعامل و اعضای هیئتمدیره معادل سه ماه حقوقی دریافتی در سال در نظر گرفته شده است. مدیران در شرکتهای E&P خارجی تقریباً پنج برابر حقوق و مزایایشان در سال پاداش میگیرند و حتی در بخشی از سود هم شریک میشوند.
- بدهیهای سنگین شرکت ملی نفت: شرط خصوصیسازی شرکت ملی نفت، ارائه ترازنامه مالی این شرکت است. در دو سال اخیر به علت بدهیهای این شرکت به بانکهای داخلی، این ترازنامه منتشر نشده است. پیشبینی میشود حداقل ۸ سال برای بازپرداخت بدهیها و ایجاد شرکت تجاری با ترازنامه قابلقبول جهت واگذاری در بورس زمان نیاز باشد.
- نظام هماهنگ حقوق و دستمزد: یکی از مهمترین ابعاد ایجاد تنظیمگر کارآمد، وجود افراد متخصص و باتجربه است. در حال حاضر به بر اساس قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت، حقوق دستمزد در وزارت خانه کمتر از شرکت ملی نفت است. این موضوع باعث عدم حضور افراد خبره در وزارت نفت میشود.

معرفی مهمان:
سوابق تحصیلی:
- فارغالتحصیل کارشناسی ارشد در رشته مهندسی صنایع – دانشگاه امیرکبیر (۱۳۷۱)
- فارغالتحصیل کارشناسی مهندسی صنایع از دانشگاه صنعتی شریف (۱۳۵۶)
سوابق شغلی و اجرایی:
- مدیرعامل و عضو هیئتمدیره شرکت گسترش انرژی پاسارگاد از سال ۱۳۸۸
- رئیس هیئتمدیره شرکت پتروپارس از مهر ۱۳۹۳ الی ۰۱/۰۵/۱۳۹۴
- معاون وزیر در امور نفت و مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران از ۱۳۸۰ الی ۱۳۸۴
- مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری صنایع پتروشیمی از سال ۱۳۷۳ الی ۱۳۷۷







