هشتمین جلسه حلقه پژوهشی گروه اقتصاد سیاسی: اقتصاد سیاسی کسری بودجه
سیاستهای مالی دولت زیرشاخهای از سیاستهای اقتصاد کلان بوده که بیشترین تنیدگی را با سیاست و سیاستگذاران دارد و دلیل اصلی این تنیدگی نیز اثرات باز توزیعی بالا و مستقیم سیاستهای مالی دولت بر افراد میباشد. از طرفی برخلاف سیاستهای پولی که سیاستگذاران تمایل فراوانی به واگذاری این سیاستها به افراد متخصص و مؤسسات مستقل مثل بانکهای مرکزی دارند، آنها سیاستهای مالی دولت را در اختیار خود گرفته و با مسائل روز سیاست پیوند میدهند. به دلیل همین تنیدگی دیرین سیاستهای مالی دولتها با رفتار سیاستگذاران، ادبیات گستردهای در اقتصاد کلان به وجود آمده تا اثر عملکرد سیاستگذاران بر سیاستهای مالی دولتها را بررسی کند.
بخش اعظم پژوهشهای تئوری و تجربی در این حوزه به بررسی نقش سیاستگذاران در ایجاد کسری بودجه دولتها پرداخته و نشان داده میشود که ناهمگونی ترجیحات و تعارض منافع بین سیاستگذاران دلیل اصلی ایجاد کسری بودجه دولتها میباشد. در پژوهشهای تئوری بر مبنای خواستگاههای شکلگیری تعارض منافع و ناهمگونی ترجیحات سه تئوری جهت توضیح کسری بودجه دولتها از منظر اقتصاد سیاسی مطرح میشود. پژوهشهای تجربی فراوانی برای آزمون هرکدام از تئوریها انجام شده و اتفاقنظری بین آنها وجود ندارد.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.